
ما گیمرها اصولاً آدمهای جاه طلبی هستیم. از آن دست افرادی که باید همیشه حرف اول و آخر را بزنند. با این حال کمتر بازی میتواند چنین حس کمال گرایانهای را در مخاطب ارضاء کند. در بهترین حالت سازندگان کنترل یک کاراکتر با قابلیتهای هر چند پیچیدهیشان به شما میدهند. اینجاست که گیمر میماند و عطشی که هنوز سیراب نشده! چنین نیاز و انتظاری باعث شد تا سبک Real Time Strategy خلق شود. سبکی که در آن کنترل خیل عظیمی از کاراکترها و تجهیزات پیچیده را در اختیارتان میگرفتید. چنین ژانری دقیقاً همین حس فرماندهی و میل به ریاست بشر را هدف گرفته بود و به همین خاطر توانست خیلی زود تبدیل به یکی از محبوبترین سبکهای تاریخ صنعت گیم شود. بازیهای زیادی در طول چند دهه عمر سبک RTS به پیشرفت آن کمک کردهاند اما شاید بتوان گفت Warhammer 40,000: Dawn of War مهمترین نقطه عطف آن به حساب میآید. بازی که برای اولین بار در سال 2004 عرضه شد و توانست تجربهای بینظیر و کم رقیب در سبک RTS را ارائه دهد. تیم توسعه دهنده بازی یعنی Relic Entertainment توانست مکانیکهای کلاسیک RTS را با طراحی تاکتیکی پیچیده ترکیب کند و بازیکنان را با مدیریت منابع، ساخت پایگاه و فرماندهی نیروهای متنوع در میدان نبرد مواجه سازد. اما این پایان کار نبود و پس از موفقیت بازی اصلی، سه بسته الحاقی هم برای آن عرضه شد که هر کدام نسبت به دیگری تفاوتهای بخصوصی داشت. حالا هم بعد از گذشته چند دهه انتشار این بازی، به رسم بسیاری از آثار نسل نهمی، نسخهی Definitive Edition این مجموعه در قالب یک عنوان کامل به بازار عرضه شده است. یعنی هم تمامی بستههای الحاقی را دارد و هم این که از نظر بصری پیشرفتهایی را شاهد هستیم. برای مشاهده ادامه مطلب و نقد و بررسی بازی Warhammer 40,000 Dawn of War Definitive Edition با وب سایت تک سیرو همراه باشید.
همانطور که احتمالاً میدانید Warhammer 40,000 در یک دنیای تخیلی جریان دارد که در آن بقای کهکشان با وجود جنگهای متعددی که در آن جریان دارد در مخاطره است. بیشتر نبرد خط داستانی اصلی بازی حول محور یک نیروی اسرار آمیز به نام Tartarus میچرخد. شما هم در قالب فرماندهی نیروی Blood Ravens وظیفه دارید هم در برابر تهدیدات بایستید و هم سر از اسرار مگوی بازی دربیاورید. با وجود بستههای الحاقی بازی یک نگرانی که حداقل من پیش از تجربه بازی داشتم نحوه روایت داستان بود. خوشبختانه تیم سازنده توانسته با حفظ روح اثر اصلی، تجربهای یکپارچه و تاثیرگذار ارائه دهد. از همه مهمتر این بار روایت بازی تا حد زیادی وابسته به محیط و حتی نتیجهی جنگهاست. به همین خاطر به طرز عجیبی داستان بازی هم پویاست و هم این که ارزش تکرار بالایی دارد. در نتیجه گیمر میتواند برای آن که تجربهای متفاوت از داستان و نبردها داشته باشد دوباره آن را با المانهای جدیدی تکرار کند. در کنار این موضوع صداگذاری حرفهای و دیالوگهای تاثیرگذار هم مزید بر علت شده تا شاهد یک روایت تا حدودی سینماتیک و درگیرکننده از بازی باشیم.
گیم پلی Warhammer 40,000 Dawn of War Definitive Edition همان عمق و تعادل تاکتیکی کلاسیک را حفظ میکند در عین حال از عناصر مدرن هم غافل نمیشود. مثل همیشه شاکله اصلی بازی روی سه اصل میچرخد؛ ساخت پایگاه، مدیریت منابع و اجرای تاکتیکهای نبرد! سازندگان سعی کردهاند در طراحی ماموریتها تمامی این سه عنصر را درگیر کنند. یعنی خیلی بعید است بتوانید صرفاً با تکیه به یکی از اصول گفته شده راه به جایی ببرید. اما نباید تقدم و تاخر را هم در این بین فراموش کنید. یعنی بدیهی است که در وهله اول جمع آوری منابع حرف اول را میزند و در انتهای کار تاکتیکهای نبرد بیشتر اهمیت خودش را نشان میدهد. با این حال همانطور که گفتیم سازندگان یک تعادل منطقی و البته چالش برانگیز بین این سه المان برقرار کردهاند.
یکی از نقاط اصلی این سری که همیشه من را مجاب به تجربه مداوم بازی میکند، تنوع ارتشها و رهبران آنهاست. طبیعتاً هر ارتش دارای ویژگیها و سبک منحصر به فرد خودش است که بر تاکتیکها و نحوهی بازی تأثیر مستقیم دارد. به عنوان مثال، نیروی Space Marines با قابلیتهای هجومی و دفاعی متعادل، برای تازهواردان این سری بهترین گزینه ممکن است و از قضا دستشان را برای خلاقیتهای بیشتر باز میگذارد. از طرف دیگر نیروی Astra Militarum مقداری گیم پلی را چالش برانگیزتر میکند. چون نیروهایتان به طرز ملموسی ضعیفتر شدهاند ولی در عوض تعداد بیشتری دارند. به همین خاطر دائماً مجبور میشوید با دقت بیشتر و مدیریت دقیقتری وارد میدان نبرد شود. Orks هم حملات گسترده و تاکتیکهای به نسبت خشنتری حین نبرد دارند تا بلکه اگر به دنبال شکستن خط دفاعی دشمنانتان هستید به کارتان بیایند. در انتها حیف است که به نیروی Tau با تجهیزات پیشرفته و واحدهای روباتیکش اشاره نکنیم! تمام این موارد نشان میدهد بازی تا چه اندازه روی تنوع و آزادی عمل مخاطب تاکید دارد و از قضا به همین خاطر در برابر تمامی بازیهای هم سبکش یک سر و گردن بالاتر است.
در Warhammer 40,000 Dawn of War Definitive Edition دست گیمرها برای هر چیزی بازی است. بارزترین نمونهاش هم همین ابزار Army Painter است که امکان شخصیسازی کامل ارتشها با رنگها و پرچمهای دلخواه را فراهم میکند تا در نهایت شاهد یک تجربه غنی و شخصی سازی شده باشیم. شخصاً یکی از سرگرمیهایم طراحیهای بصری متفاوت نیروها بود. به هرحال این عنصر جنبه روانی و بصری قابل ملموسی حین تجربه گیم پلی سنگین و پر از تاکتیکهای پیچیده بازی دارد. در کنار این موضوع تجربه بخش چند نفره بازی هم حالا در دسترس مخاطبین قرار دارد تا خلاصه نتوان خرده چندان بزرگی به گیم پلی کلی بازی گرفت. اما راستش را بخواهید تمام این ویژگیهایی که اسم بردیم آنقدر برجسته و چشمگیر نیستند که ارزش 30 دلار هزینه بیشتر را داشته باشند. البته که سازندگان برای ارتقاء بازی خصوصاً از نظر گیم پلی تلاش کردهاند ولی باز هم عاملی که بتواند خریدار را مجاب کند، حداقل در گیم پلی آن دیده نمیشود.
شما که غریبه نیستید! اگر یک دلیل برای خرید Warhammer 40,000 Dawn of War Definitive Edition وجود داشته باشد، تجربهی نسخه شیک و پرجزئیات آن است. خوشبختانه تیم سازنده هویت بصری کلاسیک این سری را همچنان حفظ کرده و در عین حال توانسته آن را با استانداردهای مدرن هماهنگ سازد! به عنوان مثال وضوح و کیفیت بافتهای بازی تا چهار برابر افزایش پیدا کردهاند، همچنین پشتیبانی از رزولوشن 4K هم فراهم شده است. از همه مهمتر دامنه دید دوربین بازی هم گستردگی بیشتری پیدا کرده که در کنار جزئیات بصری زنده بازی یک تجربه لذت بخش را به تصویر میکشد. از سوی دیگر نورپردازی، سایهزنی پیشرفته و سایر جنبههای جلوه بصری بازی باعث شدهاند ساختمانها، پوششهای محیطی و صحنههای میدان نبرد جزئیات بیشتری داشته باشند و حس حضور در دنیای Warhammer 40000 را القا کنند. گرچه چنین تلاشهایی برای ارتقاء بصری بازی هر چند جای ستایش و تحسین دارد اما نمیتواند خودش را در زمره بهترین بازسازیهای این نسل قرار دهد. در بسیاری از قسمتهای بازی مدلهای سه بعدی شخصیتها، کاراکترها و دیگر المانهای محیطی حسابی توی ذوق میزند. به طرز عجیبی هم انیمیشنهای بازی تقریباً همانهایی هستند که پیش از این در نسخه کلاسیک دیده بودیم. چه بسا بتوان گفت در مقایسه با معمولیترین بازیهای RTS امروزی بازی به مراتب عملکرد ضعیفتری از نظر جزئیات بصری و جنبههای گرافیکی دارد.
توقع نداشته باشید که Warhammer 40000 با چنین حجمی از جزئیات گیم پلی و تنوعی که به تصویر میکشد از مهمترین برگ برنده این روزهای صنعت گیم یعنی مادها بی بهره بماند. خوشبختانه یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین بهبودهای نسخهی Definitive Edition، اضافه شدن ابزار Mod Manager است! به جرئت میتوان گفت اگر تنها یک دلیل برای تجربه مداوم این بازی داشته باشید به واسطه چنین ابزاری رقم میخورد. ما پیش از این در نسخههای کلاسیک این سری باید برای مدیریت و فعال کردن هر ماد یک پروسه پیچیدهای دست و پنجه نرم میکردیم که بعضاً به خود جنبههای اصلی بازی هم لطمه میزد. با این حال در نسخه جدید خبری از این چالشها نیست. چرا که Mod Manager با رابط کاربری یکپارچه و روانش اجازه میدهد بازیکن به راحتی مادها را دستهبندی کند، ترتیب اجرا را مشخص کند و مطمئن شود که مادها با نسخههای مختلف بازی و بستههای الحاقی سازگار هستند. این ابزار همچنین پشتیبانی کامل از مادهای ساخته شده طی بیست سال گذشته را تضمین میکند و به بازیکنان امکان میدهد نه تنها از محتوای کلاسیک استفاده کنند، بلکه مادهای جدید را هم بدون دردسر نماید. همین حالا که متن را میخوانید کلکسیون گستردهای از مادها برای بازی عرضه شدهاند که بعضی از آنها میتوانند تجربه بازی را به قدری متحول کنند که انگار با یک اثر تماماً جدید روبرو هستیم.
نمیدانم اسمش را حرص و طمع بگذاریم یا نه، اما Warhammer 40,000 Dawn of War Definitive Edition به نسبت ویژگیهایی که ارائه میدهد، قیمت به مراتب بالاتری دارد. به هر حال هر چه قدر هم که ما عاشق چشم و ابروی این سری باشیم و در هر حال برای نسخه جدیدش سالها صبر کنیم، باز هم برای خرید نسخهی جدید آن صرفه اقتصادی است که حرف اول را میزند. شاید Definitive Edition برای تازهواردان ارزش خرید مناسبی داشته باشد، اما برای بازیکنان قدیمی که پیشتر نسخه اصلی یا بستههای الحاقی را تهیه کردهاند، واقعاً نکته مثبت و وسوسه کنندهای ندارد. گرچه گیم پلی بازی سعی کرده گلیم خودش را از آب بیرون ببکشد اما با این حال نمیتواند در قامت یک عامل وسوسه کننده ادعایی داشته باشد. حتی جزئیات بصری بازی که شاید مهمترین ایراد بازی هم باشند نمیتوانند چنین کار بزرگی را هم انجام دهند. با این حال چنین رویهای در صنعت گیم چندان هم عجیب نیست و این روزها هر سازندهای با کوچکترین تغییرات روی بازیهای قدیمیاش حداقل 30 دلار به جیب میزند. شاید بهتر باشد برای یک بار هم که شده در برابر چنین رویکردی بایستیم تا بلکه در آستانه نسل دهم کنسولهای بازی دیگر خبری از حرص و طمع سازندگان نباشد.
سخن پایانی:
به صورت کلی Warhammer 40,000: Dawn of War Definitive Edition شاید بهترین گزینه ممکن برای تجربه یک اثر کلاسیک RTS آن هم در دل عناوین پرشمار متعدد امروزی باشد. همچنان ما با اثری روبرو هستیم که در بسیاری از مولفهها صاحب سبک است و میتواند مخاطب را پای پلتفرمش میخکوب کند. اما همانطور که پیش از این هم گفتیم چه در بخش گیم پلی و چه گرافیک بازی نتوانسته نکته برتری ملموسی نسبت به بازیهای امروزی و حتی نسخه کلاسیک این سری داشته باشد. با این حال برای گیمرهای نسل جدید چنین تجربهای از نان شب هم واجبتر است. برای گیمرهای قدیمی اما پیشنهاد میکنیم اگر به دنبال هزینه بیشتر نیستند، با همان خاطرات گذشتهیشان روزگار خود را سپری کنند.
نکات مثبت:
- گیمپلی کلاسیک و متوازن RTS
- روایت جذاب داستانی
- Mod Manager و پشتیبانی از مادها
- Army Painter و شخصیسازی ارتشها
- بهبود بافتها و نورپردازی
- HUD بهینه و روان
- حفظ حس نوستالژیک
نکات منفی:
- مدلها و انیمیشنهای قدیمی
- تغییرات گیم پلی محدود
- قیمتگذاری افراطی برای طرفداران قدیمی