ما ایرانیها با زندگی کارمندی خو گرفتهایم! زندگی که ما را در یک قفس شیشهای به ظاهر جذاب زندانی میکند. نه آن که این قضیه ربطی به توهمات توطئه داشته باشد یا به سبک بلاگرهای نان به نرخ روز خور آن ور آبی ماتریکس را عامل چنین بحرانی بدانیم، اما هر چه باشد، این زندگی یکنواخت مطبوع خیلیها نیست. بیدار شدنهای کلهی سحر، لبخندهای اجباری، کاغذبازیها و چای ولرم ساعت ده صبح را کمتر کسی دوست دارد! در هر حال به جز قشر مذکور شاید کمتر کسی مصائب آن را درک کند. از استرس و فشارهای کاری بگیرید تا دغدغههایی که یکی از پس دیگری روی سر آدم خراب میشوند. Before Exit: Gas Station بهانه خوبیست تا قشر گیمر که احتمالاً حالا یا در آینده جزئی از همین چرخه میشود، مصائب و مشکلات آن را درک کند. خوشبختانه این روزها در میان انبوه بازیهای مستقلی که هر روزه بر روی پلتفرمهایی مثل Steam منتشر میشوند، اهمیت و ارزش چنین عناوینی به مراتب بیشتر از گذشته شده است. اتفاقاً Before Exit: Gas Station هم یکی از همین آثار است؛ پروژهای از استودیوی لهستانی Take IT Studio که شما را در نقش کارمند شیفت شب یک پمپ بنزین متروک قرار میدهد. شاید پیش خودتان فکر کنید محصول پیش روی ما قرار است صرفاً یک اثر شبیهساز باشد. اما رویکرد سازندگان در ارائه جزئیات بازی و همچنین فضاسازی باعث شده تا حتی با یک بازی روانشناسانه و هدفمند روبرو باشیم. جایی که وسواس، نظم، انفجار سکوت در اوج تنهایی و مشغلههای ذهنی به گیمر امان نمیدهد. برای مشاهده ادامه مطلب و نقد و بررسی بازی Before Exit: Gas Station با وب سایت تک سیرو همراه باشید.
Before Exit: Gas Station قرار نیست عنوان پیچیده و گیجکنندهای باشد. اتفاقاً سازندگان تمام تلاششان را کردهاند که همه مخاطبین حداقل بخشی از مصائب زندگی یک کارمند شیفت شب را درک کنند. در ابتدای بازی هم هدف شما تا انتها مشخص میشود. این که تمام امور یک پمپ بنزین عجیب و غریب روی دوشتان است. به عنوان مثال باید پیش از ترک محل کار، همهچیز را مرتب کنید؛ از جمعآوری زبالهها گرفته تا بستن درها و خاموشکردن چراغها. در پایان هر روز هم مثل خیلی از کارمندان بخت برگشته یک رئیس سختگیر و مخل آسایش پیش رویتان قرار میگیرد تا کوچکترین خطاها را به شما گوشزد کند و احتمالاً در صورت تکرار یا اشتباه بزرگ شما را برای همیشه به خانهیتان بفرستد. چنین فهرستی از کارهای روزمره در بازی هم تا دلتان بخواهد وجود دارد و صرفاً به چند مورد کوچک خلاصه نمیشود. شاید تمیزکردن سرویسهای بهداشتی یا تعویض دستمال توالت کار ساده و بیاهمیتی تلقی شود اما سازندگان به طرز جالبی توانستهاند با خلق المانهای فیزیکی جذاب بازی را در رده آثار تعاملی قرار دهند. در این بین هم ریزهکاریها و ظرافت کاریشان را تا انتها به رختان میکشد. از صدای جارو که روی سطوح مختلف جلوههای صوتی گوناگونی دارد بگیرید تا اتاقهای تو در تو و به رهم ریختهای که نظافتشان در اوج سکوت یک آرامش خاصی به شما میدهد.
با این وجود بازی این سادگی و بی آلایشی خودش را خیلی زود با عناصر تکراری و کلیشهای جایگزین میکند. یعنی پس از چند شب کاری، فهرست وظایف تقریباً ثابت میماند و تفاوت چندانی در ساختار مراحل دیده نمیشود. از طرف دیگر سیستم پاداش و خطا بازی هم چندان واضح و کارآمد نیست. خیلی اوقات پیش میآید بدون آن که متوجه مورد خاصی بشوید یا حتی تذکری بگیرید، مافوقتان شما را اخراج میکند. به همین خاطر بازی خیلی زود جذابیت گیم پلی خودش را از دست میدهد و با واکنشهای غیرمعمولی که احتمالاً سر راه گیمر قرار میگیرد به کل از تجربه ادامه آن دلسرد میشود. اما هر چه باشد همین مورد هم بازتابی از ذهن سخت گیر مافوق کارمندان و دغدغههای به ظاهر ساده اما پیچیده و پراسترس کارکنان را به تصویر میکشد. از سوی دیگر نباید این نکته را نادیده گرفت که تیم سازنده چندان در ارائه راهنماییهای هدفمند در پیشروی بازی هم دست و دلباز نیستند. موردی که شوربختانه در کنار سیستم ناعادلانه پاداش و جزای بازی، حسابی در ادامه بلای جان گیمر خواهد شد.
مهمترین نکته و برگ برنده اصلی بازی Before Exit: Gas Station فضاسازی و طراحی هدفمند دنیای آن است. تیم سازنده مثل بسیاری از بازیسازان مستقل، بودجه و توان کاری خودش را صرف زرق و برقهای گرافیکی مرسوم نکرده است. اما در عین حال توانسته علی رغم یک فضاسازی خوب و حرفهای، از پس انتظارات گرافیکی گیمرها هم بربیاید. جایی که نور کم رنگ لامپ مهتابی، وزش ملایم نسیم و انیمیشنهای بسیار نرم و روان کاراکتر یک فیزیک واقع گرایانه و ملموس را به تصویر میکشد. سازندگان اما به شکل هنرمندانهای، بازیشان را با عناصر روانشناختی در هم آمیختهاند. به عنوان مثال نورپردازی محدود و افکتهای صوتی بازی به تدریج در ادامه گیم پلی سطح آدرنالین و اضطراب خون مخاطب را بالا میبرند. این در حالیست که عموماً شما تنها هستید و به همین خاطر حتی بعضاً جنبههای ترسناک نیز چاشنی کار میشود. به همین خاطر ما عملاً با اتمسفری روبرو هستیم که بدون شخصیت، دیالوگ یا حتی عناصر فانتزی و تخیلی ابعاد روحی و روانی مخاطب را هم درگیر میکند. با این حال موردی که چنین دستاورد هنری و بصری را خدشهدار کرده، ضعفهای فنی قابل توجه مثل افت فریم، باگهای متعدد و حتی کرش کردنهای پی در پی در حین تجربه بازی است که احتمالاً سازندگان در نهایت با عرضه بروزرسانی آن را برطرف خواهند کرد.
سخن پایانی
در نهایت باید گفت که سازندگان Before Exit: Gas Station بیشتر از هر کس دیگری هنر موفقیت یک بازی مستقل را خوب بلدند. این که بتوان در عین هزینههای کم، یک ایده ساده مثل زندگی کارمندی را با شاخ و برگهای گیم پلی در هم آمیخت هنر بزرگی میطلبد. با این حال همانطور که در نقد بازی گفتیم، این تجربه نسبتاً شبیهساز زندگی کارمندی، کوتاه است و پس از چند ساعت، به تکرار و خستگی میرسد. اما در هر صورت اتمسفر قوی، فیزیک واقع گرایانه و گیم پلی پرجزئیات باعث میشود که تجربه آن را حداقل برای یک بار هم که شده توصیه کنیم.
نکات مثبت:
- فضاسازی هنرمندانه و صداگذاری محیطی دقیق
- کنترل نرم و روان کاراکتر
- پیادهسازی ایده خلاقانه زندگی کارمندی
نکات منفی:
- بازی بعد از مدت زمان کوتاهی، تکراری و کلیشهای میشود!
- نبود راهنمایی مناسب در انجام وظایف
- سیستم پاداش و جزای ناعادلانه







