راستش را بخواهید حالا که نیمی از عمر کنسولهای نسل نهمی گذشته است، ما چندان تفاوتی بین آثار PS4 و PS5 ندیدهایم. لااقل تحولی که PS4 بعد از پایان دوران PS3 در صنعت گیم پدید آورد را نتوانستیم مجدداً تجربه کنیم. به هر حال پلی استیشن 4 (Playstation 4) کنسولی بود که از نظر معماری و سخت افزار حرفهای زیادی برای گفتن داشت و در طول عمر تقریباً یک دههای خودش کلکسیونی از بازیهای جذاب و معرکه را میزبانی کرد. شاید هیچ سبکی به اندازه ژانر ترس و بقا نتوانسته باشد دین خودش را به این کنسول و صنعت گیم ادا کند. از سازندگان و استدیوهای جدید بگیرید تا آنهایی که چند پیراهن بیشتر پاره کردهاند، آثار خارق العاده و متفاوتی را در طول این یک دهه برای PS4 به بازار عرضه نمودهاند. مسلماً تجربه تمامی این عناوین از عهده هر کسی بر نمیآید و چه بسا بسیاری از آنها هنوز هم برای تعدادی از گیمرها ناشناخته باشند. در این مطلب نگاهی به 10 بازی برتر ترسناک PS4 خواهیم انداخت که تجربهیشان برای دارندگان این پلتفرم لازم و ضروری به نظر میرسد.
Visage
راهروهای تاریک، مکانهای مروموز که حتی کوچکترین اجزای آن هم خبر از رازهای مگو و اسرار پنهانی دارند. احتمالاً با شنیدن این جملات ذهنتان تنها به سمت بازی P.T معطوف میشود. عنوانی که حتی نسخه آزمایشی آن هم در دسترس قرار گرفت و توانست در مدت زمان کوتاهی صنعت گیم را تحت سیطره خود قرار دهد. با این حال جدایی کوجیما از کونامی باعث شد تا این عنوان هرگز به سر منزل مقصود و عرضه نرسد. اما تفکر و ایدهای که کوجیما به تصویر کشید باعث شد تا سایر بازیسازان هم شهامت پیاده کردنش را پیدا کنند. Visage، اثر استدیوی SadSquare Studio، یکی از همین عناوین است و پربیراه نیست بگوییم از منظر کیفی هیچ دست کمی از دست پخت کوجیما ندارد. چهار فصل این بازی هر کدام روایتهای متفاوت و جداگانهای دارند و از قضا هر 4 قسمت با تصاویر ترسناک و بعضاً ناراحت کنندهای که به تصویر میکشند، یک راست سلامت روانتان را هدف قرار میدهند. همانطورکه گفتیم تمرکز بازی حول محور پازلها و معماهای ترسناک میباشد. به هر حال خوب یا بد، بیشتر موفقیت Visage به خاطر الهام گیری از P.T است اما به معنای واقعی کلمه راه نیمه تمام اثر کونامی را به سرانجام میرساند و با ارائه یک اتمسفر راز آلود و ترسناک عنصر ترس روانشناسی را به تصویر میکشد.
Amnesia: The Bunker
Amnesia: The Bunker به عنوان جدیدترین اثر این فرانچایز رویکرد کاملاً متفاوتی با نسخههای قبلی دارد اما در عین حال از منظر ترساندن مخاطب و بالا بردن آدرنالینش چند سر و گردن بهتر عمل میکند. شما در قالب یک سرباز جنگ جهانی اول بعد از زخمی شدن به یکباره خودتان را در یک پناهگاه پرپیچ و خم پیدا میکنید. ماجرا اما با ورود یک هیولای عجیب و غول پیکر پیچیدهتر هم میشود. ظاهراً او عامل کشت و کشتارهای اطراف است و حالا در همین پناهگاه در به در دنبالتان میگردد. این دقیقاً نمونه بارز یک ترس کلاسیک و سنتی در فضای مدرن (البته اگر جنگ جهانی را مصداق مدرن بدانیم) است که توسط استدیوی Frictional Games به تصویر کشیده میشود. حالا شما وظایف متعددی دارید، از پیدا کردن راه خروج پناهگاه بگیرید تا روشن نگه داشتن ژنراتور تولید برق! البته هیولای پیش رویتان هم دست و پا بسته نیست. او به کوچکترین صدا و نوری که تولید میشود حساس است. به همین خاطر منابع شما تا حد بسیار زیادی محدود خواهد بود و هیچ جارهای جز صرفه جویی در مصرف آنها ندارید. اتفاقاً زیبایی بازی به همین مورد است! یعنی محدودیت و ترس در کنار هم، چیزی که البته ناتی داگ و The Last of Us استاد آن هستند. به هر صورت Amnesia: The Bunker در یک فضای پیچ در پیچ و تاریک، اوج داستان سرایی ترسناک و گیم پلی چالشی را به تصویر میکشد. راستش را هم بخواهید زیاد بخش اکشن ندارد اما در عین حال خوب میداند ک چطور شما را میخکوب کند.
Outlast
اگر جنبههای سلیقهای را کنار بگذاریم، هیچ بازی در صنعت گیم به اندازهی اثر استدیوی Red Barrels نتوانسته در ترساندن مخاطب بی رحم و جسور عمل کند. حتی همین حالا که کلکسیونی از بازیهای ژانر وحشت نسل نهمی هم عرضه شدهاند، همچنان Outlast آن تازگی و حس ناب خودش را به تصویر میکشد. بازی داستان روزنامهنگار بیباک و شجاعی را روایت میکند که برای حل معماهای یک بیمارستان روانی آستین همت را بالا میزند! ماجراجویی که از قضا تبدیل به یکی از ترسناکترین و بیرحمانهترین روایتهای صنعت گیم میشود. به هر حال این تیمارستان هیچ شباهتی با نمونههای سینمایی و هالیوودی ندارد و حتی در همان اولین دقایق تجربه بازی هم کوچکترین سازشی با مخاطب از خودش نشان نمیدهد. شما هم یک خبرنگار هستید نه بزن بهادر، به همین خاطر بخش اکشن چندان خاصی هم وجود ندارد. تنها چیزی که شما دارید یک دوربین دید در شب است و بس! پس دو گزینه اصلی شما مخفیکاری است و در صورت لزوم فرار! بازی با همین چند المان ساده کاری میکند که حداقل در صنعت بازیهای ویدئویی مثل و نظیر نداشته است.
Alien: Isolation
مفهوم تنهایی در یک فضای سرد و ناشناخته از آن دست پتانسیلهایی به شمار میرود که در صنعت گیم به آن چندان توجه شایستهای نشده است. اما استدیوی Creative Assembly با عنوان Alien: Isolation به طور ماهرانهای از این چشم انداز استفاده میکند. خصوصاً این که از عناصر عاطفی و احساسی هم غافل نمیشود. شما در قالب شخصیتی به نام آماندا ریپلی برای پیدا کردن مادر گمشدهیتان در یک ایستگاه فضایی عازم سفری در دل کهکشانها و بیگانگان میشوید. اینجاست که سر و کله یک زنومورف ترسناک و تهوع آور سر راهتان سبز میشود. از آن به بعد شما هستید و بیگانگانی که گاه و بیگاه سر راهتان سبز میشوند. به این مورد یک فضای تاریک و بی روح را هم اضافه کنید تا اوج فشار و استرسهای روانی پیش رویتان چند برابر شود. از بخت بد، سلاحها اساساً در برابر زنومورف بی فایده هستند. به همین خاطر تنها گزینه دم دستتان ردیابهای حرکتی، چراغ قوه و یک سلاح سبک ساده است. خوشبختانه شما یک سلاح مهمتر دارید و آن هم هوش و نبوغ آمانداست. او اصولاً راهکارهای کارآمدی برای برون رفت از مشکلات دارد اما هر چه قدر هم که باهوش باشد، در برابر هوش مصنوعی پیشرفته زنومورف گاهاً کم میآورد. در نتیجه کوچکترین اشتباه و محاسبات غلط میتواند به قیمت از دست رفتن جانتان تمام شود.
Layers of Fear
دنیای هنر هر چه قدر هم که جذاب و محصور کننده باشد، روایات غم انگیز را هم در خودش جای داده است. شمار نقاشان صاحب نامی که از مشکلات روانی رنج میبردهاند حقیقتاً از دستمان در رفته، اما حداقل میدانیم که تعداد زیادی از آنها مثل ون گوگ خودشان شخصاً به زندگیشان پایان دادهاند. مسلماً اولین سوالی که در ذهنمان مطرح میشود، حالات ذهنی و روانی این هنرمندان در واپسین روزهای زندگیشان است. استدیوی Bloober Team با بازی Layers of Fear بهترین پاسخ ممکن را به مخاطب میدهد. شما به لطف این عنوان در قالب یک نقاش مرموز با عناصر روان پریشانه متعدد دست و پنجه نرم میکنید. جاه طلبی و کمال گرایی این نقاش باعث شده تا زندگی اجتماعیاش به انزوا کشیده شود. بازی مستقیماً سراغ ترسناکترین حالت از ترس در صنعت گیم رفته است؛ ترس روانشناختانه! شما خیلی زود در بازی متوجه میشوید که نقاش داستان دچار توهم و روان پریشی شده است. به همین خاطر دائماً با موقعیتهایی روبرو میشوید که تمایزشان با واقعیت ممکن نیست. بزرگترین نقطه قوت Layers of Fear فضاسازی و طراحی هنری آن است. ترکیب نور کم، موسیقی تاثیرگذار و ناراحت کننده در کنار تصاویر سرگردان که سرعت فزایندهای هم دارند میتواند در اعماق روح هر گیمری نفود کند.
Resident Evil 7: Biohazard
کپکام (Capcom) حالا بر قله صنعت گیم ایستاده است. برخلاف اکثر شرکتهایی که حالا با مشکلات مالی و تورم دست و پنجه نرم میکنند، کپکام به لطف برنامه ریزی دقیقاً که برای سری Resident Evil داشته، روند رو به رشدی را از خودش به ثبت رسانده است. در حالی که نسخه ششم بیشتر تمرکزش را حول محور عناصر اکشن گذاشت، Resident Evil 7: Biohazard یکبار برای همیشه این رویه را تغییر میدهد و به جای نمای سوم شخص از دوربین اول شخص برای روایت بازی استفاده میکند. ایتن وینترس (Ethan Winters) سه سال پس از گم شدن همسرش حالا به دنبال دریافت یک پیام عازم ایالت لوییزیانای آمریکا (Louisiana) میشود. ماجراجویی که بیگمان یکی از ترسناکترین روایتهای تاریخ صنعت گیم را به تصویر میکشد. نمای اول شخص بازی به خوبی توانسته با فضای تنگ و تاریک سازگاری پیدا کند و در عین حال عناصر مخفیکاری را در الویت خودش قرار دهد. برخلاف نسخههای قبلی این بار هوش و ذکاوت شما در پیشروی مراحل حرف اول را میزند. صدالبته پازلها و معماهای زیادی هم سر راهتان قرار میگیرد که اتفاقاً حل کردنشان کار هر کسی نیست.
The Last of Us: Part 2
یک سری از بازیها هستند که صنعت گیم میتواند با آنها در برابر سایر حوزههای سرگرمی فخر بفروشد و به خودش بنازد. The Last of Us: Part 2 یکی از همین عناوین است. آنچنان که سریال این عنوان هم توانست کار خارق العاده استدیوی ناتی داگ (Naughty Dog) و نیل دراکمن را در قالب یک مجموعه تلویزیونی به تصویر بکشد. The Last of Us: Part 2 در اصل یک بازی اکشن ماجراجویی است که داستان پسا آخرالزمانی الی و جوئل را ادامه می دهد، اما این باعث نمی شود که آن را جز ترسناکترین بازیهای PS4 ندانیم. سوای زامبیها و موجودات چندش آوری که بازی دارد، ترسهای لحظهای در دل محیطهای تاریک و خالی از سکنه همچنان حرف اول را میزند. در عین حال اگر دلتان برای له کردن صورت یک زامبی تنگ شده مطمئناً The Last of Us Part II امیالتان را ارضا میکند. خلاصه هر چیزی که از یک بازی ترسناک بخواهید را ناتی داگ پیش رویتان قرار میدهد و در نهایت با یک داستان دراماتیک تیر نهایی را به قلب شما میزند.
Until Dawn
در روزهایی که PS4 با عناوین انحصاریاش در بازار تاخت و تاز میکرد، Until Dawn (ساخته استدیوی Supermassive Games) توانست در عین ناباوری خودش را در قامت یکی از بهترین بازیهای ترسناک نسل هشتم به همگان معرفی کند. بازی البته یک داستان کلیشهای دارد که خوشبختانه با روایت منحصر به فردش تجربهای معرکه را رقم میزند. ماجرا از جایی شروع میشود که گروهی از نوجوانان در قالب یک اکیب برای تعطیلات خودشان به منطقهای مرموز و دور افتاده سفر میکنند. از قضا سال گذشته دو دوست از اعضای همین اکیپ در چنین مکانی ناپدید شدهاند و حالا این گروه هشت نفره میخواهند پرده از اسرار و رازهای مگو بردارند. به چند دلیل قابل توجه Until Dawn لیاقت حضور در این لیست را دارد. نخست ارائه یک اثر ترسناک اسلشر منحصر به فرد است که به خوبی با ویژگیهای تعاملی کنترلر Dualshock 4 سازگاری دارد. یعنی در یک سری از مراحل که آنتاگونیست بازی به دنبالتان است، باید کنترلر را محکم بچسبید وگرنه کوچکترین جابجایی میتواند به قیمت پیدا کردن شما تمام بشود. دلیل بعدی اما حضور بازیگران سرشناسی مثل رامی مالک است. گرچه بازی با 8 نفر از اعضای اکیپ شروع میشود اما مرگ هر کدام از آنها به منزله اتمام بازی نیست و شما مجبور هستید به نحوی بازی را با سایر اعضا ادامه دهید. گفتنی است چندین پایان متفاوت هم پیش رویتان قرار دارد که به تناسب انتخابهایتان رقم میخورد.
SOMA
SOMA به مانند Amnesia (دیگر بازی موجود در لیست) توسط استدیوی Frictional Games ساخته شده است و از کلیشههای ژانر ترس و وحشت فاصله میگیرد. یعنی به جای این که روی محیطهای ترسناک سنتی مثل روستاهای دور افتاده، تیمارستان و عمارت متروکه تمرکز کند، شما را یک راست به اعماق آبها میبرد و یک پس زمینه شگفت انگیز را برای به چالش کشیدن گیمرها به کار میبرد. نویسندهای به نام سایمون بعد از یک حادثه مغزی تصمیم میگیرد به یک مرکز تحقیقاتی برای بررسی مشکلات ذهنیاش مراجعه کند، اما به یکباره سر از پایگاهی مرموز آن هم در آیندهای دور در میآورد. تقریباً هر نوع دشمنی که فکرش را بکنید پیش رویتان قرار دارد، از ماشینهایی که سرپیچی کردهاند بگیرید تا هیولاهای پنهان شده در اعماق اقیانوسها! شما مامور هستید که ایستگاه زیر دریا را کنترل کرده و با حفظ منابع حیاتی از شر تهدیدات سایر موجودات خلاص شوید. SOMA اما به طرز مبتکرانهای هم در بردارنده ترسهای لحظهای است و هم این که با مفاهیم روانشناختی دائماً ماهیت وجودی انسان و بشر را زیر سوال میبرد.
Resident Evil 4 Remake
Resident Evil 4 Remake نه تنها یکی از بهترین بازیهای ترسناک یک دهه اخیر به حساب میآید، بلکه میتوان آن را رده برترین ریمیکهای تاریخ صنعت گیم قلمداد کرد. قبول داریم، انصافاً یک بازی کاملی مثل Resident Evil 4 احتیاجی به بازسازی نداشت، اما کپکام نشان داد که میتواند از روی یک اثر شاهکار، اثری به مراتب جذابتر بسازد. سازندگان به خوبی توانستهاند در کنار اصول کلاسیک این مجموعه، استانداردهای جدیدی در ژانر ترس و بقا را خلق کنند. دوربین بازی حالا مقداری سینماتیکتر شده و گیم پلی خصوصاً در بخش تیراندازی بهبودهای چشمگیری به خود دیده است. سیستم مخفیکاری هم سعی کرده تا حدودی از ویژگیهای نسخه هفتم و هشتم این مجموعه استفاده کند و البته به لطف بهبود هوش مصنوعی دشمنان حالا یک تجربه جذابتر و درگیرکننده را به ارمغان میآورد. در زمینه گرافیکی هم نیازی به توضیح اضافی نیست! کپکام با اختلاف یکی از واقعگرایانهترین بازیهای ژانر ترس و بقا را طراحی کرده است. از نورپردازیهای معرکه بگیرید تا فضاسازی خارق العاده دنیای بازی شاهکار خالص هستند.
سبک ترس و بقا در صنعت گیم مثل یک دریای عریض و پهناور است. شاید ما روزی بتوانیم به کنارهها و مرزهای آن برسیم، اما در دست یابی به اعماق و جزئیات آن عاجز هستیم. خود این سبک شامل زیرسبکهای مختلفی است، از انواع اسلشر و ترسهای لحظهای بگیرید تا عناوینی که بر روی محتواهای روانشناختانه متمرکز هستند. ممکن است که پدیدآورنده این حس ترس یک انسان کله خراب و قاتل باشد، یا یک موجود رباتیک! ممکن است یک هیولا یا زامبی باشد و یا حتی یک توهم دیداری که مرتباً میآید و میرود. در این مطلب نگاهی به 10 بازی PS4 از بهترین بازی های ترسناک این پلتفرم داشتیم که تجربهیشان از نان شب هم واجبتر است که تمامی زیرمجموعههای این سبک را پوشش میدهد.