بیایید برای لحظهای آن تصویر کلیشهای از ژانر وحشت را کنار بگذاریم؛ همان تصویری که در آن یک بازیکن تنها، در اتاقی تاریک و با هدفونی روی گوش، از صدای نفسهای خودش هم میترسد و با هر جامپاسکر، نیمی از عمرش را از دست میدهد. درست است که تنهایی، عنصر کلیدی ترس است، اما چه کسی گفته که نمیتوانیم این هیجان خالص را تقسیم کنیم؟ دنیای بازیهای ویدیویی در سالهای اخیر ثابت کرده است که ترکیب ژانر وحشت با مکانیکهای همکاریمحور، معجونی جادویی خلق میکند که نظیرش را در هیچ سبک دیگری نمیتوان یافت. وقتی با دوستانتان وارد یک عمارت تسخیر شده یا یک جنگل نفرین شده میشوید، ماهیت ترس تغییر میکند. دیگر فقط بحث بقا مطرح نیست؛ بحث اعتماد، هماهنگی و البته لحظات غیرقابل پیشبینی است که گاهی شما را از شدت استرس میخکوب میکند و گاهی از خنده رودهبر.
پارادوکس زیبایی در بازیهای ترسناکِ چندنفره وجود دارد؛ حضور یک همراه از طرفی به شما قوت قلب میدهد تا درهایی را باز کنید که به تنهایی جراتش را نداشتید، و از طرف دیگر، اشتباهات همان همراه یا جیغهای ناگهانیاش در ویسچت، میتواند تمام نقشههایتان را نقش بر آب کند و آشوبی دلهرهآور به راه بیندازد. چه به دنبال یک تجربه وحشت روانشناختی سنگین باشید که ذهنتان را درگیر کند و چه بخواهید در یک محیط سندباکس با فیزیک بازی کشتی بگیرید و بخندید، این لیست برای شما طراحی شده است. ما 10 عنوان برتر را گردآوری کردهایم که فراتر از یک سرگرمی ساده، آزمونی برای دوستی و اعصاب شما هستند. بازیهایی که ثابت میکنند برای لذت بردن از آدرنالین، لزوماً نیاز نیست تنها باشید.
Little Nightmares 3 | کابوسهای کوچک، همبستگیهای بزرگ
لیست را با عنوانی آغاز میکنیم که شاید نامش با ترسهای کودکانه گره خورده باشد، اما اتمسفرش لرزه بر اندام بزرگسالان میاندازد. Little Nightmares 3 شاید در هیاهوی رسانهای، قربانی مقایسه با شاهکارهای پیشین خود شده باشد و آن نمرات فضایی نسخه دوم را تکرار نکرده باشد، اما اگر به دنبال یک ماجراجویی کوآپ ناب و اتمسفریک هستید، نادیده گرفتن آن اشتباه بزرگی است. داستان بازی، روایتی تاریک و سورئال از دو دوست است که در دنیایی کابوسوار، پر از چرخدندههای عظیم و هیولاهای بدشکل گرفتار شدهاند. هدف ساده است: فرار. اما مسیر، پر از معماهای محیطی و تلههای مرگبار است.
تفاوت کلیدی و جذاب این نسخه با قسمتهای قبلی، در تکامل مکانیکهای همکاریمحور نهفته است. در نسخه دوم، ما با یک هوش مصنوعی همراه بودیم که اگرچه خوب عمل میکرد، اما حس یک همراه واقعی را نداشت. اینجا، شما واقعاً به دوستتان وابستهاید. هر بازیکن ابزار خاصی دارد و حل معماها نیازمند هماهنگی دقیق است. اگرچه بازی فاقد قابلیت لوکال کوآپ است، اما سیستم Friend Pass به شما اجازه میدهد تنها با خرید یک نسخه، دوستتان را به صورت آنلاین و رایگان به بازی دعوت کنید. با مدت زمان گیمپلی حدود 5 تا 7 ساعت، این بازی یک تجربه فشرده و سینمایی است که میتوانید در یک آخر هفته تمامش کنید و از اتمسفر سنگینش لذت ببرید.
Resident Evil 5 | اکشنِ بیپروایِ نوستالژیک

حالا بیایید فاز را کاملاً عوض کنیم و به سراغ یکی از پدرخواندههای ژانر وحشت برویم، اما با رویکردی متفاوت. وقتی نام رزیدنت اویل به میان میآید، معمولاً انتظار راهروهای تنگ، مهمات کم و تنهایی مطلق را داریم. اما Resident Evil 5 سنتشکنی کرد و نشان داد که مبارزه با بیوتروریسم در کنار یک شریک نظامی چقدر میتواند هیجانانگیز باشد. شاید طرفداران هاردکور وحشت بقا، انتقاداتی به اکشن شدن این نسخه داشته باشند، اما به عنوان یک بازی کوآپ، رزیدنت اویل 5 یک کلاس درس تمام عیار در طراحی مرحله و همکاری دو نفره است.
شما و همراهتان در نقش کریس ردفیلد و شوا آلومار، وارد قلب آفریقا میشوید تا با لشکری از ماجینیها و هیولاهای جهشیافته مبارزه کنید. نادیده گرفتن نسخه ششم که مسیر را اشتباه رفت آسان است، اما نسخه پنجم تعادل خوبی بین تنش و اکشن برقرار میکند. حتی اگر تا به حال هیچ نسخهای از این سری را تجربه نکردهاید، این بازی نقطه ورود فوقالعادهای است چون مکانیکهایش سرراست و لذتبخش هستند. مدیریت مشترک اینونتوری، پوشش دادن یکدیگر هنگام ریلود کردن و نجات دادن همتیمی در لحظات نفسگیر، تجربهای را میسازد که با وجود گذشت سالها و گرافیک اوایل دهه 2000، هنوز هم تازه و سرگرمکننده است و حس نوستالژی نابی دارد.
Lethal Company | کمدی سیاه در اعماق فضا
اگر بخواهیم در مورد پدیدههای مدرن و جریانساز صحبت کنیم، نام Lethal Company مثل یک بمب صدا کرده است. این بازی تعریف دقیقی از ترکیب وحشت و کمدی ناخواسته است. شما و دوستانتان نقش کارمندان یک ابرشرکت فضایی حریص را بازی میکنید که جانتان برایشان پشیزی ارزش ندارد. وظیفه شما این است که در سیارات متروکه فرود بیایید، وارد تأسیسات تاریک شوید و هر آشغالی که ارزش دارد را جمع کنید تا سهمیه شرکت پر شود. اگر موفق نشوید، از سفینه به بیرون پرتاب میشوید؛ اگر موفق شوید، شاید زنده بمانید تا روز بعد دوباره بمیرید!
جادوی اصلی بازی در تعاملات صوتی و فیزیک آن نهفته است. سیستم چت صوتی بازی باعث میشود وقتی از دوستانتان دور میشوید، صدایشان ضعیف شود و وقتی هیولایی آنها را میگیرد، صدای جیغشان ناگهان قطع شود. این لحظات، ترکیبی عجیب از ترس خالص و خنده هیستریک را ایجاد میکنند. با اینکه بازی در سال 2023 منتشر شد، اما پشتیبانی فوقالعاده سازنده و آپدیتهای مداوم باعث شده که همیشه محتوای جدیدی برای کشف کردن وجود داشته باشد. این بازی عملاً زیرژانر جدیدی از بازیهای ترسناکِ دوستمحور را ایجاد کرد که در آن مرگ، نه یک شکست، بلکه بخشی از سرگرمی است.
REPO | هرج و مرج و مدیریت بحران
موفقیت عظیم Lethal Company باعث شد تا موجی از بازیهای مشابه سرازیر شوند، اما در میان آنها، REPO توانسته با هویت مستقل و خلاقانه خودش بدرخشد. اگر احساس میکنید فرمول قبلی کمی برایتان تکراری شده و به دنبال مکانیکهای پیچیدهتر و فضایی حتی دیوانهوارتر هستید، REPO انتخاب هوشمندانهای است. این بازی با الهام از همان هسته مرکزی، لایههای جدیدی از استراتژی و طنز سیاه را به فرمول اضافه کرده است.
تفاوت اصلی در تمرکز گیمپلی است؛ اگر در Lethal Company ترس ناگهانی حرف اول را میزد، در REPO چالش اصلی در لجستیک و حمل و نقل است. شما باید لوتهای ارزشمند و گاهی بسیار سنگین را با دقت حمل کنید، در حالی که هیولاها و محیط علیه شما هستند. این مکانیک فیزیکمحور باعث خلق موقعیتهای بسیار خندهداری میشود؛ مثلاً تلاش برای رد کردن یک مبل گرانقیمت از راهرویی که یک هیولا در آن کمین کرده است. علاوه بر آپدیتهای رسمی، وجود یک کامیونیتی فعال مادسازی تضمین میکند که هر بار وارد بازی میشوید، با چالشها و آیتمهای جدیدی روبرو شوید که ارزش تکرار بازی را بینهایت میکند.
Dead Space 3 | وحشت در سیاره یخزده
بیایید دوباره به دنیای بازیهای AAA و داستانمحور برگردیم. Dead Space 3 عنوانی است که تاریخ در مورد آن قضاوتهای ضدونقیضی داشته است. بسیاری از طرفداران، اکشن شدن آن را خیانت به ریشههای وحشت بقا میدانستند، اما اگر این تعصبات را کنار بگذاریم و به عنوان یک بازی کوآپ به آن نگاه کنیم، با یکی از بهترینها طرف هستیم. ویسرال گیمز در این بازی، سیستم کوآپی را طراحی کرد که هنوز هم مثالزدنی است. داستان آیزاک کلارک و جان کارور، فقط دو تفنگدار در کنار هم نیست؛ بلکه روایتی از دو ذهن متفاوت است.
نکته درخشان بازی، سیستم توهمات نامتقارن است. در بخشهایی از بازی، کاراکتر جان کارور چیزهایی را میبیند و میشنود که آیزاک (و بازیکنی که کنترلش را دارد) نمیبیند. این موضوع باعث میشود که دو بازیکن در حین مکالمه با هم دچار اختلاف نظر شوند و حس پارانویا و جنون به زیبایی به دنیای واقعی منتقل شود. مبارزه با نکرومورفهای وحشتناک در سیاره برفی Tau Volantis، ارتقای سلاحها با سیستم کرفتینگ عمیق و تکیه دادن به پشت یکدیگر در برابر امواج دشمنان، تجربهای نفسگیر است. این بازی میتواند چندین روز شما و دوستتان را درگیر کمپین طولانی و پر از استرس خود کند.
Luigi’s Mansion 3 | ارواح دوستداشتنی و معماهای ژلهای
گاهی اوقات دلمان میخواهد وارد دنیای ارواح شویم، اما نه برای اینکه سکته کنیم، بلکه برای اینکه لبخند بزنیم. نینتندو با Luigi’s Mansion 3 ثابت میکند که ژانر وحشت میتواند رنگارنگ، بانمک و خانوادگی باشد. این بازی که یکی از زیباترین عناوین کنسول نینتندو سوییچ است، شما را به هتلی لوکس اما تسخیر شده میبرد. تقریباً تمام بازی (پس از مقدمه کوتاه) به صورت دو نفره قابل انجام است و این بهترین راه برای تجربه آن است.
سیستم همکاری در اینجا نامتقارن و خلاقانه است. یک بازیکن کنترل لوئیجی را بر عهده دارد و بازیکن دوم در نقش گوئیجی ظاهر میشود؛ نسخهای ژلهای و سبز از لوئیجی که تواناییهای متفاوتی دارد. گوئیجی میتواند از میان میلهها رد شود و روی تیغها راه برود، اما آب نقطه ضعف اوست. این تفاوت باعث میشود که حل معماها و مبارزه با باسفایتهای خلاقانه بازی، نیازمند گفتگوی مداوم و همکاری باشد. اگر به دنبال یک بازی هستید که اتمسفر شبحوار داشته باشد اما فشار روانی سنگینی وارد نکند، این شاهکار را از دست ندهید.
Sons Of The Forest | بقا در جهنم سبز
برای کسانی که تعریفشان از ترس، تقلا برای زنده ماندن در طبیعتی وحشی و بیرحم است، Sons Of The Forest یک بهشت (یا بهتر بگوییم جهنم) واقعی است. دنبالهی بازی مشهور The Forest، همه چیز را چند پله ارتقا داده است. گرافیک نسل جدید، هوش مصنوعی ترسناک دشمنان، نقشه وسیع و سیستم ساختوساز (Base Building) بسیار دقیق، این بازی را به یکی از بهترینهای سبک بقا تبدیل کرده است.
تجربه این بازی به تنهایی میتواند به شدت دلهرهآور باشد، اما وقتی با دوستانتان وارد سرور میشوید، دینامیک بازی تغییر میکند. ترس جای خود را به استراتژی و مدیریت گروهی میدهد. تقسیم وظایف در اینجا کلیدی است؛ عدهای چوب جمع میکنند، عدهای به شکار میروند و عدهای وظیفه ساخت دیوار دفاعی را بر عهده میگیرند. اما وقتی شب فرا میرسد، جنگل چهره واقعی خود را نشان میدهد. حمله ناگهانی آدمخوارها و جهشیافتههای عجیبالخلقه به پایگاهتان، لحظاتی پر از هرجومرج و آدرنالین خلق میکند که تا مدتها فراموش نخواهید کرد.
Phasmophobia | کارآگاهانِ دنیای ماوراء
نمیتوان لیستی از بازیهای ترسناک کوآپ نوشت و نام Phasmophobia را در صدر آن قرار نداد. این بازی پدیده دوران مدرن بازیهای ترسناک است که فرمول شکار روح را متحول کرد. شما اینجا یک قهرمان اکشن نیستید که با شاتگان به جنگ ارواح بروید؛ شما یک محقق پارانرمال هستید که تنها سلاحتان، دماسنج، دفترچه یادداشت و دوربین عکاسی است. هدف بازی، شناسایی نوع روحی است که مکان را تسخیر کرده، و برای این کار باید وارد خطرناکترین اتاقها شوید و مدرک جمع کنید.
شاهکار بازی در استفاده از تکنولوژی تشخیص صدا است که دیوار چهارم را میشکند. ارواح صدای شما را میشنوند! اگر اسمشان را صدا بزنید عصبانی میشوند، اگر بترسید و جیغ بزنید پیدایتان میکنند. این مکانیک باعث میشود که سکوت، به اندازه حرف زدن مهم باشد. اگر هم احساس میکنید فاسموفوبیا را زیادی بازی کردهاید، عناوینی مثل Demonologist و FOREWARNED با الهام از همین فرمول و اضافه کردن گرافیک بهتر یا تمهای متفاوت (مثل مقبرههای مصر باستان)، گزینههای جذابی هستند.
Cult Of The Lamb | فرقه دوستداشتنی و خونین من
شاید دیدن نام Cult Of The Lamb در میان بازیهای ترسناک کمی عجیب به نظر برسد، چون گرافیک کارتونی و بامزهای دارد. اما فریب ظاهرش را نخورید؛ زیر این پوسته رنگارنگ، دنیایی تاریک از آیینهای شیطانی، قربانی کردن پیروان و فضاهای لاوکرفتی نهفته است. با آپدیتهای بزرگ اخیر، قابلیت کوآپ لوکال (و آنلاین از طریق ریموت پلی) به بازی اضافه شده که جان تازهای به آن بخشیده است.
حالا میتوانید با دوستتان به صورت شریکی، فرقه خود را مدیریت کنید. هر دو بازیکن کنترل برابری دارند و باید تصمیم بگیرند که منابع محدود را صرف غذای پیروان کنند یا ساختن معبد جدید؛ و البته چه کسی را برای رضایت خدایان قربانی کنند. گیمپلی بازی ترکیبی معتادکننده از مدیریت پایگاه و مبارزات روگلایک (مثل هیدیز) است که با داشتن یک همراه، سرعت و هیجان بیشتری پیدا میکند. تضاد بین ظاهر معصوم کاراکترها و اعمال خشنی که انجام میدهند، طنز سیاهی را ایجاد میکند که تجربه مشترک آن بسیار لذتبخش است.
The Outlast Trials | آزمایشگاهِ وحشتِ روانشناختی
و در نهایت، اگر فکر میکنید پوستتان کلفتتر از این حرفهاست و به دنبال وحشت خالص، عریان و بدون فیلتر هستید، The Outlast Trials ایستگاه آخر شماست. این بازی که در دنیای بیرحم و سادیسمی سری Outlast جریان دارد، شما و دوستانتان (تا 4 نفر) را به دوران جنگ سرد میبرد، جایی که به عنوان موش آزمایشگاهی در پروژههای کنترل ذهن شرکت میکنید. محیطهای بازی طراحی شدهاند تا روان شما را به هم بریزند؛ از یتیمخانههای متروکه تا اداره پلیس غرق در خون، همه جا پر از دشمنان روانی و تلههای مرگبار است.
ساختار بازی به صورت مرحلهای (Trial) است که هر کدام حدود 30 دقیقه تا یک ساعت زمان میبرد و برای جلسات بازی کوتاهمدت عالی است. در اینجا همکاری یک انتخاب نیست، بلکه تنها راه بقاست. شما هیچ سلاحی ندارید و تنها دفاع شما، فرار کردن، قایم شدن و کمک به همتیمیهاست. باید حواس دشمنان را پرت کنید تا دوستتان بتواند معما را حل کند. این بازی که با پشتیبانی عالی و محتوای مداوم بهروز میشود، یکی از کاملترین، خوشساختترین و البته استرسزاترین تجربههای کوآپ حال حاضر است.
جمعبندی | کدام نوع از ترس را انتخاب میکنید؟
دنیای بازیهای ترسناک کوآپ، حالا وسیعتر و متنوعتر از هر زمان دیگری است. از خندههای هیستریک در آشوب فضایی Lethal Company گرفته تا وحشت روانشناختی و سنگین در The Outlast Trials، و حتی ماجراجوییهای آرامشبخش در کنار لوئیجی، برای هر سلیقه و هر گروه دوستی گزینهای روی میز است. این بازیها ثابت میکنند که ترسیدن، وقتی با کسانی که دوستشان دارید همراه باشد، میتواند از یک تجربه انفرادی استرسزا به یکی از لذتبخشترین و مفرحترین سرگرمیهای جمعی تبدیل شود. مهم نیست چقدر شجاع هستید، وقتی چراغها خاموش میشود، داشتن یک دوست در کنارتان همیشه غنیمت است.
حالا نوبت شماست که به ما بگویید؛ آیا تا به حال تجربه ترسیدن در کنار دوستانتان را داشتهاید؟ کدام یک از این بازیها توانسته صدای جیغ شما و دوستانتان را درآورد و جای کدام بازی ترسناک در این لیست خالی است؟ خاطرات و پیشنهادات خود را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.














