مقالات

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

Introducing The Big Game Maker ; Sam Lake

از انتقام خونین مکس پین گرفته تا پرسه در راهرو‌های بی‌انتهای Oldest House و کابوس‌های وهم‌آلود الن ویک، همه و همه بخشی از دنیای جذابی است که سم‌ لیک طی سال‌ها برایمان به تصویر کشیده است. دنیایی که با وسواس عجیبی آمیخته شده و گوشه به گوشه آن نشان‌دهنده ذوق و علاقه وافر این هنرمند فنلاندی است. شخصی که با آثار منحصر به فرد خود، به جایگاه‌ ویژه‌ای در قلب‌مان دست پیدا کرده و بخش پررنگی از خاطرات گیمینگ‌مان را به خود اختصاص داده است. در این سال‌ها که اکثر کمپانی‌ها به رضایت مخاطبان خود توجهی ندارند و آن‌ها را صرفا به چشم کیسه‌پولی نگاه می‌کنند که تهی از هرگونه ارزش دیگریست، سم لیک مسیر متفاوتی را برگزید. شاید همین امر است که باعث شده این شخص بین گیمرهای قدیمی و جدید به یک اسطوره تبدیل شده و از محبوبیت گسترده‌ای برخوردار شود. به همین خاطر تصمیم گرفتیم تا در یک مقاله به شرح مختصری از زندگی این انسان تأثیرگذار بپردازیم و داستان پر فراز و نشیبی که این نویسنده فنلاندی در طول فعالیت خود طی کرده را با یکدیگر مرور کنیم. پس اگر شما هم به آثار این نویسنده خوش‌ذوق علاقه‌مند هستید و دوست دارید که شناخت بیشتری از وی پیدا کنید در ادامه این مقاله همراه تک‌سیرو باشید.

سم لیک با نام اصلی “سمی یاروی” (Sami Järvi) در کشور فنلاند به دنیا آمد. علاقه وی به داستان‌پردازی و نوشتن از همان دوران نوجوانی شروع شد و این علاقه به حدی قوی بود که توانست زندگی او را تغییر دهد و شکل تازه‌ای به مسیر حرفه‌ایش ببخشد. در حقیقت همین علاقه حریصانه‌اش به نوشتن بود که پای او را به صنعت ویدیو-گیم باز کرد و او را تبدیل به یکی از بزرگترین چهر‌ه‌های این صنعت عظیم کرد. اما شروع فعالیت او در این صنعت، به اواخر دهه 1990 بازمی‌گردد. جایی که سم لیک به سفارش یکی از دوستان دوران کودکی خود یعنی پتری جارویلهتو (Petri Järvilehto)، تحصیل خود در دانشگاه تکنولوژی هلسینکی را رها می‌کند و به عنوان نویسنده در استدیو تازه تأسیسی به نام رمدی (Remedy) فعالیت خود را آغاز می‌کند.

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

رمدی در آن زمان از شهرتی برخوردار نبود و در واقع به عنوان یک استدیو مستقل (Indie) به حساب می‌آمد. استدیویی که مولود تازه هجده جوان خوش ذوق بود و به جز ایده‌های بزرگ و بلندپروازانه، سرمایه چندان دیگری در اختیار نداشتند. اولین تجربه سم لیک به عنوان نویسنده در استدیو رمدی، با عنوان Death Rally رقم خورد. اما عنوانی که توانست سم لیک و به طور خاص استدیو رمدی را بر سر زبان‌ها بیاندازد و ضامن ادامه فعالیت‌ها آن‌‌‌‌‌‌ها به عنوان یک استدیو بازی‌سازی شود، عنوان مکس پین (Max Payne) بود. بازی‌ای که در زمان عرضه خود یک انقلاب در صنعت بازی‌های ویدیویی تلقی می‌شد و توانست با ویژگی‌های نوآورانه‌ خود، شهرت بی‌سابقه‌ای را روانه این استودیو فنلاندی سازد و آن‌ها را به یکی از قطب‌های اصلی دنیای ویدیو-گیم (البته در آن زمان) تبدیل کند.

Max Payne اما پیش از آنکه عزیز دل رمدی باشد، فرزند معنوی سم لیک به حساب می‌آید. این بازی برای اولین بار در سال 2001 میلادی به بازار عرضه شد و چیزی که توانست مکس پین را در میان عناوین دیگر آن سال برجسته کند، سبک متفاوت و جدیدی بود که رمدی با این بازی در پیش گرفته بود. در آن زمان که اکثر بازی‌ها همان تجربه‌ای را ارائه می‌دادند که بارها و بارها و نمونه آن را مشاهده کرده بودیم، رمدی سعی کرد تا با الهام از فیلم‌های سینمایی اکشن و نوآر سینما، تجربه‌ای را خلق کند که تازگی داشت و نمونه مشابهی از آن را نمی‌توانستیم در جایی دیگر پیدا کنیم. اما بخش عمده‌ای از تأثیرگذاری ماندگار این بازی، مدیون تلاش‌های سم لیک به جهت خلق دنیا و شخصیت‌های به یادماندنی مجموعه مکس پین بود. سم لیک توانست با جادوی قلم خود، شخصیتی را خلق کند تا ابد در زمره بهترین شخصیت‌های دنیای ویدیو-گیم باقی خواهد ماند و به عنوان یکی از چهره‌های دوست‌داشتنی این صنعت بزرگ به حساب خواهد آمد.

اما داستان این بازی، داستانی تاریک و تلخ درباره یک کارآگاه پلیس بود که به دنبال انتقام مرگ خانواده‌اش، سفری را آغاز می‌کند که اگر بازی را تجربه کرده باشید تا حد نسبتاً خوبی با آن آشنا هستید. در آن زمان که سم لیک نویسنده اصلی داستان مکس پین (نسخه اول) به حساب می‌آمد، به دلیل بودجه محدود استدیو رمدی و عدم توانایی این استدیو برای استخدام بازیگر، تصمیم بر آن شد که چهره خود سم برای فرم صورت مکس پین استفاده شود. تصمیمی که باعث شد شخصیت مکس پین، به یک هویت خاص و قابل‌ شناسایی دست پیدا کند و همزمان با محبوبیت این عنوان، شهرت خوبی را برای شخص سم لیک به همراه بیاورد.

خواندن  تفاوت‌های بازی Alan Wake 2 با نسخه‌ی اول

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

پس از موفقیت چشم‌گیر نسخه اول، استدیو رمدی تصمیم گرفت تا بلافاصله، دست به ساخت دنباله‌ای بر این اثر محبوب بزنند. نتیجه منجر به خلق “مکس پین ۲: سقوط مکس پین” شد. بازی‌ای که ادامه‌ای مستقیم بر داستان بازی اول بود و باز هم سبک خاص نوآر (Noir) و داستان‌سرایی تیره و پیچیده سم لیک را دنبال می‌کرد. این بازی نیز مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و باری دیگر قدرت نویسندگی و توانمندی لیک در خلق شخصیت‌های چندلایه و داستان‌های عمیق را به نمایش ‌می‌گذاشت.

اما پس از اتمام پروژه مکس پین، سم لیک و تیمش به سمت خلق یک بازی جدید حرکت کردند که به یکی از مشهورترین آثار آن‌ها تبدیل شد یعنی “اَلن ویک”. این بازی که در سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر شد، ترکیبی از سبک اکشن و داستان‌سرایی روان‌شناختی بود و به‌ شدت از ادبیات و فیلم‌های ترسناک الهام گرفته شده بود. لیک بار دیگر به‌عنوان نویسنده اصلی در این پروژه حضور داشت و داستانی پیچیده و عمیق درباره نویسنده‌ای به نام آلن ویک را خلق کرد که در جستجوی همسر گمشده‌اش با وقایعی ماورایی و ترسناک روبه‌رو می‌شود.

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

Alan Wake به‌خاطر داستان غنی و فضای ترسناک و جذابش مورد تحسین قرار گرفت اما متاسفانه نتواست به فروش موفقیت‌آمیزی دست پیدا کند. این موضوع شاید به جهت بازاریابی ضعیف بازی و زمان نامناسب عرضه آن (هم‌زمانی عرضه این عنوان با بازی Red Dead Redmption) اتفاق افتاده باشد؛ اما هرطور که بود نتوانست سود درخوری را برای ناشر بازی (که آن زمان این IP در اختیار کمپانی مایکروسافت بود) به همراه داشته باشد. این موضوع اما نباید باعث شود که زحمات بی‌بدیل سم لیک را نادیده بگیریم. سم لیک در این بازی توانست با استفاده از تمامی تجربه‌های قبلی، شخصیت و دنیایی را خلق کند که پتانسیل بالایی برای گسترش داشت و خود می‌توانست به یک IP بزرگ برای استدیو رمدی تبدیل شود. اما متاسفانه به دلیل فروش پایین این بازی، مایکروسافت تصمیم گرفت تا این IP را به حال خود رها کرده و سرمایه دیگری را به آن تخصیص ندهد. این اتفاق اما تا سال 2019 ادامه داشت. سالی که بالاخره رمدی موفق شد تا حق امتیاز فرزند معنوی خویش را از چنگال مایکروسافت بازستاند و این دنیای عظیم و مرموز را گسترش دهد.

اَلن ویک نیز همچون مکس پین، اثری بسیار سینمایی بود و تأکید زیادی بر جزییات داستان و خلق فضاهای ترسناک داشت. این بازی نشان داد که سم لیک نه‌ تنها در خلق شخصیت‌های اکشن توانمند است، بلکه می‌تواند با تکیه بر استعداد خود در نویسندگی، شخصیتی را خلق کند که به راحتی می‌تواند شما را تحت تأثیر قرار داده و به یکی از شخصیت‌های محبوب ویدیوگیمی‌تان تبدیل شود. البته اَلن ویک بازی بی‌ایرادی هم نبود اما اگر تنها بخش داستانی این بازی را در نظر بگیریم، خیلی راحت می‌توانیم متوجه تلاش سم لیک و نقش برجسته او در ساخت این بازی شویم؛ چرا که در اصل بزرگترین نقطه قوت این بازی، داستان مرموز و تاریکی است که شما را تا آخرین لحظه همراهی می‌کند و با پایان‌بندی عجیبی که دارد، می‌تواند خود را در زمره بهترین‌ تجربه‌های گیمینگ‌تان قرار دهد.

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

اما بعد از عرضه این بازی، باری دیگر استدیو رمدی به سفارش ناشر آمریکایی خود یعنی مایکروسافت، شروع به ساخت یک اثر جدید و انحصاری برای پلتفرم‌های مبتنی بر سیستم‌عامل‌های مایکروسافت (ایکس‌باکس وان و ویندوز) کردند. نهایتاً این بازی در سال 2016 و با نام Quantum Break به بازار عرضه شد و توانست به جهت گرافیک واقع‌گرایانه خود و گیم‌پلی جذابی که ارائه می‌داد، توجه بسیاری از گیمرها را به خود جلب کند. سم لیک باری دیگر در این بازی، نقش نویسنده و طراح اصلی داستان را بر عهده گرفت. ایده اولیه، آن بود که Quantum Break چیزی فراتر از یک بازی ساده باشد. در همین راستا، Quantum Break به شکلی طراحی شد که یک سریال تلویزیونی واقعی به همراه آن تولید و به عنوان بخشی از بازی در جریان داستان ادغام شود.

خواندن  تفاوت‌های بازی Alan Wake 2 با نسخه‌ی اول

البته حقیقت آن است که گرچه این بازی هم از داستان قابل قبولی بهره می‌برد، اما نتوانست آن طور که مایکروسافت انتظار داشت، سودآوری کند و به همین جهت تبدیل به دومین بازی رمدی شد که توسط مایکروسافت کنار گذاشته می‌شود. اما خوب، این موضوع باعث نشد که سم لیک و به دنبال آن تیم رمدی، ناامید شده و دست از تلاش بکشند. بعد از عرضه Quantum Break، سم لیک و رمدی تصمیم گرفتند تا به سراغ ساخت یک بازی جدید و نوآورانه بروند. بازی‌ای که زاده ذهن خلاق و دوراندیش سم لیک بود. بازی‌ای که می‌توانست سنگ‌بنای دنیایی باشد که آرزوی دیرینه سم لیک بود. و اینگونه شد که Control پا به عرصه وجود گذاشت.

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

“کنترل” برای اولین بار در سال 2019 عرضه شد. این بازی به قدری عجیب و ساختارشکنانه که می‌بایست برای درک کامل داستان، چندین و چند بار بازی را تمام می‌کردیم و به تمام جزئیات درون بازی دقت می‌کردیم. البته همین مورد هم باعث شد تا خیلی از گیمرها نتوانند با فلسفه عمیق پنهان شده در داستان بازی ارتباط برقرار کنند؛ اما به هر جهت این بازی یکی از انقلابی‌ترین بازی‌هایی بود که در آن سال دریافت کرده بودیم. در نهایت این بازی توانست نمرات خوبی را از سمت منتقدین دریافت کند و چندین جایزه را برای تیم رمدی به ارمغان بیاورد. در واقع ‌کنترل نشان داد که سم لیک همچنان به دنبال کشف مسیرهای جدید و نوآوری در صنعت بازی‌های ویدئویی است. مسیری که برای اکثر کمپانی‌ها به مانند یک تونل وحشت بی‌انتها می‌ماند و کمتر استدیویی جرأت قدم گذاشتن درون آن را دارد.

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

اما مطمئناً بزرگترین و جاه‌طلبانه‌ترین اثری که توسط سم لیک و تیم رمدی خلق شده، Alan Wake II می‌باشد. بازی‌ای که نهایت قدرت داستان‌گویی سم لیک را به تصویر می‌کشد و نقش یک دنباله بی‌نظیر برای این عنوان را بازی می‌کند. به گفته خود جناب لیک، این بازی تمام آن چیزی است که او سال‌ها آرزوی روایت آن را داشته و نهایت تلاش خود را در ساخت آن به کار گرفته است. “اَلن ویک 2” نه یک بازی تماماً اکشن است و نه یک بازی کاملا ترسناک. این بازی ترکیبی هنرمندانه از دنیای ویدیو-گیم و سینماست. ترکیبی که می‌تواند ساعت‌ها شما غرق خود کند و حتی پس از اتمام بازی‌ نیز شما را رها نکرده و تا مدت‌ها در ذهن شما باقی بماند. البته ساخت این دنباله بیش از 13 سال برای سم لیک زمان برد؛ اما این مدت طولانی باعث نشد که لیک آرزوی دیرینه خود را فراموش کند. در واقع “اَلِن ویک” و “کنترل”، بنایی را پایه‌ریزی کردند که به دنیای رمدی (Remedy Connected Universe) معروف است. دنیایی که به زیبایی داستان بازی‌های “کنترل” و “اَلِن ویک” را با یکدیگر ادغام می‌کند و پیچدگی‌های تازه‌ای را روبروی مخاطب قرار می‌دهد.

با توضیحات داده شده دیگر بر کسی پوشیده نیست که سم لیک بدون شک یکی از برجسته‌ترین نویسندگانی است که صنعت ویدیو-گیم در طول عمر کوتاه خود با آن مواجه شده است. اما این برجستگی به علت شیوه متفاوتی است که سم لیک برای روایت داستان‌های خود از آن استفاده می‌کند. داستان‌های او معمولاً دارای عناصر پیچیده، روان‌شناختی و فلسفی هستند و همین امر به او کمک می‌کند تا داستان‌های به ظاهر ساده و معمولی را با ایده‌هایی عجیب و ناشناخته گره بزند و نتیجه، خلق آثاریست که به اذعان اکثریت یک شاهکار نامیده می‌شوند. شاید چیزی که داستان‌های سم لیک را باورپذیر و دوست‌داشتنی می‌سازد، شخصیت‌پردازی قهرمان اصلی داستان‌های وی باشد. قهرمانی که به مانند ما، از احساسات گوناگونی بهره می‌برد و به هیچ‌وجه یک انسان شکست‌ناپذیر و همه‌فن‌حریف نیست. بلکه گاهی اوقات این شخصیت‌ها شکست می‌خورند، دچار فروپاشی روانی می‌شوند و بارها و بارها در طول مسیر احساس عجز و ناتوانی می‌کنند اما با این همه، به مسیر خود ادامه می‌دهند و تسلیم سختی‌های مسیر نمی‌شوند. همین موضوع به ظاهر ساده سبب می‌شود تا برقراری ارتباط با این شخصیت‌ها، امری ساده به نظر برسد و به ما کمک کند تا بتوانیم غرایز و اهداف آن‌ها را درک کرده و با آن‌ها همزادپنداری کنیم. اما یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته جناب سم لیک، ترکیب سبک‌های مختلف ادبی و سینمایی در آثاری است که توسط او موجودیت پیدا کرده‌اند. از سبک نوآر در سری “مکس پین” تا تاثیرات فیلم‌های ترسناک روان‌شناختی در “اَلن ویک” و علمی-تخیلی در “کنترل”، لیک همواره در تلاش است تا با نوآوری و خلاقیت، تجربه‌ای منحصربه‌فرد برای بازیکنان خلق کرده و مرزهای روایت داستان در بازی‌های ویدیویی را جابه‌جا کند.

خواندن  تفاوت‌های بازی Alan Wake 2 با نسخه‌ی اول

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

حالا که با مسیر طی شده توسط این نویسنده محبوب آشنا شدیم، می‌توانیم با قطعیت بگوییم که مهم‌ترین جنبه آثار سم لیک بر صنعت بازی‌های ویدیویی، نشان دادن اهمیت داستان در بازی‌هاست. او ثابت کرد که بازی‌های ویدئویی می‌توانند به ‌عنوان رسانه‌ای هنری مورد توجه قرار بگیرند، جایی که داستان‌سرایی به درست اندازه گیم‌پلی مهم است و نباید به آن کم‌توجهی شود. در حالی که بسیاری از بازی‌های اکشن ممکن است تنها بر روی گیم‌پلی تمرکز کنند، سم لیک همواره داستان‌های پیچیده و معناداری را خلق کرده که بازیکنان را به تفکر واداشته و چیزی فراتر از یک اثر سرگرمی محور صرف، نظر گرفته می‌شود.

بازی‌های او، به‌ ویژه “مکس پین” و “اَلن ویک”، نمونه‌های بارزی از توانایی او در خلق داستان‌هایی است که پا را فراتر از یک اثر سرگرمی محور می‌گذارند. “مکس پین” با استفاده از روایت‌گری نوآر و شخصیت پردازی بی‌نظیر کاراکترها، تجربه‌ای استثنائی را به بازیکنان ارائه داد و به یکی از بازی‌های تأثیرگذار دهه ۲۰۰۰ تبدیل شد. “اَلن ویک” نیز با داستانی که وام گرفته از ادبیات روان‌شناختی بود، نشان داد که بازی‌های ویدئویی می‌توانند به‌ عنوان مدیومی برای بیان داستان‌های پیچیده و شخصی عمل کنند و نباید آن‌ها را کمتر آثار هنری درجه یک در نظر گرفت.

سم لیک همچنان به‌عنوان یکی از چهره‌های برجسته صنعت بازی‌های ویدئویی به فعالیت خود ادامه می‌دهد. او در حال حاضر مشغول کار بر روی چندین پروژه است که یکی از آن‌‌ها، گسترش دنیای به‌هم پیوسته رمدی از طریق دنباله بازی کنترل است. سم لیک در مصاحبه‌ها و اظهارات مختلف خود اشاره کرده که داستان‌های بیشتری برای این دنیا در نظر دارد و هواداران می‌توانند منتظر تجربه آثار جدیدی از این دنیای مرموز و ناشناخته باشند. علاوه بر این، رمدی به عنوان استدیو مسئول به جهت ساخت ریمیک سری “مکس پین” از سوی راکستار انتخاب شده و قرار است که نسخه‌های اول و دوم این سری دوست‌داشتنی، با گرافیک و گیم‌پلی امروزی بازسازی شده و در تاریخ نامشخصی به دست علاقه‌مندان برسد. سم لیک همچنین در تلاش است تا با همکاری تیم رمدی انترتینمنت، بازی‌های جدید و نوآورانه‌ای خلق کند که همچنان در صدر بازی‌های داستان‌محور و سینمایی قرار بگیرند. این همکاری نشان‌دهنده ادامه مسیر خلاقانه او و تیمش در صنعت بازی‌های ویدئویی است.

معرفی بازی ساز بزرگ ؛ سم لیک

برای جمع‌بندی می‌توان گفت که سم لیک، یکی از تاثیرگذارترین چهره‌هایی است که صنعت بازی‌های ویدیویی به خود دیده است. این هنرمند فنلاندی سعی کرده تا با آثار متفاوت خود، مسیر متفاوتی را در این صنعت پرتلاطم طی کند. در روزگاری که اکثر کمپانی‌‌‌‌‌ها به فکر ساخت باز‌ی‌های آنلاینی هستن که بویی از خلاقت نبرده‌اند و تنها به منظور خالی کردن جیب مخاطبان ساخته می‌شوند، سم لیک دست به خلق آثاری می‌زند که از روح و قلبش جاری شده و زاده عشق حریصانه وی به ادبیات و داستان‌پردازی می‌باشد.

لیک با داستان‌های خود ثابت کرده است که بازی‌های ویدئویی می‌توانند به ‌عنوان یک اثری هنری بی‌بدیل در نظر گرفته شوند، جایی که داستان و شخصیت‌ها به اندازه گیم‌پلی اهمیت دارند و وجودشان برای خلق یک اثر ماندگار، امری لازم و ضروری به حساب می‌آیند. اگر چه خیلی از آثار این نویسنده محبوب نتوانسته‌اند فروشی درخور و شایسته را تجربه کنند، اما این موضوع نباید باعث شود تا کیفیت آثار لیک و تیم خلاق رمدی را نادیده بگیریم و به آن‌ها بی‌توجهی کنیم. با توجه به پروژه‌های جدید و برنامه‌های آینده، سم لیک همچنان یکی از چهره‌های تأثیرگذار و نوآور در دنیای بازی‌های ویدئویی باقی خواهد ماند و باید همچنان منتظر تجربه‌های جدید و جذابی باشیم که جناب لیک و تیم خلاق رمدی برایمان تدارک دیده‌اند.

OHAM

یک گیمر معمولی که ویدیوگیم را نه تنها به چشم سرگرمی، بلکه همیشه به چشم یک مأمن می‌دیده. مأمنی که همچون پناهگاه‌های اتمی دنیای فال‌آوت، از روح شما در برابر سختی‌های زندگی محافظت می‌کند و به دنیای خاکستری‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، رنگ تازگی ‍‌می‌بخشد. البته این دیدگاه من نسبت به ویدیوگیم، ریشه در کودکی‌ام دارد. جایی که همواره در آن مشغول خیال‌پردازی بودم و سعی می‌کردم با مطالعه ادبیات مخصوص کودک و نوجوان، خود را راهی ماجراهایی خیالی کنم و به کمک قوه تخیلم، در این اوهام شناور باشم. در واقع به سبب مطالعه همین آثار ادبی بود که توانستم قدرت نگارش خود را تقویت کرده و از این استعداد، در راه خلق و تولید محتوا استفاده کنم. محتواهایی که از روح خیال‌پردازم جاری شده و با علاقه‌ جوشانم به ویدیوگیم، جهت داده می‌شوند تا در قلب گیمرهایی همچون خودم جای بگیرند و آن‌ها را بیش از پیش با این صنعت جذاب و بعضا بی‌رحم آشنا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا