مقالات

از عرش تا فرش؛ بررسی دلایل افول یوبیسافت

گرچه دریای صنعت گیم هیچ گاه ساحل ندارد اما در میان این حجم از گستردگی، کماکان شاکله و اساس این هنر اعجاب برانگیز روی دستان سازنده‌های بزرگی می چرخد که بازار را در سیطره خود دارند. از راکستاری که با GTA V همه رکوردها را جا به جا کرده بگیرید تا EA، سونی، اکتیویژن، Take-Two، مایکروسافت و خیلی از این دانه‌ درشت‌هایی که حرف اول و آخر این صنعت را می‌زنند. یکی ازهمین صاحبان قله گیم، یوبیسافت است با عناوینی که گل سرسبدشان Assassin’s Creed است. آن‌هایی که مدت‌هاست با گیم هم‌نشینی دارند می‌دانند که این کمپانی چه نقش الهام‌آوری در تاریخ صنعت گیم داشته است. سازنده‌ای که خیلی پیش‌تر جاه طلب بود و کیفیت و رضایت مخاطب را هرگز به یک مشت پول نمی فروخت. یوبیسافت هنوز هم بازی‌های خوبش را دارد. هنوزم فروش و درآمد خوبی به جیب می‌زند. اما هم من و هم خودتان خوب می‌دانیم که نه فقط یک‌جای کار که همه‌جایش می‌لنگد. لنگیدنی که از آن به عنوان افول یاد می‌کنیم.

افول یوبیسافت یکباره نبود. سلسله تصمیمات اشتباه و خانه‌خراب کن این کمپانی در طول زمان آجر به آجر کاخ پرشکوهی که برای ساختش سال‌ها صرف شد،  واژه نابودی را برای‌مان معنا کرد. تراژدی غم‌انگیزی است. این از عرش به فرش آمدن حداقل برای کسانی که چند پیراهن بیشتر در دنیای صنعت گیم پاره کردند مثل جام زهر است. مثل یک چماق بزرگ که به جان خاطرات گذشته‌مان می‌افتد و ذره‌ای هم امان نمی‌دهد. حقیقتاً دلایلی که بتوان آن را مسبب این افول نامید از انگشتان دست فراتر می‌رود، اما حداقل تا آنجا که عقل‌ و کلام‌مان کشش می‌‌دهد از این تراژدی می‌گوییم.

دلایل افول یوبیسافت

همه چیز پول است

کسی از پول بدش نمی‌آید و نمی‌شود عده‌ای را برای تکاپوی کسبش سرزنش کرد. اما مسیر مهم است. یکی غارت می‌کند و دیگری با تلاش و خلاقیت‌هایش به آن سر منزل مقصود می‌رسد. راستش را بخواهید یوبیسافت را نه می‌شود جز دسته اول گذاشت و نه دسته دوم. نه می‌شود چپاولگر جیب‌مان بنامیم و نه کسی که نان تلاشش را می‌خورد. اگر از چند مورد انگشت شمار فاکتور بگیریم، سیاست‌های عجولانه و غلطی که این کمپانی فرنگی برای تسلط بر بازار به کار گرفت، جملگی جز آسیب به اعتبار این کمپانی ثمره‌ای نداشتند. اوایل نسل هشتم را احتمالا به خاطر دارید. جایی که اکثر قریب به اتفاق سازندگان، تمام تمرکز خود را بر روی PS4 و Xbox One گذاشتند. این یک خداحافظی رک با کنسول‌های نسل هفتمی بود. اما  یوبیسافت آن‌قدر برابر وسوسه ثروت سست شده بود که در یک تصمیم مضحک، یک بازی جداگانه فرقه اساسین برای نسل هفتم ساخت و یکی هم خاص نسل هشتم. جالب آن که بعدها همین بازی نسل هفتمی که Assassin’s Creed Rogue نام داشت  را هم برای رایانه‌های شخصی و صدالبته کنسول های هشتمی منتشر کرد تا بلکه پول بیشتر در بیاورد. طمع و حرص یوبیسافت به وضوح کیفیت آثارش را پایین آورد. احتمالاً با عنوان یوبی‌باگ آشنایی داشته باشید. تمامی این مشکلات فنی بازی‌ها از جمله باگ، افت فریم و… صدقه سر سیاست‌های عجولانه یوبسافت برای بازی‌هایش بود.

Assassins-Creed-Rogue

عرضه سالیانه بلای جان فرانچایزها

این یکی خاص Assassin’s Creed است. البته سایر عناوین نظیر Watch Dogs، Divison و یا حتی Rainbow Six هم از این قاعده مستثنی نیستند. اگر فکر می‌کنید یوبیسافت این وقفه های حداقل یک ساله بازی‌های مذکور را برای بالابردن کیفیت بازی‌هایش اتخاذ کرده سخت در اشتباهید. آن‌ها خوب می‌دانستند که عرضه نزدیک به هم بازی‌های‌شان می‌تواند ضربه بزرگی به فروش‌شان بزند و لذا یک حباب زمانی بین عناوین خود ایجاد کرده‌اند که راستش را بخواهید هیچ ارتباطی به ارتقای کیفیت بازی‌های نامبرده شده نداشت. اما اینجا حداقل مصداق را روی Assassin’s Creed متمرکز می‌کنیم. عرضه غلط و مدوام بازی‌های این سری در حالی که اساس دنیای آن توان حمل این حجم از عناوین متعدد را نداشت، اشتباه‌ترین کار ممکن بود. احتمالا شنیده‌اید که زیادی که باشی تکراری می‌شوی. این حکایت خود Assassin’s Creed است. حالا اما در ادامه متن به شما می‌گویم که راهکار یوبیسافت برای حل این معضل چه قدر فاجعه بود.

وقتی که ایده ته می‌ کشد

این بزرگترین معضلی است که بلای جان یوبیسافت شده. آن‌ها آن‌قدر در تکرر عرضه‌ بازی‌های خود غرق شدند که از مولفه‌های حیاتی یک کمپانی که ایده‌پردازی است غافل شدند. ما درباره سازنده‌ای صحبت می‌کنیم که با ایده معرکه هک کردن Watch Dogs تحسین همگان را در جریان مراسم E3 برانگیخت. اما افسوس که هیچ ایده‌‌ جدید و حداقل خلاقیت یا نشانه‌های امیدوارکننده‌ای  در بازی‌های جدید این کمپانی به چشم نمی‌خورد. آن‌ها حتی بهترین ایده‌های گذشته خود را هم با تصمیم‌های غلط تباه کردند. یک نگاه به Watch Dogs بیاندازید. عنوانی که روز معرفی سودای رقابت با GTA را داشت حالا با ارفاق فراوان می‌شود آن را حتی یک بازی معمولی دانست. بزرگترین دشمن یوبیسافت نه فقط سهام‌داران بی فکر که سازندگان خسته از تلاش و خلاقیتش است.

آن‌ها حتی زحمت طراحی مجدد یک منظره جدید در فارکرای را به خودشان نمی‌دهد و صرفا با یک کپی سطحی و چند تا کدنویسی ساده، آن را برای بازی جدیدشان هم استفاده می‌کنند. نتیجه می‌شود عناوینی نظیر فارکرای که کل نسخه‌هایش کلون هم دیگر هستند و فقط شاخ و برگش می‌دهند که روز عرضه بتواند چند نفر را در ویترین فروشگاه‌ها برای خرید راضی کند. البته هنوز هم تلاش‌هایی برای ایده پردازی و خلاقیت جدید در یوبیسافت می‌بینیم اما خودتان هم خوب می‌دانید همگی حکم دست و پا زدن در اقیانوسی را دارند که انتهای آن غرق شدن است. اصلاً اگر فرض را بر موفقیت این خلاقیت‌ها و ایده‌های جدید بگذاریم، تصور این که یوبیسافت چند سال بعد با سیاست‌های غلطش چه بلایی سر این عناوین می‌آورد، من یکی را که آزار می‌دهد.

gta v legion

خیانت به ریشه‌ها

اگر صرفاً همین چند نسخه اخیر Assassin’s Creed را به کسانی که با گذشته این سری روزگارها و خاطرات‌ها داشته‌اند نشان دهید، احتمالا با صورت قرمز، نگاه های پرغضب و حسرت آلود آن‌ها مواجه خواهید شد. عنوانی که از ریشه تکیه بر داستان‌گرایی توام با گیم پلی واقع گرایانه و صدالبته ایدئولوژی تاریخی اساسین‌ها داشت، حالا جای خودش را به عناوینی داده که هر چه باشند، Assassin’s Creed نیستند. حتی مقایسه شخصیت اتزیو با این وایکینگ‌ها و دار و دسته مصری جدید از شوخی هم بدتر است. نه این که عناوین گفته شده بد باشند و غیرقابل بازی؛ اصلاً! اما حداقل این یکی را مطمئنیم که با تیشه به ریشه این سری ضربه زده‌اند. بازی‌هایی با تم نقش آفرینی که ذره‌ای شباهت به اجداد گذشته خود ندارند. گیمر‌ها حافظه‌ خوبی دارند و از همه مهم‌تر، بیشتر از کیفیت یک بازی به خاطرات، ایدئولوژی‌ها و گذشته‌گیمری خودشان اهمیت می‌دهند و احترام عجیبی برای آن‌ها قائل هستند. برای همین هم هست که این روزها ریمستر مضحک سه گانه قدیمی GTA فراتر از تصور می‌فروشد. یا این که ساخت ریمیک‌ها و صدالبته میزان فروش‌شان هوش را از سر می پراند. چنین خودکشی یوبیسافت فقط مختص Assassin’s Creed نیست. آن ها حتی به Watch Dogs هم که یک بازی نسبتاً نسل جدید است هم رحم نکردند.

یوبیسافت؛ شکنجه‌گاه بازی‌سازان

تیتر مصداق واقعیت است. بدون ذره‌ای اغراق و یا تحریف از اصل خبر. دو بازی اخیر یوبیسافت را احتمالاً تجربه کرده‌اید. فارکرای 6 و Assassin’s Creed Valhalla. اما حالا جالب است بدانید که در مجموع 17 نفر از اعضای ارشد و کلیدی ساخت این عناوین، یوبیسافت را ترک کرده‌اند. استعفاهایی که البته محدود به همین موارد نیستند. طبق گزارش سایت Axios، تا به حال 12 درصد از کارکنان کلیدی این کمپانی از سمت خود کناره‌گیری کرده‌اند. این یعنی بیشتر از هر رقمی که سایر کمپانی‌ها دارند. حتی بیشتر از اکتیویژن که اخیراً به خاطر آزار و اذیت کارکنانش دادگاهی هم شده بود. بله؛ حتی خود سازندگان هم دیگر طاقت و تحمل این کمپانی را ندارند و صدالبته دلایل مختلفی را هم برای تصمیم خودشان ذکر کرده‌اند از جمله حقوق کم برای کارمندان، تبعیض جنسیتی و موقعیت‌های رقابتی بیشتر در جاهای دیگر. این دلیل آخر برای من هم جالب بود. شاید بازیسازان سابق این کمپانی ماندن در یوبیسافت را قاتل تفکرات خود می‌دانستند و حداقل برای تجربه‌های جدید و نوآور، تصمیم به کوچ گرفته‌اند.

far cry 6 valhalla

یوبیسافت؛ پیش به سوی منفورترین کمپانی!

برای این که شدت و حدت منفور بودن یوبیسافت را بفهمیم، بهتر است نگاهی بیاندازیم به جدیدترین تحقیق و مطالعه وب سایت RAVE Reviews. این وب سایت تحقیقاتی با عنوان SentiStrength را انجام داده‌اند تا از طریق یک میلیون توییت انجام شده، منفورترین بازیسازهای هر کشور را مشخص کنند. RAVE Reviews پس از بررسی چندباره و مداوم آمارها و داده‌ها به نتایج جالبی دست یافت. طبق این نتایج، یوبیسافت با اختلاف به شدت فراوان نسبت به رتبه دوم، در 23 کشور به عنوان منفوترین شرکت بازیسازی قلمداد می شود. چنین افول عجیب و غریب البته تمامی ندارد. حداقل من یکی که نشانه‌های مثبتی از تغییر وضعیت موجود نمی بینم. همین چند وقت پیش بود که منابع خبری تاکید کردند که یوبیسافت قصد داشته است یک بسته الحاقی جدیدی برای نسخه والهالا، عرضه کند. اما در تصمیم خیلی عجیب تصمیم گرفته‌ است این بسته را به یک بازی جداگانه و اصلی تبدیل کند.

همین قدر مضحک! تازه قضیه از این هم پیچیده‌تر است. به نظر می رسد، عمده‌ تمرکز اصلی یوبیسافت برای آینده ساخت نسخه‌های متعددی از Watch Dogs و حتی بازگشت به سری Splinter Cell  باشد. البته از این مورد هم غافل نشویم که همین حالا آن‌ها مشغول ساخت عنوانی از سری Assassin’s Creed هستند که قرار است در چند نقطه دنیا با چند شخصیت قابل بازی و داستان‌های متفاوت روایت شود. حالا شاید از خودتان بپرسید مشکل این روال کجاست؟ مشکل جایی عیان می شود که می فهمیم یوبیسافت قصد ندارد بازی خود را کامل عرضه کند. یعنی تمرکزش ارائه بسته های الحاقی مکرر و آپدیت‌های فصلی است.  احتمالا خودتان هم مثل من امیدی به چنین رویه‌ای ندارید. یوبیسافت است دیگر.

جدایی از دنیای داستان سرایی

این یکی فقط مختص یوبیسافت نیست. رویه حاکم بر بازار گیمینگ، بازیسازها را مجبور کرده است که از ساخت عناوین داستانی و مهیج خود فاصله بگیرند و بیشتر به سمت بازی‌های چندنفره حرکت کنند. یوبیسافت هم که بلد نیست به پول بیشتر نه بگوید. برای همین هم هست که اخبار جدید حکایت از آن دارد که بازی های آینده این شرکت، از فضای داستانی فاصله خواهند گرفت. نمونه بارزش هم هر آنچه که از یوبیسافت طی یکی دو سال اخیر دیده‌اید. این مورد برای من که با داستان حماسه اتزیو، الطایر و سم فیشر زندگی کرده‌است، قابل هضم نیست. هنوز هم بازی‌های داستانی حکمرانی خودشان را دارند. دیگر از Last of Us و یا Red Dead خفن‌تر که نداریم. نه؟ البته این رویه افول داستان سرایی گیمینگ نیازمند شرح و بسط بیشتر است که در مقاله جداگانه‌ای به آن خواهیم پرداخت. اما حداقل جای امیدواری این بازار وجود سازندگانی از قبیل راکستار و ناتی‌داگ است که هم سود خوب‌شان را از بازار می‌برند و هم کیفیت آثارشان لایق احترام و تمجید است.

Splinter-Cell

طرح یک فرضیه؛ فروش احتمالی یوبیسافت در آینده نه چنذان دور!

اگر این خبر را نسل قبل می‌شنیدیم باورش برای‌مان سخت بود. اما حالا که اکتیویژن در تصرف مایکروسافت و بانجی هم تحت مالکیت سونی است، شنیدن این خبر بعید به نظر نمی رسد. حتی خود مدیرعامل یوبیسافت هم این خبر را تایید کرده است. وی به وضوح در آخرین مصاحبه خود گفت: ” اگر پیشنهادی برای خرید ما وجود داشته باشد، هیئت مدیره آن را با توجه به شرایط، بررسی خواهد کرد.” چنین خریدی اصلاً بعید نیست. حالا یا توسط مایکروسافت یا سونی، می توان چنین فرضیه‌ای را محتمل‌ دانست. این در حالی است که یوبیسافت طی 5 سال گذشته در جدل شدیدی با سهامداران خود به خصوص ویوندی بود تا حداقل ماهیت مستقل بودن خود را حفظ کند.

یوبیسافت جز جدای ناپذیر حافظه گیمری ماست. درست است که حالا آن‌ها شیب افول را در پیش گرفته‌اند، اما همچنان به عنوان یکی از پایه‌های صنعت گیمینگ به شما می روند. گرچه سیاست های غلط، عجولانه و پولکی این کمپانی روی مخ طرفدارانش رژه می‌رود اما هنوز هم عناوین آن به خاطر پیشینه‌ای که این کمپانی دارد، خوب می فروشد. ولی اگر به بحث جایگاه و آن اهمیت گذشته بنگریم، چیزی جز مثال از عرش به فرش آمدن به ذهن‌مان نمی‌رسد. نسل نهم تازه شروع شده است و سازنده قصه ما حداقل در شروع این برهه، به کاهدان زده است. اما شاید این وسط‌ها، سری به سنگ بخورد و حداقل تغییر تفکرات مالکان این کمپانی بتواند دوران اوج آن ها را برگرداند و یا حداقل از شیب این افول بکاهد. عناوین مهمی از جانب یوبیسافت در راه هستند. از نسخه های جدید Assassin’s Creed بگیرید تا آواتار و حتی Splinter Cell. گرچه بعید نیست در همین نسل خبر خرید این کمپانی بزرگ توسط سونی یا یوبیسافت به گوش برسد.

محمد شفیعی

دنیا برای من در یک لحظه قفل شد. پاییز سال 1930 و شخصیت به یادماندنی توماس آنجلو. بازی کردن واقعا احساس رهایی به من میده. من بازی میکنم چون قطعا هیچوقت نمیتونم به 1930 نیویورک برگردم. بازی می کنم چون هیچوقت با دوستانم نمیتونم یه گنگ مافیایی رو توی شهری که هستم رهبری کنم. محمد شفیعی، کسی که از بچگی پای ثابت بازی های کامپیوتری بوده، سعی میکنه که بدون در نظر گرفتن سلیقه شخصی، محتوایی رو برای شما آماده کنه که بررسی، انتخاب و خرید از تک سیرو آسون تر بشه.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا