نقد و بررسی

نقد و بررسی بازی Commandos: Origins

Commandos: Origins Game Review

نقد و بررسی بازی Commandos: Origins بر اساس نسخه ارسالی سازنده (PS5) برای وب سایت تک سیرو نوشته شده است.

تابستان، باد کولر و بوی دیسک تازه بازی Commandos! این همان ترکیب اعجاب برانگیزی بود که بعد از امتحانات مدرسه یا حتی وسط همان پاییز و زمستان با آن زندگی گیمری‌مان را سر می‌کردیم. بازی که از اولین تجربه‌های استراتژیک خیلی از گیمرهای تا دندان مسلح امروزی به حساب می‌آید. فرقی هم نمی‌کند که واقعاً طرفدار این سبک باشید یا نه، اگر حتی ذره‌ای از کودکی‌تان با صنعت گیم تنیده شده، مطمئناً Commandos نامش در جای جای آن به گوش‌تان خورده است. حالا اما بعد از تقریباً 2 دهه، نسخه جدید این سری توسط Claymore Game Studios ساخته شده و در دسترس همگان قرار گرفته است. البته از شما چه پنهان گمان نمی‌کردم که سازندگان بخواهند برای نسخه جدید این سری به یک پیش درآمد اکتفا کنند، اما در هر صورت Commandos: Origins قرار است وقایع قبل از نسخه‌های اولیه بازی را روایت کند. شما را نمی‌دانم اما من یک نفر که مشتاق بودم بدانم سازندگان در میان اصول کلاسیک و مدرنیته امروزی کدام راه و روش را برای ارائه یکی از جذاب‌ترین عناوین RTS تاریخ انتخاب می‌کنند. راستش را بخواهید نتیجه آن‌قدرها با آن چیزی که 2 دهه پیش تجربه کردیم تفاوتی ندارد. اما از شما چه پنهان همچنان با همه کاستی‌ها برای من لذت بخش و منحصر به فرد بود. برای نقد و بررسی بازی Commandos: Origins‌ با وب سایت تک سیرو همراه باشید.

داستان بازی در دوران جنگ جهانی دوم در مناطق مختلف اروپا و شمال آفریقا جریان دارد. همانطور که پیش از این هم گفتیم، Commandos: Origins‌ یک مقدمه یا پیش درآمد از این سری است. شخصاً همیشه دوست داشتم بیشتر از گذشته‌های اعضای واحد Commandos بدانم و کمی عمیق‌تر با روحیات و شخصیت آن‌ها آشنا شوم. خوشبختانه Commandos: Origins این فرصت را به من داد. طبیعتاً بازی زمانی شروع می‌شود که هنوز واحد Commandos به شکلی که امروز می‌شناسیم وجود ندارد! شما در ابتدا نقش Green Beret‌ را کنترل می‌کنید تا آغازگری بر روایت یکی از ماهرترین واحدهای نظامی تاریخ باشید. در ادامه سایر کاراکترهای به یادماندنی این سری هم با داستان‌های خودشان به هسته اصلی واحد Commandos‌ پیوند می‌خورند تا در نهایت یک بار برای همیشه با گذشته و روزهای تشکیل این واحد نظامی آشنا شویم. آشنایی که با یک روایت عمیق، احساسی، قهرمانانه و حتی فداکارانه پیوند خورده و یک بازی استراتژیک را به اثری درگیرکننده تبدیل می‌کند.

همانطور که پیش از این گفتم، بازی همچنان همان حس و حال 20 سال پیش را به من می‌دهد. یعنی کلیات بازی همان چیزی است که قبلاً تجربه کرده‌ایم؛ یک اثر استراتژیک چالشی، دشمنانی که زاویه دید مشخص برای‌شان در نظر گرفته شده، اعضای گروهی که هر کدام تخصص‌ خودشان را دارند و منتظر اتخاذ تاکتیک مناسب برای پیشروی در مراحل هستند. مرحله اول بازی اما فقط با دو نفر و در زندان متفقین در آفریقا شروع می‌شود. آن هم با یک تم فرار از زندان که خودش به تنهایی می‌تواند آدرنالین خون را به سقف برساند. از شما چه پنهان بعد از این همه سال وقتی که چنین حجمی از نگهبان و مواضع دشمنان را دیدم، ته دلم خالی شد. یا بازی سخت‌تر شده یا من دیگر ردایی از آن گیمر کله خراب سابق ندارم. خوشبختانه ظاهراً هیچ کدام از این دو پاسخ پرسش من نبود. چون به محض پیشروی بیشتر در بازی متوجه شدم سازندگان تا چه حد توانسته‌اند هنرمندانه گیمر را پله پله جلو برده و در انتها تبدیل به یک قاتل خاموش کنند. برای تبدیل شدن به چنین کسی اما شما باید یک مسیر طولانی را طی کنید. بازی چیزی نزدیک به 10 مرحله داشته که در مناطق مختلفی از اروپا و آفریقا جریان دارد. هر چه جلوتر می‌روید شخصیت‌های بیشتری اضافه می‌شوند و دست‌تان هم برای انجام تاکتیک‌های مختلف بازتر می‌شود.

Commandos ذاتاً یک اثر مخفیکاری است! یعنی شما نمی‌توانید در این بازی با یک واحد نظامی چغر و بد بدن به دل دشمن بزنید و یکی یکی آن‌ها را به گوشه قبرستان بفرستید. پس اتخاذ تاکتیک مناسب حرف اول را می‌زند. شما می‌توانید در لحظه برای هر کدام از نیروها یک وظیفه را انتخاب کرده تا آن‌ها در لحظه و همزمان با هم آن‌ها را انجام دهند. یا می‌توانید یک سیر نوبتی از وظیفه‌ها را تعیین کرده تا نقشه‌ی‌تان حساب شده‌تر پیش برود. به عنوان مثال در یک قسمت از بازی می‌توانید برای ماشین‌های دشمن تله بگذارید، همزمان یک نفر دیگر را مامور کنید تا با پرتاب سنگ حواس نگهبانان را پرت کرده و در نهایت نیروی اصلی را به دل مقر دشمن بفرستید. همه‌ی‌ این‌ها نشان دهنده عمق تاکتیک بازی است. شخصاً اعتقاد دارم که هوش مصنوعی یکی از متناقض‌ترین نمونه‌هایی است که تا به حال ساخته شده! در یک سری از مراحل دشمنان آشکارترین حرکات شما را تشخیص نمی‌دهند، اما درست در همان مرحله عکس این قضیه هم اتفاق می‌افتاد و این هوش از دایره منطق هم خارج می‌شود. خصوصاً زمان‌هایی که یک دشمن در فاصله به مراتب طولانی به راحتی شما را شناسایی کرده و تمام نقشه‌های‌تان را نابود می‌کند. اما به صورت کلی مثل نسخه‌های کلاسیک، بازی چالش جذابی را پیش روی‌تان قرار می‌دهد اما متاسفانه سیستم کنترل بازی، انتخاب بازیکنان و اتخاد تاکتیک‌ها به قدری بر روی PS5 به قدری فاجعه از آب درآمده که گاهاً قید تجربه بازی را می زنید. همین موضوع بار دیگر این ادعا که بازی‌های استراتژیک صرفاً برای تجربه بر روی PC مناسب هستند را تایید می‌کند. این آش اما به قدری شور و بدمزه است که حتی دوربین بازی را هم به سختی می‌توان کنترل کرد. پس عجالتاً اگر PC دارید نسخه کنسولی بازی را تجربه نکنید یا لااقل با ماوس و کیبورد سراغ بازی بروید.

همانطور که گفتیم، بازی بیش از 10 مرحله دارد. سازندگان از قضا برای هر کدام از این مراحل حوصله به خرج داده و حداقل مدت زمان 2 الی 3 ساعته را برای آن‌ها اختصاص داده‌اند. خود این موضوع گرچه بار محتوایی بازی را بالا می‌برد اما شخصاً در اواسط بازی برای من مقداری کلیشه‌ای و حوصله سربر شد. خصوصاً این که برخلاف ادعای سازندگان بعضی مراحل ساختار تماماً خطی دارند. یعنی آن طور که باید و شاید دست شما را باز نمی‌گذارند و بیشتر یک سری پازل و معمای نظامی را سر راه‌تان قرار می‌دهند. اما هیچ کدام از این موارد واقعاً به تجربه بازی لطمه نمی‌زنند تا موقعی که باگ‌های بی‌شمار و مشکلات عجیبی مثل افت فریم سر راه‌تان سبز نشوند. مشکلاتی که شاید در ظاهر ساده باشند، اما واقعاً تجربه بازی را خدشه‌دار می‌کنند. به عنوان مثال حتی عبور از یک ساختمان ساده در داخل بازی هم به سختی انجام می‌شود و بارها باگ‌های عذاب‌آور بلای جان‌تان می‌شوند. آن هم در یک بازی مخفیکاری که در آن ثانیه‌ها حکم طلا دارند و یک لحظه غفلت می‌تواند به قیمت نابودی ماموریت تمام شود. از بخت بد به هنگامی که جنبه اکشن بازی بیشتر می‌شود این افت فریم و باگ‌ها هم بیشتر سراغ‌تان را می‌گیرند و حتی ممکن است به کل شما را از بازی ناامید کنند.

Commandos: Origins کاملاً از اصول گیم پلی نسخه‌های کلاسیک این سری پیروی می‌کند. اما همانقدر که در این مورد وفادار به اجدادش است، همانقدر هم در جلوه‌های بصری سرکش و مدرن عمل می‌کند. گرچه انتظاراتم از گرافیک بازی یک سری جلوه‌های معمولی گرافیکی بود، اما سازندگان حسابی غافلگیرم کردند. حالا کیفیت بافت‌های محیط خصوصاً اجزای کوهستان و مقر دشمنان به واقعیت نزدیک‌تر شده و افکت‌های انفجار هم به معنای واقعی کلمه خارق العاده هستند. حتی در زمینه نورپردازی و کیفیت سایه‌ها نیز سازندگان سنگ تمام گذاشته‌اند. نکته جالب برای من اما خلاقیت و ظرافت سازندگان در انیمیشن‌های کاراکترها بود. هر کاراکتری برای هر حرکتی که انجام می‌دهد، متناسب با جثه و فیزیک بدنی‌اش یک انیمیشن منحصر به فرد دارد. سازندگان البته به این مورد اکتفا نکرده و حتی رابط کاربری را هم ارتقا دادند. یعنی هم ساده‌تر شده و هم دسترسی به اجزای آن به مراتب راحت‌تر از گذشته است.

سخن پایانی

Commandos: Origins یک تجربه ایده آل هم برای گیمرهای نسل جدید و هم نسل قدیمی است! نسل جدیدی‌ها می‌توانند بالاخره یک اثر مخفیکاری استراتژیک و تاکتیکی تجربه کنند که با آن‌ها سر شوخی ندارد و پر است از چالش‌هایی که تا به حال تجربه نکرده‌اند. گیمرهای نسل قدیم اما با این بازی روح‌شان به عرش می‌رسد. خصوصاً اگر بازی را بر روی پلتفرم رایانه‌های شخصی تجربه کنند. چون بازی کاملاً از اصول اولیه این سری پیروی کرده و در عین حال یک تجربه جذاب را به تصویر می‌کشد. با این تفاسیر مشکلات عجیب کنترلر به تجربه نسخه کنسولی بازی لطمه می‌زند. از همه مهم‌تر باگ‌های فنی و افت فریم هم از آن دست مشکلاتی است که امیدواریم با ارائه بروزرسانی‌هایی برطرف شوند.

+ نکات مثبت:

  • داستان جدیدی که ما را با گذشته اعضای Commandos بیشتر آشنا می‌کند.
  • گیم پلی وفادار به نسخه‌های کلاسیک
  • طراحی متنوع مراحل و آزادی عمل در پیشبرد آن‌ها
  • تاکتیکی‌ترین بازی مخفیکاری سال!
  • جلوه‌های بصری بهبود یافته و طراحی محیط معرکه

_ نکات منفی:

  • تجربه بازی با کنترلر کنسول عذاب آور است!
  • مشکلات کنترل دوربین
  • باگ‌های متعدد
  • افت فریم‌های عذاب آور
  • هوش مصنوعی نامتعادل
  • کلیشه‌ای شدن مراحل از اواسط بازی

نمره: 7 از 10

حسین رضایی

حسین رضایی، نویسنده، روزنامه نگار و منتقد بازی های ویدئویی و حوزه تکنولوژی.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا