
اگر شما هم یکی از طرفداران استودیوی بازیسازی اسکوئر انیکس (Square Enix) هستید، در این مقاله به معرفی بهترین بازیهای این استودیو میپردازیم که شاید برخی از این عناوین را تجربه نکرده باشید. با ما همراه باشید.
شرکت انیکس (Enix) با انتشار سری محبوب Dragon Quest شناخته میشود؛ مجموعهای که بسیاری آن را بنیانگذار سبک JRPG (نقشآفرینی ژاپنی) میدانند. در سوی دیگر، شرکت اسکوئر (Square) نیز با ساخت فرنچایز افسانهای Final Fantasy راه خودش را در این سبک پیدا کرده بود تا اینکه امروزه آنها با نام استودیوی بازیسازی و نشر اسکوئر انیکس شناخته میشوند.
هیچکس تصور نمیکرد که سالها بعد، این دو رقیب دیرینه با یکدیگر ادغام شوند و رقابتی که زمانی داغ و نفسگیر بود، تبدیل یک همکاریای شگفتانگیز و البته سودمند برای طرفداران شود. گرچه Final Fantasy و Dragon Quest ستونهای اصلی استودیوی بازیسازی اسکوئر انیکس به شمار میروند، اما این کمپانی بزرگ تنها به این دو فرنچایز متکی نیست. امروزه، نتیجهی این ادغام، فهرستی غنی از مجموعهها و بازیهای ارزشمند است که برخی از آنها آنطور که باید، دیده نشدهاند.
از Kingdom Hearts گرفته تا Front Mission، در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به ۱۰ فرنچایز برتر شرکت بسیار برجسته یادشده؛ شاید بتوانیم شما را هم وسوسه کنیم تا به سراغ برخی از این بازیهای کمتر شناخته شده بروید.
۱۰) بازی Front Mission
- سبک: استراتژی مدیریت منابعی
- پلتفرمها: پلی استیشن ۵، پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس و رایانههای شخصی
در دوران کنسول پلیاستیشن 1، با بازیای به نام Front Mission 3 آشنا شدم. هرچند طرفدار پر و پا قرص سبکهای تاکتیکی یا علمی-تخیلی نبودم، اما تصمیم گرفتم به این بازی فرصت بدهم و ببینم چه چیزی برای ارائه دارد.
چیزی که یافتم، داستانی پر از دسیسههای سیاسی، خیانت و روایتی پیچیده بود که با گیمپلی بسیار قابل شخصیسازی، رباتهای جنگی با بخشهای قابل تخریب و چرخهای رضایتبخش در گیمپلی همراه شده بود. ساختن وانزرها (Wanzers) و یادگیری مهارتها در حین نبرد، همیشه هیجانانگیز بود.
تنها دلیلی که باعث شده Front Mission در پایین این فهرست قرار بگیرد، این است که تمام نسخههای این فرنچایز از کیفیت یکسانی برخوردار نیستند. در حالی که نسخهی اول تازه در حال پیدا کردن جای پای خود بود، نسخههای دوم و سوم به اوج جدیدی دست یافتند.
متاسفانه نسخههای چهارم و پنجم، که دومی هیچگاه خارج از ژاپن عرضه نشد، نقدهای ضد و نقیضی دریافت کردند. دیگر چه برسد به Front Mission Evolved یا Left Alive که با تبدیل این سری به یک شوتر سوم شخص، عملاً هویت آن را نابود کردند.
۹) بازی Chocobo
- سبک: سوم شخص
- پلتفرمها: انحصاری پلی استیشن ۱
چوکوبو در ابتدا بهعنوان نماد مجموعه فاینال فانتزی معرفی شد، اما خیلی زود توانست جایگاه خودش را بهعنوان یک سری مستقل پیدا کند، با اسپینآفهای بیشمار زیر چتر خودش، تبدیل به یکی از معروفترین بازیهای شرقی در بازارهای غربی شد. اولین عنوان مجموعه، سیاهچال مرموز چوکوبو (Chocobo’s Mysterious Dungeon) بود، اما مخاطبان غربی این سری را بیشتر با عنوان دوم یعنی سیاهچال چوکوبو ۲ (Chocobo’s Dungeon 2) شناختند.
هر دوی این بازیها از سبک Mysterious Dungeon هستند که زیرمجموعهای از بازیهای roguelike (ماجراجویی در دانجن با مرگ دائمی) که توسط چانسافت (Chunsoft) توسعه داده شدهاند، تلقی میشوند. بازیهای چوکوبو فوقالعاده جذاب هستند و بهطور عمیق وارد افسانهها و عناصر دنیای فاینال فانتزی میشوند و هیولاها، شغلها و جادوهای این فرنچایز را در قالبی دوستداشتنی و بامزه ارائه میدهند.
این سری در ادامه، بازیهای سیاهچالمحور دیگری نیز شامل شد؛ مانند افسانههای فاینال فانتزی: داستانهای چوکوبو (Final Fantasy Fables: Chocobo Tales) و افسانههای فاینال فانتزی: سیاهچال چوکوبو (Chocobo’s Dungeon). اما چوکوبو بهعنوان نماد استودیوی اسکوئر، به همین جا بسنده نکرد. با سبکی متنوع، چوکوبو در بازیهایی مثل مسابقات چوکوبو (Chocobo’s Racing) و چوکوبو GP نیز نقشآفرینی کرد و تواناییاش را در مسابقات با ماشین نشان داد.
چندین بازی کوچکتر هم، متاسفانه فقط در ژاپن، منتشر شدند؛ مثل دنیای چوکوبو (Chocobo World) که شبیهساز مینیگیم موجود در فاینال فانتزی ۸ بود. یا سرزمین چوکوبو: بازی تاس (Chocobo Land: A Game of Dice) که یک بازی بوردگیمی برای کنسول GBA بود.
۸) بازی Valkyrie Profile
- سبک: نقش آفرینی
- پلتفرمها: پلی استیشن ۱ و پلی استیشن پورتابل
بازی Valkyre Profile که برای کنسول PS1 عرضه شد، به یک عنوان کلاسیک در دنیای JRPG تبدیل شد. با تمی که ریشه در اساطیر نورس دارد، ما کنترل شخصیت ولکری را به عهده میگیریم، کسی که باید سربازانی از انسانهای درگذشته را برای مقابله با واقعه راگناروک استخدام کند.
داستانهای بسیاری پس از این اتفاق پیش میآید که معمولاً با مرگ شخصیتها به پایان میرسد تا آنها بتوانند به جمع تیم ما بپیوندند. این داستانها دردناک، بالغ و بهطور واقعی برای زمان خود اصیل بودند. دومین بازی از این سری، ولکری پروفایل ۲: سیلمریا، ویژگیهای مشابهی داشت، اما سیستم نبرد نوبتی را به موردی واکنشپذیرتر و استراتژیکتر تبدیل کرد. با این حال، تم داستانی همچنان ثابت باقی ماند. همچنین بعدها پیمان پرستش پرنده (Covenant of the Plume) برای کنسول دستی DS منتشر شد که یک بازی تاکتیکی بود.
متاسفانه آخرین بازی منتشر شده در این فرانچایز، بازی Valkyrie Elysium بود که توسط استودیوی تری-ایس (Three-Ace) توسعه داده پیدا نکرد تا با شناختی که نسبت به این مجموعه داشت، بازی را تکمیلتر کند. این بازی یک عنوان نقشآفرینی اکشن عمومیتر بود که تلاش کرد از این IP برای جلب توجه استفاده کند، اما شکست خورد و بیشتر به نظر میرسید که توهینی به طرفداران قدیمی این سری باشد.
۷) بازی SaGa
- سبک: نقش آفرینی
- پلتفرمها: سوپر نینتندو، نینتندو سوییچ، پلی استیشن ۲، پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، رایانههای شخصی و تلفنهای همراه
باور کنید یا نه، اما غیرقابل انکار است که بازی SaGa یکی از پربازدهترین فرنچایزهای استودیوی اسکوئر در تاریخ این شرکت است. این سری به طرز عجیبی یک فرنچایز کالت محسوب میشود و تازه اخیراً توجه بیشتری از سوی شرکت به آن جلب شده، گرچه هنوز هم مانند یک اثر فرعی به نظر میرسد.
بازی SaGa توسط آکیتوشی کاوازو، طراح نبرد بازی Final Fantasy II خلق شده است. این اتفاق تصادفی نیست، چرا که همه بازیهای SaGa از یک سیستم پیشرفت مبتنی بر ویژگیها به جای سطحبندی استفاده میکنند که یکی از ویژگیهای بارز این فرنچایز است.
یکی دیگر از مکانیکهای ثابت در این سری، سیستم Glimmer است؛ سیستمی که به اعضای گروه اجازه میدهد تا در میانه نبرد و در مواجهه با دشمنان قوی، تکنیکهای جدیدی یاد بگیرند. این میتواند روز شما را نجات دهد یا گروه شما را در همان لحظه نابود کند.
من بارها و بارها شکست خوردهام، زیرا شخصیتی که قرار بود مهاجم باشد و حمله کند، به جای آن یک مهارت دفاعی یاد گرفت. واقعیت این است که من جسارت روایی بازی SaGa، چه از طریق روایت کاملاً غیرخطیاش و چه از طریق سیستم نبرد نوآورانهاش، را تحسین میکنم. به نظر من، SaGa Scarlet Grace یکی از بهترین سیستمهای نبرد نوبتی را دارد.
۶) بازی MANA
- سبک: اکشن نقشآفرینی
- پلتفرمها: سوپر نینتندو، رایانههای شخصی و تلفنهای همراه
برای کسانی که از بازیهای رنگارنگ با فضای دلنشین و لحن آرامشبخش لذت میبرند، اما همچنان فضایی پر از چالش را دوست دارند، سری Mana را به آنها پیشنهاد میکنم. این فرنچایز بهعنوان یک اسپینآف از مجموعه Final Fantasy در سبک اکشن نقشآفرینی متولد شد، اما توانست هویت خاص خودش را پیدا کند.
با بیش از ۱۵ عنوان که بین ریمسترها، ریمیکها، پورتها و بازیهای موبایلی منتشر شده، Mana یک فرنچایز است که همیشه قلبم را گرم میکند. داستان معمولاً شامل محافظت از Mana Tree با استفاده از قدرت موجودات عنصرها است، موجوداتی که پر از شخصیت و جذابیت هستند.
تمرکز این سری بیشتر بر روی گیمپلی است تا داستان و کاملاً با سبک عناوین موبایلی همگام است. بازی Dawn of Mana و جدیدترین عنوانش، یعنی بازی Visions of Mana، فرمت داستانگویی استانداردتری داشتند؛ اما این استثنا بود. از طرف دیگر، بازی Legend of Mana ویژگیهای غیرمعمولی در مکانیزمهای خود، بهویژه در نحوه عملکرد نقشه دنیای بازی، دارد.
من این را نمیگویم که بخواهم به این سری توهین کنم، اما همیشه به من این احساس را داده که مجموعه Mana شبیه Final Fantasy برای مخاطبان نوجوانتر است. امیدوارم که این سری در آینده به مسیر قوی خود ادامه دهد، هرچند که علائم خلاف این را نشان میدهند.
۵) بازی Star Ocean
- سبک: علمی تخیلی – نقشآفرینی فانتزی ژاپنی
- پلتفرمها: سوپر نینتندو، نینتندو سوییچ، پی اس پی و پلی استیشن ۴
استودیوی بازیسازی انیکس تنها ناشری بود که حاضر شد روی tri-Ace سرمایهگذاری کند، آن هم زمانی که آنها خواستند پروسه تولید بازی Star Ocean را راهاندازی کنند. خوشبختانه این کار را انجام دادند، زیرا این سری یکی از سریهای مورد علاقه من در ژانر JRPG است و یکی از معدود سریهایی است که توانسته به طور ارگانیک عناصر علمی تخیلی و فانتزی قرون وسطایی را ترکیب کند.
هر نسخه از این سری همان سبک را دنبال میکند: شخصیتهای علمی تخیلی با شخصیتهای قرون وسطایی روبهرو میشوند، که رویارویی کاملاً جدیدی را نه تنها بین آنها، بلکه حتی در گیمپلی ایجاد میکند. بازیها همچنین حاوی نمادگرایی هستند که معادل جادو است.
اعتراف میکنم که بیشتر داستانهای نسخهها چندان جالب نیستند، اما شخصیتها با استفاده از سیستم Private Actions این کمبود را به زیبایی جبران میکنند. تمام عناوین در یک تایم لاین واحد اتفاق میافتند، اگرچه بیشتر آنها از هم بسیار دور هستند.
گیمپلی مبارزات اکشن خوب از آب درآمده، اما فرنچایز Star Ocean در سیستم پیشرفت خود متمایز است. این فرنچایز یکی از بهترین مکانیکهای ساختوساز در بازیهای JRPG را دارد و از نقدهایی که در زمان عرضهاش منتشر شد، میتوانید این نکته را به خوبی متوجه شوید.
با ویژگی Item Creation، شما میتوانید گیمپلی را به جهات وحشیانهای بکشانید، از دزدی از هر NPC که با آن صحبت میکنید و سوار شدن بر یک خرگوش غولپیکر در نقشه دنیای بازی گرفته تا پیدا کردن راهکاری برای تمام کردن سریع السیر بخش داستانی با این ویژگیهایی که ارائه میدهد.
۴) بازی NieR
- سبک: اکشن نقشآفرینی ژاپنی
- پلتفرمها: پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰