نقد و بررسی

نقد و بررسی بازی Call of Duty Black Ops 6؛ بهترین نسخه یک دهه اخیر!

Call of Duty Black Ops 6 Game Review; The Best Version Of The Last Decade

تا پیش از عرضه Call of Duty: Black Ops 6 باید با این واقعیت کنار می‌آمدیم که عرضه سالیانه بازی‌ها صرفاً یک سراب کذایی برای طرفداران این عناوین است. فرقی هم ندارد که روی سخن ما چه بازی باشد؛ حتی Call of Duty که در بدترین روزهای خودش هم بازار را آب و جارو می‌کند. اکتیویژن (Acitvison) اما همچنان بر این سیاست اصرار داشت. آن‌ها نسل گذشته برای این که بتوانند همچنان روند عرضیه سالیانه بازی‌های‌شان را دنبال کنند، تصمیم گرفتند شمار استدیوهای بازیسازی خودشان را افزایش دهند. در ظاهر که ایده خوبی بود! یعنی سه استدیوی بازیسازی زیرمجموعه اکتیویژن می‌توانستند در یک چرخه سه یا حتی چهار ساله بازی‌های‌شان را بسازند. مسلماً سه سال برای ساخت یک اثر خطی و اکشن زمان خوبی به نظر می‌رسد. اما با شروع نسل نهم باز هم این ایده به حاشیه رفت! هم خرج ساخت بازی‌ها زیاد شده بود و هم این که استدیوها نمی‌توانستند در یک برهه صرفاً سه ساله و حتی بیشتر از پس انتظارات سر به فلک کشیده گیمرها بربیایند. به همین خاطر بعد از ریبوت موفق مجموعه Modern Warfare در سال 2018 باز هم شاهد یک اثر فاجعه و واقعاً مضحک مثل Call of Duty Modern Warfare 3 بودیم. بازی صرفاً عرضه شد تا بلکه بتواند در هیاهوی کریسمس فروش خوبی به جیب بزند و در عمل هیچ چیز خاصی برای گفتن نداشت. بخش داستانی بازی به زحمت می‌توانست در حد یک اثر AAA ظاهر شود و در زمینه بخش چند نفره و آنلاین هم چندان اقبالی نصیب گیمرها نشد. خلاصه آن که مایکروسافت (Microsoft) به عنوان مالک فعلی اکتیویژن تصمیم گرفت این لکه ننگ را بر روی پیشانی خودش پاک کند و هر طور که شده اثر بعدی شایسته‌تر و مقبول‌تر باشد. اتفاقاً هم همینگونه شد؛ Call of Duty Black Ops 6 حقیقتاً من را مجدداً به آینده این فرانچایز امیدوار کرد. هر دو استدیوی Treyarch و Raven مطمئناً می‌توانند تا سالیان طولانی یک ترکیب جادویی برای ادامه حیات فرانچایز ندای وظیفه باشند. برای نقد و بررسی بازی Call of Duty: Balck Ops 6 با وب سایت تک سیرو همراه باشید.

تصمیمی که Call of Duty را نجات داد

اکتیویژن برای ساخت Call of Duty: Balck Ops 6 ریسک بزرگی متحمل شد. آن‌ها تصمیم گرفتند بخش داستانی بازی را به استدیوی کم‌نام و نشان‌تر خودشان یعنی Raven بسپارند. استدیویی که پیش از این در بهترین حالت حکم یک تیم کمکی برای ساخت مجموعه ندای وظیفه داشت. اما به هر حال Call of Duty: Balck Ops 6 تبدیل به نقطه عطف آن‌ها شد. به واسطه جداسازی تیم سازنده بخش چند نفره و داستانی، حالا Raven مدت زمان بیشتری برای خلق بخش داستانی خودش داشت. این یعنی زمان بیشتر که خودش مولد خلاقیت و نوآوری است. گرچه Call of Duty: Balck Ops 6 لحظات خوب و بد بسیاری دارد، اما به معنای واقعی بهترین داستان سرایی یک دهه اخیر این فرانچایز را روایت می‌کند. البته راستش را بخواهید داستان بازی شروع چندان قوی ندارد. شما صرفاً با یک منوی سرد و بی روح از ماموریت‌ها روبرو هستید که از بخت حتی جزئیاتی از ادامه داستان را اسپویل می‌کنند. اما به هر حال داستان بازی در ادامه مثل یک ترشی جا می‌افتد و به شما ثابت می‌کند که اکتیویژن همچنان پادشاه بی بر و برگرد بخش تک نفره بازی‌های FPS است. بازی شما را به دوران یکی از جنجالی‌ترین و خون‌بارترین دوران تاریخ می‌رد. یعنی حدفاصل بین فروپاشی دیوار برلین و آغاز جنگ خلیج فارس. شما نقش یک شخصیت جدیدی به نام William “Case” Calderon را برعهده دارید. شاید بزرگترین ایرادی که به بخش داستانی بازی بتوان گرفت پیرامون همین شخصیت باشد. او نه تنها از صحبت کردن عادی هم عاجز است بلکه چهره خاصی از وی هم سراغ نداریم. این شخصیت پردازی ضعیف و سطحی حقیقتاً تمام تلاشش را می‌کند که به جنبه‌های داستانی بازی لطمه بزند. اما Raven آن قدر در سایر زمینه‌ها معرکه عمل می‌کند که حتی می‌توانیم از این ایراد واضح چشم پوشی کنیم.

Call of Duty: Balck Ops 6 خود جنس است! یعنی یک داستان جاسوسی که باز هم در آن رد و پای یک نیروی شبه نظامی به نام Pantheon به چشم می‌خورد. طبیعتاً آن‌ها درست مثل همیشه دست و پا بسته نیستند و یک سلاح کشتار جمعی پیچیده هم در اختیار دارند. حالا شما در کنار کاراکترهای قدیمی این سری یعنی تروی مارشال و فرانک وودز وظیفه دارید تا ضمن رفع کردن تهدیدات این گروه، از پس توطئه‌های داخلی آمریکا و دسیسه‌های CIA بربیایید. این وسط هم جنگ خلیج فارس قوز بالای قوز می‌شود و همانطور که احتمالاً حدس زده‌اید Pantheon  حتی در اینجا هم رخنه کرده است. حقیقتاً در Call of Duty: Balck Ops 6 هیچ کس به دیگری اعتماد ندارد. یک روایت سرد و تاریک از خیانت، دسیسه‌ها و جاسوس بازی‌های دهه 90 میلادی که حقیقتاً با نهایت ظرافت به تصویر کشیده است. تک به تک سکانس‌های سینماتیک بازی هنرمندانه طراحی شده‌اند و حقیقتاً در بسیاری از اوقات یک سور به آثار هالیوودی هم می‌زنند. نکته‌ای که برای من جالب بود، رویکرد سیاسی محتاطانه‌ اکتیویژن در نسخه جدید است. یعنی خیلی وارد بحث و جدل‌های سیاسی نمی‌شود. نه آمریکایی‌ها را خوب جلوه می‌دهد و نه روس‌ها یا عراقی را شرور مطلق قلمداد می‌کند. حتی اگر آدم بدی هم وجود داشته باشد که مسلماً هم همینطور است، همه دور یک میز جمع شده‌اند و شما حکم آن بطری آبی را دارید که بین همه دست به دست می‌شود. در نهایت تا حد زیادی تفسیر خوب و بد داستان به عهده‌ی‌ خودتان است. رویکردی که برای من یک نفر مهیج و جالب به نظر می‌رسید و چه بسا آثار بعدی هم از این خط مشی پیروی کنند.

خواندن  هر آنچه که باید از Call of Duty: Black Ops 6 بدانید

مراحلی که هر انتظاری را برآورده می‌کنند

طبق روال، اینبار هم شما یک Safe House برای ماموریت‌های‌تان دارید. این مقر که در اصل مخفیگاه سابق رئیس KGB بوده در کشور بلغارستان قرار دارد و تقریباً هر سوالی که از جریان ماموریت‌ها و شخصیت‌ها دارید در آنجا پیدا می‌شود. به صورت کلی 12 ماموریت اصلی در سراسر جهان پیش روی شما قرار دارد که بیشترشان در آمریکا، عراق و کویت روایت می‌شوند. می‌توانید در این مقر با سایر کاراکترها گفتگو کنید یا این که ترجیح دهید از بخش‌های آموزشی و شخصی سازی آن استفاده نمایید. ساز و کار این بخش نسبت به نسخه‌های قبلی ساده‌تر و گسترده‌تر شده به همین خاطر برای من که همیشه نسبت به آن زاویه داشتم نکته مثبتی به شمار می‌رود.

Call of Duty: Black Ops 6 به شما ثابت می‌کند که آثار خطی می‌توانند از این واژه کذایی فراتر بروند و کلکسیونی از المان‌های سرگرم کننده را در عین آزادی عمل روی سرتان خراب کنند. صادقانه بگوییم؛ هر آنچه که از یک بازی اکشن اول شخص انتظار دارید به دفعات پیش روی‌تان سبز می‌شود. از تیراندازی تاکتیکی بگیرید تا مخفیکاری در دل سازمان‌های جاسوسی همه و همه برای‌تان چیده شده است! در یک مرحله ممکن است شما مجبور شوید دوربین‌تان را به دست بگیرید و با علامت گذاری دشمنان هم استخراج اطلاعاتی داشته باشید و هم یک پایگاه را روی هوا بفرستید. نگران نباشید؛ حتی آن مراحل نوستالژیک حمله‌های هوایی روی کوهستان‌های سر به فلک کشیده هم حضور دارند. هیچ کدام از این مراحل خسته کننده یا دشوار نیستند! شما در عین حال که یک ماشین کشتار جمعی هستید، می‌توانید یک جاسوس ماهر هم باشید. چه چیزی از این بهتر؟ حتی مراحل Open Combat که در نسخه‌ قبلی پاشنه آشیل بود این بار حسابی با خواسته‌های مخاطب چفت و جور می‌شود و یک آزادی عمل قابل قبول در انتخاب مراحل، نحوه پیشروی و حتی سلاح‌های به کار گرفته شده را به تصویر می‌کشد. این تنها غافلگیری بازی نبوده و ممکن است به یکباره خودتان را بین یک مشت زامبی چندش آور ببینید. بله، درست شنیدید؛ زامبی! شخصیت اصلی بازی از آن دست کاراکترهایی است که شست و شوی مغزی داده شده و بنده‌ی خدا حتی از به یادآوردن خاطراتش هم عاجز است. به همین خاطر تا دل‌تان بخواهد کابوس‌های پرشماری می‌بیند که در آن دشمنان شکل زامبی‌ دارند اما در حقیقت سربازان زبان بسته حریف هستند که در برابرتان تار و مار می‌شوند. حتی در قسمتی از مرحله Emergence بازی عملاً تبدیل به یک اثر در ژانر ترس و بقا می‌شود که انصافاً در این یکی هم خارق العاده عمل کرده است. در نهایت پایان این مرحله هم یک غافلگیری بزرگ دارد که می‌گذاریم به عهده‌ی خودتان! به هر حال هر چه باشد پای بهترین مرحله تاریخ این فرانچایز در میان است که تجربه‌اش از نان شب هم واجب‌تر می‌باشد. با این حال شاید تنها ایرادی که بتوان گرفت روند سینوسی و فراز و نشیب‌های گیم پلی است که آن را هم می‌گذاریم به حساب درخشش‌ خیره کننده بازی در یک سری مراحل خاص که مسلماً توقعات‌مان را بالا می‌برد.

خواندن  اولین نگاه به بخش زامبی Call of Duty Black Ops 6

بلک آپس 6؛ فراتر از استانداردهای سبک تیراندازی اول شخص!

همچنان اعتقاد دارم که آرمانی‌ترین بازی FPS بازار هم نمی‌تواند آن حس و حال تیراندازی عناوین Call of Duty را به پیاده سازی کند. هر چه باشد، پشت این فرانچایز بیش از دو دهه تجربه و مهارت نهفته است و این مورد باعث شده تا ما شاهد واقع گرایانه‌ترین و سنگین‌ترین اثر اکشن اول شخصی باشیم که تا به حال ساخته شده! به عنوان مثال به لطف سیستم جدید Omnimovement تیراندازی حالا سینماتیک‌تر از هر زمان دیگری شده و می‌توانید به هر سمتی که خواستید مثل مکس پین شیرجه بزنید و صحنه‌های پرآدرنالینی خلق کنید. Call of Duty: Black Ops 6 حتی از این تعریف‌ها فراتر هم می‌رود و با چالش‌های جذابش یک تجربه به یادماندنی را برای‌تان خلق می‌کند. حقیقتاً بازی نسبت به نسخه قبلی یک سر و گردن سخت‌تر شده! لااقل مردن‌های متمادی من این مورد را گواه می‌دهد. به چند دلیل! نخست هوش مصنوعی بازی بوده که انصافاً سنگ تمام گذاشته است. اما نه به اندازه دشمنان جدید و تا دندان مسلحی به نام Bullet-Sponge Enemies! حقیقتاً کشتن این‌ها کار هر کسی نیست، خصوصاً این که جثه بزرگی دارند و تنها چند ثانیه زمان برای‌شان کافیست تا شما را به دیار باقی هل بدهند. معجزه بازی دقیقاً همینجاست که دست‌تان را برای پیاده‌سازی تاکتیک‌ها باز می‌گذارد. ممکن است مثل من یک C4 به ماشین ببندید و به دل آن‌ها بزنید یا این که از نارنجک‌ها و حتی حملات هوایی برای پاک سازی صفوف دشمن استفاده کنید. سازندگان دائماً شما را به همین منوال غافلگیر می‌کنند و شما را محکوم به خلق ایده‌ها و تاکتیک‌های جدید می‌نمایند. مثلاً در مرحله کویت، شاهد یک نقشه جهان باز هستید که باید ارتش عراق را از آنجا پاکسازی کنید. من راه‌های زیادی را امتحان کردم تا در نهایت به این نتیجه رسیدم بهترین تاکتیک، دور زدن پایگاه دشمن با یک ماشین و حمله از جناح پشتی است. بار بعد اما روش دیگری امتحان کردم و با فرستادن نیروهای خودی به یک سمت میدان، ترجیح دادم شخصاً در سمت دیگر از راه مخفیکاری و سلاح تک تیرانداز حمله کنم. البته شما آنچنان دست و پا بسته نیستید. سلاح‌های جالبی به بازی اضافه شده که مطمئناً در جریان نبردها به دادتان می‌رسد. مثلاً Homing Knife که یک چاقوی پرتابی جدید است و در کنار RC-XD (مینی ربات انفجاری) می‌تواند کارتان را حسابی راه بیاندازد.

بخش چند نفره؛ معجون موفق همیشگی!

حقیقتاً بخش چند نفره Call of Duty: Black Ops 6 رویکرد مشابه نسخه قبل را در پیش گرفته است. هر چند شخصاً گان پلی ریبوت Modern Warfare در سال 2018 را بیشتر می‌پسندم. چرا که در نسخه جدید اسلحه‌ها تا حد زیادی سبک‌تر به نظر می‌رسند و برای کشتن دشمن باید بیش از پیش با آن‌ها شلیک کنید. کمای اینکه پرش سلاح‌ها به هنگام تیراندازی هم بیشتر شده و این مورد ممکن است به مذاق عده‌ای خوش نیاید. اما در هر صورت بازی با 16 نقشه جدید عرضه شده که خود همین مورد جای ستایش و تحسین دارد. 12 نقشه برای مبارزات 6 در مقابل 6 طراحی شده‌اند و 4 نقشه Strike هم برای مبارزات 2 در مقابل 2 و 4 در مقابل 4 در بازی وجود دارند. همچنین طبق برآیندی که داشتم 12 سلاح جدید به بازی اضافه شده‌اند تا حداقل تطابق ساختاری با جزئیات نقشه داشته باشند. اینجا اما چند مورد جای نقد دارد. نخست این که نقشه‌های بازی چندان چنگی به دل نمی‌زنند. گرچه نقشه‌هایی مانند Rewind، Skyline و Warhead تجربه‌ای شبیه به عناوین قدیمی و کلاسیک Call of Duty ارائه می‌دهند اما بقیه نقشه‌ها می‌توانستند تعادل منطقی‌تری داشته باشند. یعنی به خاطر همین Mapها، تیم‌های مختلف که در نواحی خاصی قرار دارند چندان رقابت عادلانه و متعادلی را تجربه نمی‌کنند. به هر حال بازی سعی می‌کند این ایراد را با ویژگی‌های جدیدی جبران کند. به عنوان مثال من عاشق حالت جدید Kill Order شدم که یک تنه کار تیمی و استراتژی را بیش از هر چیز دیگری برجسته می کند. با این حال هیچ کدام از موارد جدید به اندازه سیستم جدید Omnimovement نتوانسته‌اند لذت بخش چند نفره را ارتقا دهد.

خواندن  لیست تمام نقشه‌های بخش مولتی‌پلیر Black Ops 6 لو رفت!

زامبی‌های دوست داشتنی

مسلماً من و شما از بخش زامبی Call of Duty: Black Ops 6 توقع داستان آنچنانی نداریم؛ تنها چیزی که می‌خواهیم ترکاندن کله زامبی‌ها و متلاشی شدن لاشه‌های‌شان است. با این حال Treyarch هم خط داستانی جداگانه برای آن در نظر گرفته و هم با دو نقشه کاملاً متفاوت حجت را در حق گیمرها تمام می‌کند. زمانی که تیم سازنده از بازگشت حالت Round-Based خبر داد، سر از پا نشناختم. برای آن‌هایی که با این حالت آشنایی ندارند باید گفت که Round-Based مکانیسم ساده‌ای دارد؛ آن‌قدر بکش تا زنده بمانی! یعنی دائماً زامبی‌های پرشماری روی سرتان خراب می‌شوند که هرچه جلوتر می‌روید هم جان‌سخت‌تر می‌شوند و هم دستی بر تولید مثل دارند و با جمعیت انبوه خودشان نفس شما را می‌گیرند. اما باز هم لذت نابود کردن این موجودات چندش آور با دوستان‌تان هر چالش و سختی را جذاب می‌کند. صدالبته شما اینجا هم دست و پا بسته نیستید به عنوان مثال می‌توانید با پیشروی در بازی پرک‌های بیشتری بخرید قابلیت‌ها و توانایی‌های بیشتر کسب کنید.

واقع‌گرایانه‌ترین و سینماتیک‌ترین Call of Duty تاریخ

Call of Duty: Black Ops 6 از آن دست بازی‌هایی است که می‌تواند مایه فخر و مباهات صنعت گیم در برابر سینما و هالیوود باشد. بازی نه فقط در صحنه‌های سینماتیک بلکه در خلال گیم پلی نیز با واقع گرایی و جلوه‌های بصری معرکه‌اش برای هالیوود خط و نشان می‌کشد. نورپردازی‌های خارق العاده و انیمیشن‌های فوق العاده طبیعی و روان خصوصاً به هنگام تیر خوردن دشمنان حقیقتاً تا الان بهترین جلوه‌های بصری نسل نهم را برای گیمرها ارمغان آورده است. سازندگان اما پارا فراتر از این گذشته و حتی در زمینه طراحی هنری هم دستی برآتش دارند. طراحی هنری مملو از تضادهای رنگی و معماری‌های بی‌نظیر بغداد و کویت در کنار مجسمه‌های خیره‌کننده پر از استعاره‌های عمیق برای درک مضامین پنهانی هستند. مسلماً پیشنهاد ما به شما این است که HUD بازی را غیرفعال کرده و این نعمت بی‌بدیل را از خود دریغ نکنید. نکته جالب اینجاست حتی در گسترده‌ترین و شلوغ‌ترین محیط‌های بازی، کم و بیش شاهد نرخ فریم 60 عددی هستیم که از قضا لگ و یا پرش تصویر هم ندارد. خلاصه آن که با سینمایی‌ترین بازی اکشن چند سال اخیر روبرو هستیم که می‌تواند نقطه عطف مهمی در صنعت گیم به حساب بیاید.

جمع بندی

می‌گویند امید آخرین چیزی است که می‌میرد! Call of Duty: Black Ops 6 در تصدیق این عبارت از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کند. ما با یک بازی تیراندازی اول شخص واقعاً کامل روبرو هستیم که هر چه قدر هم آن را با دید فراستی‌وار زیر ذره‌بین قرار دهیم، نمی‌توانیم این حقیقت که بهترین نسخه چند سال اخیر است را کتمان کنیم. BO6 ثابت کرد که می‌توان یک بازی در این سبک ساخت که حداقل یک جای آن نلگند. هم بخش داستانی معرکه و سینماتیک دارد و هم در بخش چند نفره و زامبی‌ محال است که برابرتان روسیاه شود. این دقیقاً همان چیزی بود که می‌خواستیم. نمی‌دانم به خاطر پشتوانه مالی قدرتمندی مثل مایکروسافت بوده یا نه، اما در هر حال اکتیویژن و Call of Duty در درست‌ترین مسیر خود قرار دارند. پس بله؛ من ترجیح می‌دهم با این وضعیت هر ساله 70 دلار هزینه کنم و تجربه‌ای حتی مشابه BO6 داشته باشم. ولو این که رقیب‌های دانه درشت زیادی هر ساله به بازار بیایند! من همیشه برای تجربه چنین اثر معرکه‌ای آماده هستم و مطمئناً یک صف بلند از طرفداران این فرانچایز هم پیش روی من قرار دارند.

+ نکات مثبت:

  • داستان پردازی سینماتیک و پر از آدرنالین
  • مرحله Emergence از بهترین مراحل تاریخ سری است!
  • تحول در سبک تیراندازی خطی با مراحل Open Combat
  • المان، المان و باز هم المان! از تیراندازی و مخفیکاری تا نبردهای هوایی
  • تنوع بی نظیر دشمنان و سلاح‌ها
  • Omnimovement لذت بازی را دوچندان کرده است
  • بهترین بخش زامبی سری Call of Duty
  • بهترین گرافیک و جلوه‌های بصری در میان بازی‌های اکشن چند سال اخیر

– نکات منفی:

  • افتتاحیه داستان و شخصیت پردازی کاراکتر اصلی می توانست بهتر باشد
  • طراحی مراحل متنوع بازی گاهی آن را از ریتم می اندازد
  • نقشه‌های جدید چندان چنگی به دل نمی‌زنند
نمره: 9.5 از 10

حسین رضایی

حسین رضایی، نویسنده، روزنامه نگار و منتقد بازی های ویدئویی و حوزه تکنولوژی.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا