سبک نقش آفرینی در تار و پود صنعت گیم ریشه دوانیده است. آن قدر که حالا میتوان آن را به مثابه یک درخت تنومند دانست که بر کل بازیهای ویدئویی سایه انداخته! ما صرفاً با یک سبک ساده روبرو نیستیم. شما تقریباً در بسیاری از بازیهای امروزی میتوانند المانهایی از این سبک را به وضوح ببینید. کمای این که خود سبک اکشن نقش آفرینی (ARPG) هم به زیرمجموعههای گستردهای تقسیم میشود که یکی از دیگری بزرگتر و کاملتر هستند. در سالیان اخیر با رشد سخت افزاری کنسولهای گیمینگ حالا سازندگان دیگر با آن محدودیتهای دست و پاگیر سابق روبرو نیستند و میتوانند عناصر فانتزی و قوه خیالشان را که اصلیترین رکن بازیهای نقش آفرینی هستند را بیش از پیش به تصویر بکشند. پربیراه نیست بگوییم که ساخت یک بازی اکشن نقش آفرینی دل و جرئت می خواهد. شما به عنوان یک بازیساز در چنین عناوینی محکوم هستید که از چارچوب واقعیت فاصله بگیرید و با قوه خیال پردازیتان روح گیمر را به عرش برسانید. حالا این عناصر فانتزی میتوانند جادو جمبل باشند یا موجودات فانتزی و فرابعدی! مطمئناً در هیچ دورهای از تاریخ به اندازه برههای که الان میبینیم، سبک اکشن نقش آفرینی نتوانسته است به بلوغ لازمهاش دست پیدا کند. شما کلکسیونی از بازیهای مختلف در ژانرهای متنوع را میبینید که همگی در اعتلای این سبک نقش بسزایی داشتهاند. در این مطلب نگاهی به برترین بازیهای اکشن نقش آفرینی خواهیم انداخت که تجربهیشان بر هر کسی واجب است.
The Witcher 3: Wild Hunt
The Witcher 3: Wild Hunt نه تنها برترین بازی اکشن نقش آفرینی تاریخ است بلکه میتواند در قامت یکی از دست نیافتنیترین بازیهای صنعت گیم برای رقبایش خط و نشان بکشد. The Witcher 2 انصافاً بازی بدی نبود، اما خوشبینترین طرفداران استدیوی CDPR هم فکرش را نمیکردند که The Witcher 3: Wild Hunt بتواند تا این حد موفق و جریان ساز ظاهر شود. ماجرای گرالت پیر حالا وارد بعد جدیدی شده است. اما نکتهای که ارزش این ماجراجویی را دوچندان کرده، انتخابهای داستانی تاثیرگذار است. به هیچ وجه این انتخابها را دست کم نگیرید. تقریباً هر تصمیمی که در خلال تجربه بازی میگیرید تاثیرش را در ادامه روند بازی به وضوح خواهد گذاشت. ممکن است در یک مرحله فرعی به یک پیرمرد در دهکده کمک کنید و بعدها در مراحل اصلی عصای دستتان شود. بازی اما در زمینه گیم پلی هم یک معجزه به تمام معناست. ترکیبی از مبارزات چالش برانگیز مبتنی بر جاخالی دادن و ضربات سبک و سنگین که برای هر گیمری میتواند جذاب و وسوسه کننده به نظر برسد. به این موضوع اما المانهای فانتزی و جادویی را هم اضافه کنید تا کلکسیون تکمیل شود. این یک مورد را مطمئن باشید که هیچ بازی به اندازه The Witcher 3: Wild Hunt در زمینه ارتقای کاراکتر و درخت مهارت حساس و دقیق عمل نخواهد کرد.
خرید بازی The Witcher 3: Wild Hunt Complete Edition برای PS5
Baldur’s Gate 3
استدیوی Larian همهیمان را غافلگیر کرد. هیچ کس حتی تصور این را نمیکرد که در سال 2023 شاهد یکی از بهترین عناوین تاریخ صنعت گیم توسط استدیوی Larian باشیم. تقریباً تمام مولفههای یک بازی ARPG شاهکار را میتوانید در این بازی ببینید، چه بسا بتوان گفت در بسیاری از قسمتها، بازی این سبک را ارتقا هم داده است. شما برای رهایی از یک موجود مرموز که در مغزتان رخنه کرده مجبور به کاوش در دنیای بازی میشوید تا بلکه پادزهری برای این انگل پیدا کنید. چیزی که باعث شده Baldur’s Gate 3 تبدیل به بهترین بازی سال 2023 شود، ظرافت سازندگان در المانهای نقش آفرینی و ارتقای کاراکتر است. درخت مهارت کاراکتر در کنار قابلیت پیشرفت آن حداقل تا به اینجا نظیر و مانند نداشته است. از طرفی همچنان سیستم دیالوگهای تاثیرگذار و انتخابهای داستانی یکی از ارکان اصلی بازی را تشکیل میدهند. انتخابهایی که البته پایان بندیهای متفاوتی را به تصویر میکشند. تمام این موارد دست در دست هم میدهند تا Baldur’s Gate 3 یکی از مدعیترین بازیهای این لیست باشد.
Mass Effect 2
ذهن بلندپرواز بشر همیشه عاشق کاوش دنیای فرازمینی است. خصوصاً در کهکشان راه شیری که دستمان از خیلی قسمتهای آن کوتاه مانده است. اما استدیوی BioWare اینجاست تا این رویای دست نیافتنی را برایمان محقق کند؛ اما با شگرد همیشگی خودش! این بار هم فرمانده شپرد دوست داشتنی شخص اول داستان ماست. شما در ابتدای بازی میتوانید جنسیت و کلاس کاراکتر را انتخاب کنید. این مورد اولین ملزومه یک بازی نقش آفرینی است که به لطف شخصی سازی گسترده و شایسته تحسین آن میتواند یکی از بهترین نمونههای تاریخ صنعت گیم باشد. BioWare شما را مجبور میکند که پایگاه فضاییتان را ارتقا دهید و برای گسترش یارانتان به جای جای کهکشان سفر کنید. اما فراموش نکنید که Mass Effect 2 یکی از بینظیرترین تجربههای اکشن فضایی را به تصویر میکشد. سازندگان توانستند در این نسخه سیستم مبارزات را بکوبند و از نو بسازند. در وهله اول سیستم کاورگیری کاراکتر بسیار واقع گرایانه شده بود و از آن طرف به لطف سلاحهای متتوع خود هرگز رنگ و بوی تکراری به خود نمیگرفت. اما شاید گل سرسبد ویژگیهای این بازی، انتخابهای داستانی آن باشد. انتخابهایی که روابط عاطفی و دوستانه با سایر کاراکترها را شکل میدهد و چه بسا بتوان آن را اصلیترین خصوصیت بازی در میان رقبای موجود در این لیست دانست.
Elden Ring
تصورش را بکنید؛ ترکیب داستان سرایی جرج ار ار مارتین و هیدتاکا میازکی! حتی شنیدنش هم مو را به تن آدم سیخ میکند چه برسد به این که بازی ساخته شده توسط این دو افسانه دست نیافتنی را تجربه کنیم. میازاکی بعد از تجربههای بسیار درخشانش در بازیهای Dark Souls و Bloodborn تصمیم گرفت بار دیگر تمام توانش را برای خلق یک شاهکار به یادماندنی به کار بگیرد. در این میان اما یک پازل گم شده وجود داشت؛ جرج ار ار مارتین همان تکه پازل گم شده بود که توانست با قوه تخیل و داستان پردازی بینظیرش Elden Ring را به یکی از جاودانهترین بازیهای تاریخ مبدل کند. بازی همچنان مانند سایر آثار میازاکی چالش برانگیز و اعصاب خردکن است. اما به طرز اعجاب برانگیزی، گیمرهایی که حتی با سبک و سیاق عناوین سولز لایک ارتباط برقرار نمیکنند هم میتوانند با لحظه به لحظهی آن انس بگیرند. سیستم مبارزات متعادل در کنار باس فایتهای جان سخت از آن دست المانهایی هستند که همیشه در تمام بازیهای میازاکی جوابشان را پس دادهاند و این بار هم همان ترکیب درخشان همیشگی را به رخ میکشند.
Fallout New Vegas
تب و تاب Fallout با موفقیتهای این سریال بالا گرفته است. آن قدر که بعد از سالها تمامی نسخههای این فرانچایز دوباره سر زبانها افتادند که خب در این بین Fallout New Vegas شاید بیشترین میزان محبوبیت را داشته باشد. هر چه باشد ما با یکی از متفاوتترین و خاصترین عناوین RPG تاریخ صنعت گیم روبرو هستیم که از منظر کیفیت سالهای سال جلوتر از زمان خودش بود. گرچه بازی پیش رویمان یک نسخه فرعی از این مجموعه است اما مکانیکهای جدیدی که سازندگان به بازی اضافه کردند به نوبه خود جای ستایش و تحسین داشت. کلکسیونی از سلاحهای سرد و گرم جدید به بازی اضافه شد و همین یک مورد ریتم مبارزات را سنگینتر از قبل کرد. از آن طرف بازی در زمینه داستانی و انتخاب دیالوگها هم توانست یک تحول چشمگیر داشته باشد. دیالوگها حالا آن فرم نخ نمای همیشگیشان را نداشتند و کاملاً با حساب و کتاب نوشته شده بودند. جدای از این مورد New Vegas در زمینه طراحی هنری و گرافیکی هم چند سر و گردن بهتر از نسخههای قبلی بود. تم زرد رنگ و سنگین همیشگی این فرانچایز حالا با نورپردازیهای واقع گرایانه و بافتهای باکیفیت همراه شده بودند تا محصول نهایی تبدیل به یکی از چشمنوازترین نسخههای این مجموعه شود.
Legend of Zelda: Breath of the Wild
نینتندو برای به وجد آوردن طرفدارانش نیاز به گرافیک واقع گرایانه و سخت افزار پیچیده ندارد. آنها هنر ساخت یک بازی سرگرم کننده را خوب بلدند و فارغ از گرافیکهای پرجزئیات و سینماتیک امروزی، به مفهوم واقعی صنعت گیم اهمیت میدهند. Legend of Zelda: Breath of the Wild یکی از همین عناوین است. فراموش نکنید که ما شاهد یکی از بهترین عناوین تاریخ صنعت گیم هستیم که شاید هیچ وقت نظیر آن را نتوانیم ببینیم. Legend of Zelda: Breath of the Wild این بار سعی کرده است تمام مولفههای یک بازی نقش آفرینی را به خوبی رعایت کند. این دقیقاً برخلاف رویه نسخههای قبل است که در چند قسمت حسابی لنگ میزدند. بازی به طرز اعجاب برانگیزی گسترده شده است و به شما این امکان را میدهد تا با کاوش در دنیای آن، کاراکتر خودتان را ارتقا دهید. از آن طرف سیستم مبارزات بازی هم ترکیبی از سلاحهای متنوع با کمبوهای جذاب و منحصر به فرد است که به لطف انیمیشنهای بسیار نرم و روان بازی میتواند یکی از بهترین تجربیات گیمریتان را رقم بزند. از آن طرف بازی به خوبی توانسته عناصر نقش آفرینی از قبیل انتخابهای داستانی تاثیرگذار و درخت مهارت را رعایت کند.
Elder Scrolls V: Skyrim
خوشبحال به مایکروسافت که با خرید شرکت بتسدا، حالا یکی از محبوبترین فرانچایزهای تاریخ صنعت گیم را در اختیار دارد. آن قدر محبوب که آخرین نسخه از این فرانچایز تحت عنوانElder Scrolls V: Skyrim توانست ظرف 2 روز بیش از 3 میلیون نسخه در سراسر جهان بفروشد. از قضا آن سالها منتقدین آن قدرها با بازیهای نقش آفرینی سر سازش نداشتند اما با دیدن شکوه و عظمت Elder Scrolls V: Skyrim چارهای جز ستایش و تحسین برایشان باقی نماند. بازی یکی از معدود عناوین نقش آفرینی است که هم از نمای اول شخص و هم سوم شخص روایت میشود. تقریباً هر آنچه که از بازیهای امروزی درباره سیستم انتخاب دیالوگ میبینید، همگی تا حد بسیار زیادی از Elder Scrolls V: Skyrim الهام گرفته شدهاند. انتخابهایی که واقعاً داستان بازی را شکل میدهند و نشان از حساسیت زیاد سازندگان در تعامل گیمر با بازی دارد. اما با این تفاسیرElder Scrolls V: Skyrim بدون داشتن یک سیستم خلق کاراکتر درست و حسابی هیچ وقت موفق نمیشود. کلاسهای مختلفی در بازی حضور دارند که البته هر کدام در زمینه مبارزه و پیشروی با یک تاکتیک خاصی عمل میکنند. خلاصه آن که Skyrim از آن دست بازیهایی است که هیچ وقت نمیتوانیم نظیرش را ببینیم.