انسان کلاً موجود کمال گرایی است. حالا اگر با این عطش کمال گرایی، هنر و سرگرمی هم ترکیب شود اوضاع پیچیدهتر هم خواهد شد. در میان کلکسیونی از سبکهای بازی که سراغ داریم، عناوین جهان باز (Open World) تنها گزینه ممکن برای خاموش کردن آتش تند کمال گرایی گیمرها هستند. بازیهایی که واقع گرایی را با المانهای گیمینگ و بعضاً فانتزی ترکیب میکنند و معجون نهایی ترکیب آنها را در قالب یک اثر شایسته تحسین به تصویر میکشند. از همان زمان که بازیها پیکسلی و چند بیتی بودند تا به حال، سبک جهان باز در حال رشد و تکامل بوده است. پربیراه نیست بگوییم که در یک دهه اخیر به لطف پیشرفت سخت افزارهای گیمینگ و البته دانش بازیسازی حالا در دوران اوج این سبک به سر میبریم. در این مطلب بهترین بازیهای جهان باز (Open World) را معرفی خواهیم کرد.
No Man’s Sky
روزی که No Man’s Sky عرضه شد، تقریباً تمام منتقدین و گیمرها آن را یک شکست بزرگ و غیرقابل جبران میخواندند. بازی اسیر شعارهای جاهطلبانه استدیوی Hello Games شده بود. اما در ادامه سازندگان به جای آن که به ساخت عناوین جدید و سطحی روی بیاورند، آستین همت را بالا زدند و با عرضه بروزرسانیهای مختلف و بهبود نقاط ضعف بازی، No Man’s Sky را به اثری تبدیل کردند که حالا در لیست بهترین بازیهای جهان باز تاریخ قرار میگیرد. No Man’s Sky یک اثر منحصر به فرد است. منحصر به فرد بدین جهت که هر سیاره و دنیایی که در آن قدم میزنید اختصاصاً برای شما ساخته شده است. بله، شما تقریباً به 585 میلیارد سال برای کشف کردن تمام جهان بازی زمان نیاز دارید. سازندگان برای پیاده سازی چنین سیستمی از فناوریهای هوش مصنوعی استفاده کردهاند. این یعنی به صورت خودکار هوش مصنوعی اجزای یک سیاره را شکل میدهد که تا پیش از این هرگز وجود نداشته است. همین قاعده درباره موسیقیهای بازی هم صدق میکند و انبوهی از موزیکهای تازه و خاص میبینید که اتفاقاً با جهان بازی هم سازگاری دارند. به صورت کلی No Man’s Sky مثل سایر بازیهای جهان باز در دنیای ماورای کهکشانها جریان دارند، سعی میکند بر روی المانهای ارتقای سفینه فضایی و کشف منابع حیاتی تمرکز کند. موردی که علی رغم سادگیاش گیمر را ساعتها به خودش مشغول خواهد کرد.
Death Stranding
Death Stranding دقیقاً آینهنما و تداعیگر شخصیت کوجیماست. این یعنی بازی درست مثل کوجیما عجیب و غریب، مرموز و البته پرشکوه است. کوجیما بعد از جدایی تلخش از شرکت کونامی تصمیم گرفت برای یک بار هم که شده بازی مورد علاقهای خودش که سالها ایدهاش را ذهن داشت بسازد. از قضا سونی به عنوان ناشر دست به نقد آن زمان، با رقم وسوسه کنندهای توانست این نابغه ژاپنی را برای خلق یک اثر انحصاری متفاوت متقاعد کند. نتیجه کار Death Stranding بود. یک اثر پساآخرالزمانی که پر است از مفاهیم عمیق فلسفی و حتی رازهای خلقت که شاید کمتر کسی توان و جرئت بیانش را داشته باشد. البته که Death Stranding با بیمهری منتقدین و حتی گیمرها مواجه شود. اما سبک جدیدی که این بازی برای تعامل گیمرهای خودش خلق کرده بود به معنای واقعی کلمه یک شاهکار به تمام معناست. بازی اما هنوز هم شالوده عناوین قبلی کوجیما را در خودش جای داده است. یعنی سر وقت با عناصر اکشن و مخفیکاری خودش روی سرتان خراب میشود و آدرنالین خونتان را به بالاترین حد ممکن میرسد. این دقیقاً همان چیزی است که از کوجیما میخواهیم. یک اثر داستانی غنی که از نظر گیم پلی هم جز بهترین آثار جهان باز ساخته شده باشد.
خرید بازی Death Stranding Director’s Cut برای PS5
Minecraft
گول ظاهر ساده ماینکرفت را نخورید. بازی دقیقاً مثل یک سیاهچاله است و به محض اولین دقایق تجربهیتان شما را تا ابد در خودش زندانی میکند. مارکوس پرسن به عنوان خالق این بازی، در سال 2009 تصمیم گرفت یک دنیای پیکسلی جذاب را خلق کند که در آن بتوانید هر کاری که علاقه داشتید انجام بدهید. کلیات پروژه خیلی ساده بود، اما وقتی که دوستان و نزدیکتان مارکوس پرسن بازی وی را تجربه کردهاند، شگفت زده شدند و او را برای عرضه جهانی این اثر متقاعد کردند. حالا Minecraft بالاتر از سری GTA و FIFA در جایگاه پرفروشترین بازیهای تاریخ قد علم کرده است. ما با یک سری بلوک پیکسلی روبرو هستیم که میتوانید در آن کاوش کنید و دنیای مدنظرتان را بسازید. Microsoft هم وقتی عظمت و فروش این بازی را دید، با رقم وسوسه کنندهای توانست حق امتیاز آن را برای همیشه تصاحب کرده و البته نسخههای دیگری از آن را هم به بازار عرضه کند. اما به هر صورت نسخه اولیه و اصلی Minecraft میتواند تا آخر دوران گیمریتان مثل یک رفیق پا به پایتان زندگی کند.
خرید بازی Minecraft Legends برای PS5
خرید بازی Minecraft Legends برای PS4
Batman: Arkham City
گرچه شاید در ظاهر امر Batman Arkham Knight عناون شایستهتر و مدرنتری برای حضور در این لیست باشد، اما به خاطر تاثیر و انقلاب بزرگی که Batman: Arkham City در صنعت گیم پدید آورد، نمیتوان به هیچ گزینهای جز این بازی برای حضور در لیست فکر کرد. اگر به یاد داشته باشید، نسخه قبلی این بازی یعنی Batman: Arkham Asylum، بیشتر یک اثر مترویدوانیا بود که بتمن را در یک محیط بسته قرار میداد تا در نهایت با پیشروی بیشتر، محیط مقداری گسترده شود. Batman Arkham Knight اما اولین عنوان این سری بود که سبک جهان باز یک اثر ابرقهرمانی را به کل تغییر داد. این بار خبری از ماموریتهای تکراری و خطی نبود. شما در جای جای شهر Arkham میتوانستید کلکسیونی از ماموریتهای اصلی و فرعی ببینید که هر کدام تاثیر و نقش به سزایی در ادامه روند بازی داشتند. اما اگر نظر ما را بخواهید هیچ کدام از این ویژگیها به اندازه سیستم مبارزات فوق العاده بازی، به چشم نیامد. Batman: Arkham City یک سیستم خلاقانه و سینماتیک در ژانر بازیهای ماجراجویی پدید آورد که به موجب آن مبارازت بر پایه حمله و ضد حملههای سینماتیک شکل میگرفتند. موردی که بعدها تقریباً در تمامی بازیهای هم سبک تبدیل به یک الگو و اسوه برای پیاده سازی نبردها شد.
Red Dead Redemption 2
دروغ چرا، هر چه قدر هم که Rockstar حرفهای و کاربلد باشد، باز هم در دلمان نسبت به موفقیت Red Dead Redemption 2 تردید داشتیم. به هر حال روایت زندگی جان مارستون در نسخه اول به قدری غنی و کامل بود که هیچ بازی وسترنی حتی نتواند جزئت نزدیک شدن به آن را داشته باشد. اما آرتور مورگان همهیمان را خجالت زده کرد. حتی الان میتوانیم بگوییم که راکستار توانست یک سر و گردن که چه عرض کنیم، چند سر و گردن داستان سرایی آثار دنیای غرب وحشی را ارتقا دهد. نه فقط در زمینه روایت داستان، بلکه در حیطه گیم پلی هم با یک اثر انقلابی روبرو هستیم. سازندگان تقریباً هر آنچه که یک بازی جهان باز به آن نیاز دارد را در بازی خودشان به بهترین شکل ممکن خلق کردهاند. از پویایی بینظیر و هوش زنده NPCها بگیرید، تا طراحی معرکه مراحل فرعی و اصلی که به صورت کاملاً اتفاقی سر راهتان سبز میشوند. این معجزه راکستار است. یعنی ساخت یک اثری که علی رغم محدودیتهایی که در یک دنیای وسترن وجود دارد، بتواند گیمر را با مات و مبهوت خودش کند. مطمئناً اگر این روزها انتظارات از بازیهای ویدئویی به بالاترین حد خودش رسیده، به خاطر وجود عناوین کامل و بینقصی مثل Red Dead Redemption 2 است که ایراد گرفتن از آن حتی از عهده فراستی هم بر نمیآید.
Elden Ring
Elden Ring جدیدترین و خارق العادهترین عنوان میازاکی است! خود او بارها اعتراف کرده که این اثر کاملترین و بینقصترین بازی است که میتوانست در دوران زندگیاش خلق کند. مطمئناً شما هم در فانتزیهایتان همیشه آرزوی یک نسخه جدید از Dark Souls که بر المانهای جهان باز متکی باشد را در ذهنتان تداعی کردهاید. Elden Ring دقیقاً برای تحقق این رویا خلق شده است. استدیوی FromSoftware اما همچنان الگو و ساختار قبلی بازیهایش را حفظ میکند. یعنی شما در میان یک دنیای فانتزی، عمیق و سنگین رها میشوید و از قضا هیچ راهنمایی و کمکی هم شامل حالتان نخواهد شد. از طرفی خودتان هم خوب میدانید که میازاکی استاد خلق باس فایتهای جان سخت و عذاب آور است. خلاصه آن که ترکیب این چالش و المانهای جهان باز باعث میشود تا گیمر ساعتها پای کنسولش میخکوب گردد آن هم بدون این که ذرهای متوجه گذر زمان شود. گرچه بازی به خودی خود یک اثر چالش برانگیز به شمار میرود، اما خوشبختانه به لطف گسترش المانهای ارتقای کاراکتر و درخت مهارت دست شما برای پیشبرد مراحل و شکست دادن دشمنان بازتر است.
Grand Theft Auto V
راستش را بخواهید ظلم بزرگی است که صرفاً یک عنوان از فرانچایز GTA را در این لیست قرار داد. به هر حال تمام بازیهای این سری در زمان عرضهیشان در قامت یک اثر ساختار شکن و صاحب سبک قد علم میکنند. با این حال چند دلیل مهم وجود دارد که GTA V را تبدیل به شایستهترین عنوان این سری میکند. اول از همه فروش فوق العاده و باورنکردنی بازی است که علی رغم گذشت تقریباً یک دهه همچنان در جدول فروش هفتگی کشورها گاهاً جز 5 بازی برتر هم قرار میگیرد. چنین آماری آن هم بعد از این همه سال باورنکردنی است و چه بسا هیچ وقت در صنعت گیم هم تکرار نشود. دلیل بعدی اما به حضور سه شخصیت قابل بازی در این عنوان برمیگردد. تصور این که در عین زمان میتوانید بین هر سه شخصیت سوئیچ کنید به خودی خود مو را به تن آدم سیخ میکند. از طرفی نباید فراموش کرد که GTA V اولین نسخه از این سری است که توانست یک اثر آنلاین فوق العاده گسترده و کامل تحت عنوان GTA Online را به همگان معرفی کند. تمام تکههای این پازل را کنار هم قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که GTA V جز بهترین عناوین تاریخ صنعت گیم در ژانر Open World است. هر چه باشد، از پادشاه این سبک یعنی راکستار جز این هم انتظار نمیرود.
The Witcher 3: Wild Hunt
اگر به دنبال کاملترین و مدرنترین اثر نقش آفرینی میگردید که از قضا جز بهترین بازیهای تاریخ صنعت گیم باشد، شک نکنید که The Witcher 3: Wild Hunt تنها گزینه پیش روی شما خواهد بود. این بار ما شاهد ماجراجویی گرالت سالخورده هستیم که حالا تجربه و پختگیاش به مراتب بیشتر از قبل شده است. مهمترین عنصری که باعث شهرت و محبوبیت The Witcher 3: Wild Hunt شده است، پیوستگی دنیای آن است. یعنی شما هر تصمیمی که در دنیای بازی بگیرید، تاثیرش را تا پایان خواهید. اگر به اهالی یک روستا برای نجاتشان از دست یک هیولای عظیم الجثه کمک کنید، آنها هم تا انتهای بازی هوایتان را خواهند شد، حالا این حمایت میتواند هدیه کردن یک سلاح باشد یا هر چیزی که فکرش را میکنید. المانهای نقش آفرینی این بازی هم حتی با گذشت تقریباً 9 سال از عرضهاش هیچ رقیبی همچنان برایش پیدا نشده است. ترکیبی از مبارزات و المانهای فانتزی و جادویی بازی تا حد بسیار زیادی متکی به دانش و نبوغ شماست. در انتها بد نیست به این مورد هم اشاره داشته باشیم که سازندگان نسخه مخصوص کنسولهای نسل نهمی را با بهبودهای گرافیکی خارق العاده عرضه کردهاند تا گیمرهای نسل جدید هم بتواند از دنیای معرکه گرالت و رفقایش لذت ببرند.
خرید بازی The Witcher 3: Wild Hunt Complete Edition برای PS5
The Elder Scrolls V: Skyrim
شما نمی توانید درباره سبک جهان باز صحبت کنید و ستایش The Elder Scrolls V: Skyrim ورد زبانتان نباشد. عنوانی که برای اولین بار در سال 1994 به عنوان یک اثر RPG به صنعت گیم وارد شد و در سال 2011 هم توانست کاملترین و ایدهآلترین عنوان نقش آفرینی جهان باز که تا به حال خلق شده را به تصویر بکشد. The Elder Scrolls V: Skyrim یکی از محبوب ترین بازی های RPG در سه نسل اخیر کنسولهاست که در آن شما با ایجاد یک شخصیت از نژادها و کلاس های مختلف بازی را شروع میکنید و سپس به کاوش در دنیای فانتزی Tamriel بپردازید. اساساً شما در این بازی هر کاری که میخواهید را میتوانید انجام دهید. حتی خط داستانی بازی هم کاملاً در اختیار شماست. یعنی کلکسیونی از انتخابها و ماموریتهای جانبی پیش رویتان قرار میگیرد که میتوانید با آن ادامه داستان و مسیر ماجراجوییتان را شکل دهید. از شخصیت پردازی بگیرید تا قابلیتهای ارتقای کاراکتر و درخت مهارت بازی به معنای واقعی کلمه یکی از کاملترین انواعی هستند که تا به حال صنعت گیم به خود دیده است.
The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom
تنها نینتندو میتواند که بعد از یک اثر شاهکار، عنوانی به مراتب بهتر خلق کند. تقریباً همه این نظریه را قبول داریم که The Legend of Zelda: Breath of the Wild جز 10 بازی برتر تاریخ صنعت گیم به شمار میرود. آنقدر غنی و عمیق که شاید هیچ کس فکرش را نمیکرد نینتندو به فاصله زمانی اندک از این عنوان، نسخه جدید را با پیشرفتهای چشمگیر عرضه کند. همانطور که میدانید ماجرا این دو نسخه از جایی آغاز میشود که Link از یک خواب عمیق بلند میشود و دست بر قضا فراموشی گرفته است. حالا او میماند و ماجراجویی در دل سرزمینهای جنگلی و کوهستانی که یادآور آثار هنری پیکاسو در قرنهای پیشین هستند. The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom تقریباً از همان استانداردهای نسخه قبلی پیروی میکند، با این تفاوت که عنصر آزادی عمل را دوچندان کرده است. این یعنی میتوانید با هر ترتیبی که خواستید مراحل را تکمیل کنید و البته با انتخابهای داستانی لینک را به سرانجام ماجراجوییاش برسانید. اضافه شدن قابلیت پرواز در آسمان به کمک گلایدر و همچنین ماموریتها در دل آنها هم اولین موردی است که به هنگام تجربه بازی توجهتان را به خودش جلب میکند.
Sleeping Dogs
شما که غریبه نیستید، هر بازی که در سبک جهان باز مدرن عرضه شود، محکوم به تقلید از GTA است. حالا شما میتوانید مثل یوبیسافت و Watch Dogs منکر این تقلید بشوید، یا این که مثل Sleeping Dogs الگوبرداری از فرانچایز GTA را جار بزنید. ماجرا از جایی شروع میشود که شرکت Square Enix تصمیم گرفته بود یک بازی با حال و هوای GTA بسازد، اما با این تفاوت که در یک کشور شرقی روایت شود. استدیوهای زیادی این ایده را بین خودشان دست به دست کردند و دست بر قضا شهامت عملی کردنش را نداشتند. تا این که United Front Games تصمیم گرفت پروژه را برعهده بگیرد و یک بازی جهان باز در دل شهر هنگ کنگ بسازد. گرچه شما ردای یک تبهکار را در جامعه به تن میکنید، اما در اصل یک مامور مخفی هستید که باید با نفوذ به بزرگترین باند تبهکاری شهر برای همیشه آنها را از صفحه روزگار محو کنید. بازی جدا از داستان پردازی گنگستری-شرقی خود در زمینه گیم پلی کلکسیونی از المانهای جذاب و سرگرم کننده را پیش روی گیمر قرار میدهد. بازی سعی کرده در پیاده سازی این المانها از بازیهای مطرح الهام بگیرد، به عنوان مثال در زمینه مبارزات تن به تن شباهت دیدنی به سری عناوین Batman دارد و حتی رانندگی و سیستم تیراندازی ما را یاد فرانچایز GTA میاندازد. گرچه بازی یک اثر نسل هفتمی به حساب میآید، اما نسخه ریمستر شده آن به همراه بهبودهای گرافیکی برای نسلهای بعدی هم عرضه شده است و فضای پویا و زنده هنگ کنگ را با جلوههای بصری واقع گرایانه به تصویر میکشد.
Watch Dogs
یوبیسافت بزرگترین خودکشی تاریخ صنعت گیم را به نام خود زده است. Watch Dogs به هیچ وجه بازی بدی نبود، حتی خوب هم نبود و به معنای واقعی کلمه یک اثر خارق العاده و بینظیر به حساب میآمد. اما طمع یوبیسافت و کریخوانیهای نابهجا با GTA V که شکست دادنش محال به نظر میرسید، باعث شد تا انتظارات به طرز چشمگیری از ساخته یوبیسافت بالا برود. نمایش E3 بازی و قدم زدن ایدن پیرس در یک فضای بارانی و پویا نوید دهنده یک بازی خلاقانه بود. اما زمانی گیمرها غافل شدند که قابلیت هک کردن به عنوان المان اصلی بازی خودش را نشان داد. تا به حال هیچ سازندهای حتی نتوانسته به پیاده سازی چنین ایده خلاقانهای فکر کند، اما Ubisoft حداقل در زمانهای قدیم شهامت چنین تصمیماتی را داشت. شما میتوانستید تنها با یک گوشی شهر را به هم بریزید. به حریم شخصی مردم در گوشیهای هوشمندشان سرک بکشید، وقتی پلیس شما را محاصره کرد برق شهر را قطع کرده و فرار کنید و حتی با هک کردن چراغهای راهنمایی رانندگی کل شهر را به جان هم بیاندازید. البته بازی صرفاً به هک اکتفا نکرد و در سایر زمینهها هم یک اثر مدعی و شایسته تحسین بود. از رانندگی بگیرید تا تیراندازی واقع گرایانه و کاورگیری پویا در کنار مخفیکاری بینظیر گیم پلی بازی را به یکی از اعتیادآورترین سرگرمیهای آن زمان مبدل نمود. با این حال بازی در زمان عرضه چندین مشکل اساسی داشت که مهمترین آنها باگهای بیشمار و افت فریمهای محسوس بود. خوشبختانه یوبیسافت با گذر زمان سعی کرد این مشکلات را برطرف کند و بازی تا حد بسیار زیادی بینقص شد. Watch Dogs 2 و Watch Dogs Legion هم به نوبه خودشان عناوین قابل توجی بودند اما همچنان ماجراجویی ایدن در نسخه اول بهتر از بقیه به نظر میرسد.
Far Cry 3
یک اثر هنری خارق العاده ممکن است حتی توسط همان هنرمند نیز دیگر تکرار نشود. Far Cry 3 بهترین نمونه ممکن برای تایید چنین توصیفی است. ماجرا از جایی شروع میشود که شما به همراه دوستانتان برای یک سفر پرهیجان برنامه ریزی میکنید، اما در نهایت سر از یک جزیره بی نام و نشان در میآورید که در آن یکی از شرورترین شخصیتهای تاریخ صنعت گیم حکمرانی میکند. Vass نه جثه هیکلی دارد، نه هیبتش آنقدر زشت است، اما با اختلاف بهترین آنتاگونیست تاریخ شرکت یوبیسافت به شمار میآید. یک دیوانه به تمام معنا که تقریباً هر کار جنونواری از وی بر میآید. بازی در نهایت شما را وارد یک ماجراجویی عجیب میکند که در ته داستان سرنوشت افراد داخل جزیره را رقم خواهید زد. البته بازی دو پایان بندی متفاوت دارد که بنا به تصمیمتان شکل میگیرد. یوبیسافت از قضا سابقه زیادی در ساخت بازیهای جهان باز (Open World) دارد اما هیچ کدام از آنها به اندازه Far Cry 3 دقیق و پرجزئیات نیست. تقریباً هر انتظاری که از یک بازی اکشن جهان باز انتظار دارید در این بازی برایتان فراهم شده است. از مینی گیمهای سرگرم کننده بگیرید تا تلاش برای فتح پایگاههای داخل بازی آزادی عمل زیادی را در اختیار گیمر قرار میدهند، خصوصاً این که مراحل فرعی بازی هم دست کمی از مراحل اصلی ندارند. برای پیشروی در مراحل بازی هم اختیار عمل دارید؛ میتوانید با ماشین به دل دشمن بزنید و با سیستم تیراندازی بازی تار و مارشان کنید، یا این که مخفیکاری را ترجیح دهید و بی صدا اردوگاه دشمن را با خاک یکسان کنید.
Marvel’s Spider-Man 2
در روزهایی که اکثر قریب به اتفاق بازیهای ابرقهرمانی در بهترین حالت یک اثر متوسط به شمار میرفتند، Insomniac توانست دوباره این عناوین را زنده کرده و به جایگاه اصلیشان برگرداند. Marvel’s Spider-Man حتی میتواند برای سری بازیهای Batman استدیوی راکستدی هم کری بخواند و چه بسا در بسیاری ابعاد از آن بهتر هم باشد. گرچه نسخه اول بازی یک شاهکار به تمام معنا بود، اما نسخه دوم توانست حتی به مراتب از آن هم موفقتر باشد. به چند دلیل اساسی؛ نخست این که Marvel’s Spider-Man 2 این بار نیویورک را با وسعت و جزئیات گرافیکی خارق العادهای به تصویر میکشد. از طرفی شخصیتهای شرور بازی هم تعدادشان بیشتر شده است و از کریون شکارچی بگیرید تا ونوم و رفقایشان در بازی حضور دارند. اما مهمترین عامل موفقیت این بازی، قابلیت استفاده همزمان از دو کاراکتر است. هم پیتر پارکر و هم مایلز موارلز در بازی حضور دارند و میتوانید در مراحل بازی بین آنها سوئیچ کنید. خوشبختانه تیم سازنده توانسته به خوبی بین گیم پلی این دو کاراکتر تفاوت قائل شود. شما میتوانید با پیتر پارکر و سیمبیوت ونوم که گریبان گیرش شده دشمنان را با شدت و خشونت بیشتری تار و مار کنید. از طرفی گجتهای مایلز مورالز بیشتر شده که میتواند برای مراحل مخفیکاری و تعقیب و گریزها حسابی کمکتان کند.
Ghost of Tsushima
ساموراییها گرچه در دنیای سینما و تلویزیون یکی از اقلیتهای پیشتاز به شمار میروند، اما حقیقتاً در صنعت گیم به اندازه پتانسیلشان به آنها بها داده نشده است. Ghost of Tsushima اما این طلسم را برای همیشه میشکند و یک ماجراجویی پرجزئیات و عمیق از دنیای ساموراییها را به تصویر میکشد. شما به عنوان یک سامورایی تازه کار این وظیفه را دارید که مردم و قبیلهتان را از حمله مغولان نجات دهید! حتی پیچ و خمهای داستانی بازی درست مثل آثار شرقی سینما در دوران کلاسیک خیره کننده و بینظیر است. Ghost of Tsushima در ارائه جزئیات خودش دست و دلباز بوده و شما در جای جای نقشه میتوانید حال و هوای ژاپنی و سامورایی را با اعماق وجودتان حس کنید. از معماریهای بینظیر آن زمان بگیرید تا سبک زندگی و پویایی جامعه چیزی است که هر گیمری را از خود بی خود میکند. نکته جالب اینجاست که سازندگان چندان بر روی ویژگیهای نقشه بازی مانور ندادهاند و به هر قیمتی سعی دارند گیمر را برای کاوش بیشتر در دنیای بازی وسوسه کنند. جایی که مراحل اصلی و فرعی بسیار متنوع و سرگرم کنندهای انتظارتان را میکشد. اما همانطور که حدس زدهاید، بازی بیشترین تمرکزش را حول محور مبارزات قرار داده است. در روزگاری که عناوین اکشن رنگ و بوی فانتزی و تخیلی به خود گرفتهاند، Ghost of Tsushima مبارزات واقع گرایانه سراسر هیجان را به تصویر میکشد. خلاصه آن که Ghost of Tsushima یکی از بهترین عناوین جهان بازی است که استدیوی ساکر پانچ و سونی تا به حال ساختهاند.
خرید بازی Ghost of Tsushima Director’s Cut برای PS5
Horizon Forbidden West
گیمرهای قدیمی استدیوی گوریلا گیمز (Guerrilla Games) را به واسطه سری بازیهای Killzone میشناسند. یک عنوان اکشن تیراندازی اول شخص که حال و هوای تخیلی داشت و در حقیقت یک رقیب جدی برای فرانچایز Halo به شمار میرفت. اما سونی در اواسط نسل هشتم یک ریسک بزرگ کرد. مدیران پلی استیشن تصمیم گرفتند Guerrilla Games را مامور ساخت یک بازی جهان باز نقش آفرینی کنند. نتیجه کار خلق عنوان Horizon Zero Dawn بود. بازی آیندهای را روایت میکرد که در آن بشر به سمت انقراض رفته است و حالا دایناسورها و موجودات روباتیک در آن حکمرانی میکنند. شما کنترل یک کاراکتر مونث به نام Aloy را برعهده خواهید گرفت که بیش از هر چیزی برای تمدن بشری و مردم خودش تلاش میکند. مبارزات تن به تن و تیراندازی بازی دو رکن اصلی به شمار میآیند که البته بار جذابیت را میتوانند تنهایی به دوش بکشند. Horizon Forbidden West به عنوان دومین نسخه از این مجموعه کاری را انجام داده است که بسیاری از دنبالهها از انجامش عاجز هستند. یعنی یک ارائهی یک جهان به مراتب بزرگتر و عمیقتر که گیمر شاید هیچ وقت فرصت نکند تمام جزئیاتش را ببینید. از طرفی سخت افزار قدرتمند PS5 باعث شده تا سازندگان بتوانند ضمن ارائه جلوههای بصری واقع گرایانه، از دردسر لودینگهای عذاب آور هم راحت شوند.
خرید بازی Horizon Forbidden West برای PS5
خرید بازی Horizon Forbidden West برای PS4
دنیای بازیهای جهان باز خودش به چندین زیر مجموعه و سبک متنوع تقسیم میشود. اگر عاشق جولان دادن در یک شهر مدرن و امروزی هستید، GTA برای شما ساخته شده است! اگر یک اثر فانتزی با المانهای جادویی و موجودات مرموز میخواهید The Witcher 3 بهترین گزینه است. حتی اگر به دنبال یک اثر فرازمینی و ماورای کهکشانها هستید، No Mans Sky پشیمانتان نمیکند. یا شاید هم بخواهید یک اثر ابرقهرمانی با مبارزات تن به تن سینماتیک تجربه کنید که مسلماً اینجا Batman Arkham City شایستهترین انتخاب است. هرگز هم از شاهکار بیبدیل صنعت گیم یعنی Red Dead Redemption 2 هم غافل نشوید. اینها فقط گوشهای از بهترین بازیهای جهان باز صنعت گیم بودند. از Elden Ring بگیرید تا The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom، Minecraft و Death Stranding و… هر کدام سهم خودشان را در انقلاب بازیهای Open World ادا کردهاند.