در دنیای پرشتاب بازیهای ویدیویی، همیشه آثاری وجود دارند که زیر سایه عناوین پرزرقوبرقتر پنهان میمانند و هرچند کیفیت و خلاقیت در رگهایشان موج میزند، اما به دلایل مختلف از حق واقعیشان در مرکز توجه بودن بازمیمانند. سال ۲۰۲۴ نیز از این قاعده مستثنی نبود. در میان طوفان بازیهای بزرگ و تبلیغات گسترده آنها، بازیهایی بودند که اگرچه نتوانستند در لیستهای برتر جایگاه محکمی پیدا کنند، اما به لطف خلاقیت در روایت، گیمپلی منحصربهفرد یا عمق احساسیشان، تأثیری عمیق بر بازیکنان گذاشتند.
این مقاله تقدیمی است به آن دسته از بازیهای ۲۰۲۴ که شاید نامشان در صدر جدول نباشد، اما با نوآوری و تأثیرگذاریشان شایسته توجه بیشتری هستند. پس اگر به دنبال کشف جواهرات گمشده این سال هستید، همراه من و تیم تحریریه تکسیرو باشید تا به این آثار ارزشمند ادای احترام کنیم.
Tactical Breach Wizards
- (پلتفرم: کامپیوتر شخصی)
اگر از علاقهمندان بازی Into the Breachfi باشید، به راحتی میتوانید با اولین عنوان موجود در این لیست ارتباط بگیرید. Tactical Breach Wizards نیز از همان سبک گیمپلی تاکتیکی مبتنی بر حرکت روی شبکه پیروی میکند که در آن دقیقاً میدانید حرکت بعدی دشمنان چگونه پیش میرود و باید مطابق آن عمل کنید تا به اهداف خود برسید. اما Tactical Breach Wizards چیزی فراتر از یک تقلید ساده از Into the Breach است و با ایجاد تغییرات کلیدی، توانسته یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۴ شده و حتی شاید بتواند یکی از بهترین تجربههای شما در دنیای ویدیوگیم را رقم بزند.
برخلاف سبک تکرارشونده و روگلایک Into the Breach، این بازی شامل یک کمپین داستانمحور است که به طرز فوقالعادهای نوشته شده و پر از دیالوگهای خندهدار و شخصیتهایی است که عاشقشان خواهید شد. داستان این بازی برخلاف آنچه در ابتدا به نظر میرسد، پیچیدگی و جذابیت خاصی دارد که با شوخیهای اولیه بازی کاملاً در تضاد است. اما چیزی که واقعاً میتواند شما را جذب این بازی کرده و تا آخرین لحظه همراه خود نگه دارد، تنوع فوقالعاده در گزینههای موجود برای هر حرکت است. چرا که آنقدر گزینههای متفاوتی در این بخش قرار گرفته که میتواند حسابی شما را سرگرم کرده و روند گیمپلی را تا حد امکان از چرخه تکرار دور نگه دارد. حتی ممکن است در بعضی مراحل ناامید شوید و با خودتان بگویید که «خب، این مرحله را نمیتوانم تمام کنم»، اما دقیقا در همان لحظه راهی به ذهنتان میرسد که پیش از این امتحان نکرده بودید
قابلیت همیشگی پرتاب کردن دشمنان از پنجرهها نیز هیچگاه تکراری نمیشود و بازی را به ترکیبی شگفتانگیز از طنز، داستانگویی و گیمپلی تاکتیکی تبدیل کرده است. پس اگر شما هم از علاقهمندان بازی Into the Breachfi و از آن به عنوان یکی از بهترین تجربههای ویدیوگیمیتان یاد میکنید، Tactical Breach Wizards تجربهای است که نباید از آن غافل شوید.
Warhammer 40,000: Space Marine 2
- (پلتفرمها: کامپیوتر شخصی، ایکسباکس سری X|S، پلیاستیشن ۵)
شگفتآور است که Warhammer 40,000: Space Marine 2 اصلاً وجود دارد. نسخه اول این بازی بیش از یک دهه پیش منتشر شد و هرچند طرفدارانی پیدا کرد، اما موفقیت تجاری بزرگی نبود. با این حال، گذر زمان توانست معجزه کند و طی این سالها شاهد شکلگیری جامعهای پرشور از طرفداران این بازی بودهایم که ترکیب منحصربهفرد آن از تیراندازی سومشخص و اکشن هک اند اسلش را تحسین میکنند.
نکته حیرتانگیز این است که Saber Interactive موفق شده نه تنها دنبالهای در حد و اندازه نسخه اصلی بسازد، بلکه حتی از آن پیشی بگیرد. Space Marine 2 با مبارزات روان و لذتبخش خود، به شما اجازه میدهد بدون کوچکترین وقفهای میان شلیک دشمنان با Bolter و اجرای حرکات مرگبار با Chainsword جابجا شوید و آنطور که دلتان میخواهد، با سیل دشمنان امپراطوری مبارزه کنید.
مانند نسخه اول، این بازی نیز بر تجربهای خطی تمرکز دارد و این انتخاب باعث شده ریتم گیمپلی به شکلی سریع اما یکنواخت از آغاز تا پایان کمپین حفظ شود. ولی چیزی که Space Marine 2 را فراتر از یک تجربه ساده میبرد، صحنههای عظیم و چشمنواز در پسزمینه بازی است که به راحتی میتواند عظمت این جهان را به تصویر بکشد؛ از کشتیهای فضایی غولآسا گرفته تا معماری عجیب شهرهای جنگزده که هر کدام داستانهایی را روایت میکنند و بیش از پیش شما را در روند داستانی بازی فرو میبرند.
Space Marine 2 تلاشی برای بازتعریف مکانیکهای اصلی یا “اصلاح” فرمول نسخه قبلی نمیکند، چرا که نسخه اول اساساً اثری مستحکم بود. طرفداران فقط یک ماجراجویی پرتنش دیگر با شخصیت Titus میخواستند و این دقیقاً همان چیزی است که این دنباله به آنها ارائه داده است.
The Outlast Trials
- (پلتفرمها: Xbox Series X|S، Xbox One، PS5، PS4، PC)
در چند سال اخیر، بازیهای ترسناک چندنفره به یکی از محبوبترین ژانرهای این سبک تبدیل شدهاند. بیشتر این بازیها نیز بر محور PvP طراحی شدهاند و اگرچه اغلب آنها جذاب و سرگرمکننده هستند، اما همیشه بحث و جدلهایی درباره تعادل بازی و رضایت طرفداران ایجاد میکنند. شبکههای اجتماعی پر از نظرات تند و تالارهای گفتگو پر از مباحث داغ در این باره است. به همین دلیل، توسعه بازیهای ترسناک چندنفره شاید یکی از سختترین کارها باشد؛ مگر اینکه تیم Red Barrels، خالق مجموعه Outlast، پشت این پروژه باشد.
The Outlast Trials با تمرکز بر حالت PvE (بازیکن در مقابل محیط) موفق شده بسیاری از این مشکلات را حل کند و به جای آن، یک تجربه همکاری چندنفره جذاب، ترسناک و بیپایان ارائه دهد که مورد تحسین جامعه بازیکنان قرار گرفته است.
اگر شما هم از علاقهمندان به ژانر وحشت باشید، این بازی پتانسیل آن را دارد که به راحتی، به یکی از آثار موردعلاقهتان در این ژانر تبدیل شود. The Outlast Trials که برای همکاری چهار نفره طراحی شده، تجربهای کاملاً متفاوت از نسخههای قبلی این مجموعه ارائه میدهد. درست است که حالت چندنفره کمی از ترس و وحشت بازی میکاهد، اما تنوع زیاد مأموریتها و غیرقابل پیشبینی بودن آنها این فقدان را بهخوبی جبران میکند. مانند نسخههای پیشین، شخصیتهای شرور بازی همچنان ترسناک و چندشآور هستند، که در این میان Mother Gooseberry بیش از بقیه به یادماندنی است.
یکی از جذابترین ویژگیهای این بازی، عناصر لایو سرویس آن است که به خوبی با هسته این بازی ترکیب شده است. The Outlast Trials با بهروزرسانیهای مداوم، حالتها، رویدادها و آیتمهای تزئینی جدید را به بازی اضافه میکند که میتواند تا حد زیادی بازی را از گرفتار شدن به یک روند تکراری نجات داده و هر سرری تجربه جدیدی را پیش روی مخاطب قرار دهد. شاید وقتی که اعلام شد این نسخه قرار است از حالت تکنفره فاصله بگیرد، شما هم مثل من نگران شده باشید که ممکن است آینده مجموعه Outlast با این تصمیم به خطر بیافتد. اما حالا در سال ۲۰۲۴، این بازی ثابت کرده که اگرچه هنوز تجربهای تاریک و ترسناک است، ولی میتواند با این مسیر جدید، فرصتهای تازهای برای طرفداران بهوجود بیاورد که شاید تصور آنها برای یک بازی تکنفره امری دشوار بهنظر میرسید.
UFO 50
- (پلتفرم: PC)
تا به حال مجموعههای زیادی از بازیهای رترو (Retro) برای کنسولهای کلاسیک منتشر شدهاند که خاطرات گذشته را زنده میکنند. اما UFO 50 یک سوال جالب مطرح میکند: اگر مجموعهای برای کنسولی ساخته شود که هرگز وجود خارجی نداشته، چه خواهد شد؟
تیمی از توسعهدهندگان به سرپرستی دریک یو (خالق Spelunky) یک کنسول خیالی به نام UFO Soft را تصور کردهاند و سپس برای این کنسول خیالی، ۵۰ بازی کاملاً اورجینال طراحی کردهاند. بازیهایی که از نظر اندازه، سبک و کیفیت دقیقاً مانند بازیهای کلاسیک عصر ۸ بیتی هستند.
ایده این پروژه بسیار جسورانه است، اما چیزی که آن را برجستهتر میکند، کیفیت فوقالعاده کتابخانه این بازیهاست. این مجموعه، ۵۰ بازی متنوع را در بر میگیرد که هرکدام متعلق به یک ژانر خاص هستند و در عین حال، بهشکلی نامحسوس روایتگر داستانی هستند که سالها پیشرفت در توسعه بازی را شبیهسازی میکند.
چیزی که این بازی را خاصتر میکند، نحوه ارائه آن است. بازی از اینجا شروع میشود که گروهی دوستانه یک کنسول قدیمی و خاکگرفته را در اتاق زیرشیروانی پیدا میکنند. شما برای شروع هر بازی باید “غبار” آن را پاک کنید. این چارچوب، حس کشف و ماجراجویی دوران کودکی را بهخوبی زنده میکند (مخصوصا اگر از گیمرهای قدیمی باشید).
Minishoot Adventures
- (پلتفرم: PC)
بازیهای زیادی در سبک The Legend of Zelda روی Steam منتشر شدهاند و تقریباً همه آنها بهشکلی وفادارانه از المانهای بصری این مجموعه الهام میگیرند؛ از شخصیتهای جوان گرفته تا شمشیر و سپرهای معروف. اما Minishoot Adventures به جای تقلید ظاهری، تمرکز خود را بر بازآفرینی حس ماجراجویی گذاشته است.
این بازی از نظر گیمپلی بهجای اینکه مانند نسخههای کلاسیک Zelda یک اکشن-ماجراجویی از بالا به پایین باشد، شبیه به یک Shoot-em-up (شوتر کلاسیک) مثل Geometry Wars طراحی شده است. در این بازی شما در نقش Minishoot، یک سفینه کوچک و هوشمند قرار میگیرید که باید با کشتیهای نفرینشده و آلوده مبارزه کنید.
با وجود تغییر سبک، این بازی همچنان روح یک ماجراجویی کلاسیک را حفظ کرده است. شما به کاوش در سیاهچالها میپردازید، تجهیزات جدیدی پیدا میکنید که تواناییهای حرکتی و جنگی شما را تقویت میکنند و از آنها برای شکست دادن باسهای ترسناک استفاده میکنید.
یکی از نقاط قوت اصلی این بازی، تنوع بالای گیمپلی آن میباشد. ترکیب کاوش، مبارزه و ارتقاء تجهیزات به شکلی بینقص انجام شده که شما را ساعتها سرگرم میکند. حتی اگر مهارت زیادی در بازیهای شوتر ندارید، تنظیمات متنوع برای سطح دشواری و دسترسی وجود دارد که تجربه بازی را برای همه لذتبخش میکند.
Dragon’s Dogma 2
- (پلتفرمها: PS5، Xbox Series X|S، PC)
از دیدگاه کسی که با نسخه اول این مجموعه آشنایی ندارد، Dragon’s Dogma 2 ممکن است در نگاه اول شبیه نسخهای تکراری از بازی اصلی به نظر برسد. اما شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که تقریباً ۱۲ سال منتظر دنبالهای برای این اکشن-نقشآفرینی دنیای باز و فانتزی Capcom بودهاید، میدانید این دقیقاً همان چیزی است که انتظارش را داشتید. نه به این دلیل که منتظر حل شدن یک پایان باز داستانی یا بازگشت شخصیتهای محبوب از نسخه قبلی باشید، بلکه به این دلیل که هیچ بازی دیگری نمیتوانست همان ترکیب خاص از مبارزات اکشن بینقص Capcom، المانهای نقشآفرینی کلاسیک، و گیمپلی سندباکس باز را ارائه دهد.
واضح است که طراحی خاص Dragon’s Dogma 2 که گاهی ممکن است برای بازیکن چالشبرانگیز یا حتی آزاردهنده باشد، این موضوع ویژگی جدیدی نیست. در واقع این نوع طراحی همچنان در بازیهای مستقل یا کلاسیکهایی مانند Wizardry یا Daggerfall یافت میشود. اما نکتهای که این بازی را خاص میکند، این است که چنین رویکردی را در یک بازی AAA با بودجه بالا، گرافیک خیرهکننده، و پولیش گیمپلی مبارزهای مشاهده میکنیم؛ ویژگیهایی که بازیهای بزرگ Capcom به آنها شهرت دارند.
در Dragon’s Dogma 2 خبری از راحتی بیش از حد نیست: نمیتوانید به همه جا سریع سفر کنید، نمیتوانید مکانیکهای گیمپلی را نادیده بگیرید بدون این که با عواقب جدی روبرو شوید، و نمیتوانید همه چیز را در یک بار بازی کردن تجربه کنید. اما همین محدودیتها بازی را به تجربهای هیجانانگیز و خاص تبدیل کرده و اگر از طرفداران سبک RPG باشید میتوانید با این بازی نیز ارتباط برقرار کنید.
Tales of Kenzera: Zau
- (پلتفرمها: Xbox Series X|S، PS5، Nintendo Switch، PC)
حرف گزافهای نیست اگر که بگوییم Tales of Kenzera یکی از موفقترین بازیهای مترویدوانیای سال است. این بازی با استفاده از نبردهای نمادین با باسها، مراحل پلتفرمینگ سینمایی و احساسی، محیطهای نمادین و استعاری، موسیقی متن تأثیرگذار، و سیستمهای ارتقاء و مبارزه که همگی بازتابی از مفاهیم روایت هستند، داستانی درباره غم و رشد را به زیبایی به تصویر میکشد.
این که چگونه تلاشهای شخصیت اصلی، Zau، برای مبارزه با لشگر دشمنان و عبور از محیطهای پر از خطر، به تجربهای درونی و شخصی تبدیل میشود، کاملاً امری بدیهی است. این بازی که از اسطورههای بانتو الهام گرفته، دنیایی غنی از نظر داستانی و تصویری خلق میکند که نهتنها با شخصیت Zau و تلاشهای او احساس همدلی میکنید، بلکه میتوانید بهتر با چالشهای او در غلبه بر غم از دست دادن پدرش ارتباط برقرار کنید.
Tales of Kenzera همزمان هم سخت و چالشبرانگیز است و هم پر از پاداش. این بازی هم یک ماجراجویی حماسی از دنیایی دیگر است و هم تجربهای عمیق و شخصی. این بازی از آن دست تجربههایی است که میتواند در برخی لحظات شما را به خنده بیاندازد و در لحظاتی دیگر اشک را از درون چشمانتان به بیرون بکشد. در حقیقت شاید بتوانیم بگوییم که این بازی مانند یک اندوه چندوجهی و پیچیده است و تجربهای از خود ارائه میدهد که حتی تا مدتها پس از گذشت آن نیز از ذهنتان رها نخواهد شد.
Silent Hill 2: Remake
- (پلتفرمها: PS5، PC)
در دنیای بازیهای ترسناک، نام Silent Hill 2 همواره بهعنوان یک شاهکار بیچونوچرا مطرح بوده است؛ اثری که با روایت عمیق، اتمسفر سنگین و شخصیتپردازی بینقص، جایگاه ویژهای در قلب بازیکنان پیدا کرده است. اما زمانی که خبر بازسازی این عنوان توسط Bloober Team منتشر شد، انتظارات و هیجانات زیادی در میان طرفداران شکل گرفت. حالا، در سال ۲۰۲۴، بازسازی این بازی منتشر شده و با وجود تمام دستاوردهایش، به نظر میرسد که آنطور که شایستهاش بود، مورد توجه قرار نگرفت.
Silent Hill 2: Remake از همان ابتدای ورود به دنیایش، شما را با اتمسفر سنگین و بینهایت آزاردهندهاش درگیر میکند. طراحی شهر سایلنت هیل در این بازسازی بهگونهای است که حتی طرفداران نسخه اصلی نیز غافلگیر خواهند شد. خیابانهای مهآلود، صداهای وهمآلودی که از گوشهوکنار شهر به گوش میرسند، و طراحی دوباره هیولاها (بهویژه پایرامید هد) همگی نشاندهنده این است که تیم سازنده تلاش زیادی برای وفاداری به منبع اصلی کردهاند، در حالی که جزئیات بصری مدرن، لایهای تازه از وحشت را به بازی اضافه کرده است.
اما چیزی که همچنان Silent Hill 2 را به یک اثر فراموشنشدنی تبدیل میکند، داستان احساسی و عمیق آن میباشد. داستان جیمز ساندرلند که به دنبال همسر ازدسترفتهاش به شهر سایلنت هیل کشیده میشود، همچنان در این بازسازی همان تأثیرگذاری نسخه اصلی را دارد. تیم Bloober با بازسازی صحنههای کلیدی و استفاده از فناوریهای مدرن، موفق شدهاند تا بار احساسی این روایت را حتی بیشتر از قبل کنند. دیالوگهای بازنویسیشده و صداپیشگی جدید شخصیتها نیز به تجربه احساسی بازی عمق بیشتری بخشیده است.
با وجود تمام این نکات مثبت، Silent Hill 2: Remake نتوانست در میان هیاهوی بازیهای بزرگ دیگر، توجه کافی را به خود جلب کند. شاید دلیل این موضوع، انتظارات بسیار بالای طرفداران یا عدم نوآوری چشمگیر در برخی بخشها باشد، اما به هر حال، این بازی همچنان اثری ارزشمند است که نباید از آن غافل شد.
Silent Hill 2: Remake بیش از هر چیز یادآور این است که بازیهای ویدیویی میتوانند بهعنوان رسانهای برای انتقال احساسات پیچیده و روایتهای تأثیرگذار عمل کنند. این بازسازی، فرصتی تازه برای تجربه یکی از برجستهترین داستانهای دنیای ترسناک است. اگر تا به حال فرصت نکردهاید به سایلنت هیل سفر کنید، این بازسازی بهترین نقطه برای آغاز این ماجراست.
در نهایت باید بگوییم که بازیهای ویدیویی، فراتر از سرگرمی صرف، بهعنوان هنر و ابزاری برای بیان خلاقیت شناخته میشوند. آنچه در این مقاله مرور کردیم، نمایشی از آثاری بود که اگرچه به حق خود نرسیدند، اما از قدرتی بیچونوچرا برای تأثیرگذاری بر مخاطبان خود برخوردارند. از داستانهای پیچیده و شخصیتهای بهیادماندنی گرفته تا گیمپلیهایی که مرزهای خلاقیت را درنوردیدهاند، هر یک از این بازیها نشاندهنده تنوع و غنای دنیای بازیهای ویدیویی هستند.
شاید نتوانیم تضمین کنیم که این عناوین در میان انبوه بازیهای بزرگتر و پرتبلیغتر جایگاهی کسب کنند، اما آنچه مسلم است، این است که تأثیر آنها بر بازیکنان هرگز کمرنگ نخواهد شد. اگر تا به حال فرصت نکردهاید این بازیها را تجربه کنید، پیشنهاد میکنیم که نگاهی به آنها بیندازید. ممکن است یکی از این آثار، چیزی باشد که مدتها به دنبالش بودهاید.