در این مطلب به سرنوشتی احتمالی شخصیت CJ، کاراکتر محبوب بازی GTA: San Andreas از Rockstar خواهیم پرداخت. با تک سیرو همراه باشید.
اولینها، همیشه جاودانهاند. من و شما شاید دومین کنسولی که خریدیم، دومین بازی که تجربه کردیم را به یاد نداشته باشیم، اما مسلماً اولینها را خوب به یاد داریم. GTA: San Andreas برای خیلیهایمان سرآغاز و نقطه عطف زندگی گیمینگ به حساب میآید. اولین بازی جهانباز سه بعدی و گسترده که توانست فراتر از آمالها و رویاهای گیمرها عمل کند! این شاید بهترین تعبیر از یکی از بزرگترین عناوین تاریخ صنعت گیم به حساب بیاید. خصوصاً بر روی کنسول جاودانه PS2 که خودش از آن جنس اسطورههای فراموش نشدنی به حساب میآید. حالا از آن روز 21 سال میگذرد؛ همهی آن گیمرهای قدیمی حالا پا به سن گذاشتهاند و بیشتر از هر چیزی یک سوال ذهنشان درگیر کرده است. سرنوشت Carl Johnson یا همان CJ خودمان در نهایت به کجا ختم شد؟ در این مطلب چند تئوری محتمل از زندگی آینده CJ را بررسی خواهیم کرد.
روایتی از یک اسطوره قدیمی
همه چیز از San Andreas شروع شد! یک کاراکتر سیه چرده همه کاره داستان بود؛ با آن منولوگهای ابتدایی معرکه که کلمه به کلمهاش در ذهنمان حکاکی شده است. او تصمیم میگیرد به بهانه از دست مادرش بعد از 5 سال مجدداً به محله قدیمیاش در Grove Street بازگردد. بازگشتی که توام با اتفاقات و هرج و مرجهای بزرگ بود؛ او در نهایت چارهای جز بازگرداندن نظم و قدرت به خانواده و باند قدیمیاش یعنی Grove Street Families را نداشت و این کار را هم به بهترین شکل ممکن انجام داد. اتفاقی که برای رقم خوردنش ساعتها پشت کنسول عرق میریختیم و تلاش میکردیم؛ یک جورایی سی جی از جنس خودمان بود و حداقل برای رستگاریاش هم که شده از هیچ تلاشی دریغ نکردیم.
سرنوشتی که نامعلوم ماند!
CJ برای رسیدن به سرنوشت شیرین زندگیاش بهای زیادی داد. از دوستانی که خنجر خیانت را به عصای دست ترجیح دادند بگیرید تا نیرویهای پلیس فاسدی که ذرهای به امنیت و آسایش شهر اهمیت نمیدادند. در نهایت کاراکتر محبوب کودکیمان بعد از خنثی کردن توطئههای بیگ اسموک و Tenpenny توانست سایه آرامش را به زندگی خودش و اطرافیانش هدیه دهد. سکانس پایانی بازی اما یکی از به یادماندنیترین لحظات تاریخ صنعت گیم بود! جایی که سی جی زیر سایه آفتاب همیشه درخشان شهرش در کوچه قدم میزد؛ او حالا ثروتمندتر از گذشته به نظر میرسید؛ نه فقط برای پول زیادی که به جیب زده بود، بلکه به واسطه دوستان وفادار و آرامشی که بعد از سالها به زندگیاش بازگشته بود. در حقیقت این لحظه، تصویری از پیروزی، آزادی و آغاز احتمالی مسیر تازه زندگی او به حساب میآمد که دست بر قضا هرگز تکلیف نهاییاش معلوم نشد.

فرضیه اول؛ زندگی مشروع با کولهباری از ثروت و قدرت
CJ در پایان GTA: San Andreas توانست به آمال و آروزهای مالیاش برسد؛ از ممالک و گاراژهای بزرگ بگیرید تا سرمایهگذاریهای کلان و از همه مهمتر قدرت گرفتن باند Grove Street Families همه و همه او را به یک فرد قدرتمند تبدیل کردند. پس طبیعی است که یک گوشه لم بزند و از داشتههایش استفاده کند. گرچه این فرضیه روی کاغذ جذاب به نظر میرسد؛ اما همانقدر هم کلیشهای و تکراری است. هر چه باشد ما در GTA V مایکل را داشتیم که دقیقاً با همین رویه یک زندگی به دور از چالش و تشنج را حداقل برای چند سال تجربه کرده بود. از طرفی دنیای سرگرمی پر است از گانگسترهایی که دیگر خودشان را بازنشسته کردهاند. پس نمیتوان چندان این ایده را متفاوت دانست. با این حال این شاید شرافتمندانهترین پایان برای یکی از محبوبترین کاراکترهای تاریخ صنعت گیم باشد.
فرضیه دوم؛ حکومت و قدرت به شکل زیرپوستی!
زندگی گانگستری مثل یک توده سرطانی است و قرار نیست هیچ وقت بیخ ریش مسببش را رها کند. تئوری دیگر این است که CJ گرچه باند و دشمنانش را شکست داده، اما هرگز نتوانسته کاملاً از دنیای جرم و جنایت خارج شود. به هر حال حجم زیادی از ثروت، نفوذ و قدرتی که وی دارد خودش میتواند برای خلق یک حکومت مخفیانه و زیرزمینی در لوس سانتوس کافی باشد. طبیعتاً کنترل زیرزمینی دنیای قاچاق، مدیریت جرم و جمایت و همچنین باندهای سازمان یافته در دنیای GTA یک امر بدیهی و طبیعی است. در چنین شرایطی CJ میتواند برای آن که بقای خودش و خانوادهاش را تضمین کند، خواه ناخواه در جهان بی رحم راکستار به فعالیت قبلیاش ادامه بدهد. از طرفی این تئوری بار دیگر جهان GTA را برایمان ملموس میکند؛ جایی که قرار نیست هیچ فساد و جرم و جنایت به انتهای خط برسد.
فرضیه سوم؛ مرگ CJ
حتی قدرتمندترین گانگسترها و صاحبان باندهای مافیایی نیز از گزند مرگ در امان نیستند. به هر حال آنها دشمنانی دارند که احتمالاً کینهیشان هرگز از بین نخواهد رفت. در GTA: San Andreas هنوز هم باندهای رقیب مثل Ballas و Vagos در لس سانتوس فعال هستند و بزرگترین دشمنشان همین CJ خودمان است. از طرفی فراموش نکنید که نیروهای پلیس حالا چه از نوع فاسد و چه درست کارشان هم دل خوشی از سی جی ندارند. پس همه چیز برای کشتن و ترور وی فراهم است. فرقی هم نمیکند که کاراکتر داستان ما بازنشسته شده یا همچنان رهبری گروهش را براهده داشته باشد. ناگفته نماند که در هیچ کدام از نسخههای بعدی این سری اشارهای به سی جی نشده است. با توجه به شهرت و نام بلند آوازه او مسلماً چنین چیزی صرفاً با مرگ وی توجیه میشود.

فرضیه چهارم؛ فراتر از San Andreas!
خصلت اصلی CJ همین است؛ جاهطلبی! چه بخواهیم یا نه او هرگز به کم قانع نمیشود. با توجه به این که در پایان GTA: San Andreas او به چیرگی و قدرت بر شهر و منطقهاش رسیده است، هیچ بعید نیست بعد از آن سراغ گسترش قلمروی خود به فراتر از ایالت سن آندریاس رفته باشد. دقیقاً همینجا او بین یک دو راهی قرار میگیرد؛ یا میتواند یک قهرمان محلی باقی بماند یا آن که به دنیایی حتی فراتر از آمریکا هم چشم داشته باشد. خود همین مورد میتواند یک سوژه جذاب برای ادامه این نسخه باشد. طبیعتاً اگر راکستار بخواهد دوباره به دنیای سی جی ورود کند، نمیتواند صرفاً به همان قلمرو و محدوده پیشین قانع شود. اینجاست که میتوان با یک جهش بزرگ شاهد یکی از بزرگترین و عظیمترین نسخههای این سری باشیم که چندین ایالت و قلمروی گسترده از آمریکا را در برداشته باشد.
فرضیه پنجم؛ پسر CJ وارد میشود!
بر همه واضح است که CJ یک شخصیت اسطورهای و بیرقیب در جهان بازیهای راکستار است! اصولاً در چنین فرانچایزهایی که یک سمت قضیه شخصیتی به یادماندنی و افسانهای است، بهترین راه برای ادامه داستان این شخصیت به شکل غیرمستقیم است. طبیعتاً پسر CJ میتواند بهترین گزینه برای این روایت غیرمستقیم باشد. حربهای که اکثر توسعه دهندگان فیلمهای سینمایی هم آن را در فیلمهای مافیایی خودشان به کار میبرند. چه بسا این کار بتواند جنبههای نوستالژیک و حتی اسطورهای شخصیت قدیمی را بیشتر کند که دست بر قضا حالا در قامت یک پدر فرزند تازه پا گرفتهاش را برای حکمرانی بر یک قلمروی بزرگ آماده میکند. تا دلتان هم بخواهد نمونههای این چنینی در صنعت گیم زیاد داریم که اکثرشان جواب دادهاند. خصوصاً این که پای یک اثر گانگستری و محبوب هم در میان باشد.
GTA: San Andreas 2 در راه است؟
راستش را بخواهید از همان 20 سال پیش همیشه شایعه ساخت ادامه این نسخه سر زبانها جاری است! پیش از این منابع موثقی ذکر کرده بودند که در همان بازه زمانی راکستار قصد داشت DLC داستانی مفصلی برای ادامه روایت زندگی CJ بسازد. پروژهای که در نهایت به خاطر حجم کاری پروژه ساخت GTA: IV عملاً برای همیشه کنار گذاشته شد. با این حال مشخص است که راکستار روی کاغذ به دنبال ساخت چنین عنوانی بوده است. همچنین با توجه محبوبیت بینظیر CJ نظر گیمرها هیچ بعید نیست راکستار در نسل بعدی کنسولها بالاخره یکی از آرمانیترین ایدههایش را عملی کند. صداپیشه شخصیت CJ بارها تاکید داشته است که چنین پروژهای فعلاً در دستور کار راکستار نیست و حتی اگر هم باشد او به عنوان صداپیشه در آن ایفای نقشه نخواهد کرد.
سخن پایانی
ما گیمرها همگی کهنه پرستیم. حالا چه برسد به این که پای یک بت اسطورهای مثل CJ هم در میان باشد؛ طبیعی است که همه گیمرها برای دیدنش به صف شوند! گرچه از آخرین دیدار ما با سی جی بیش از 2 دهه میگذرد اما از همان زمان تا حالا که خیلیهایمان پا به سن گذاشتهایم، همه منتظر روایتی از بازگشت CJ به دنیای جرم و جنایت هستیم. خصوصاً این که راکستار با پایان بندی باز خودش در GTA: San Andreas دست همه را در پوست گردو گذاشت. به نظر میرسد با توجه به محبوبیت این کاراکتر دیر یا زود سراغ ساخت نسخه جدید آن برود. نسخهای که ایده داستانی آن مطمئناً از چند فرضیهای که در این متن گفتیم خارج نیست.






