مقالات

تبلور خشم و نفرت؛ منفورترین شخصیت دنیای بازی ها

Crystallization Of Anger And Hatred; The Most Hated Character In The World Of Games

“نفرت اگر هدایت شود، می‌تواند بزرگ‌ترین انقلاب‌ها را به وجود آورد.” – کارل مارکس

بزرگترین چالش بازیسازان بعد گذر از دوران کلاسیک صنعت گیم و بازی‌های پیکسلی، دردسر ساخت یک بازی سه بعدی و مشکلات فنی نبود. به هر حال این محدودیت‌ها را می‌شد با ارتقای دانش فنی و سخت افزاری کنار زد. مهم‌ترین مشکل سازندگان اما خود گیمرها بودند. آن‌ها وارد دوران جدیدی شده بودند و صرفاً با حرکت دادن چند بلوک یا پرش کاراکتر به این طرف و آن طرف نمی‌توانستند سرگرم شوند. بازی‌ها به لطف PlayStation و Xbox سینماتیک شده بودند و داستان سرایی در مرکز آن ها قرار داشت. حالا باید یک نیروی محرکه، یک الهام قوی یا معجزه درونی برای گیمرها رقم می‌خورد تا بلکه بتوانند تا آخرین ساعات به تجربه بازی بپردازند. اینجا بود که مفهوم نفرت به عصای دست بازیسازان مبدل شد. حالا آن‌ها می‌توانستند با خلق یک شخصیت منفور و پلید گیمر را محو اثر هنری‌شان کنند یا به قول مارکس، بزرگترین انقلاب‌های درونی را در وی به وجود بیاورند. در نتیجه صنعت گیم هم پر است از کاراکترهای منفور که نمی‌توان با هیچ متر و معیاری آن‌ها را دوست داشت. در این مطلب نگاهی به منفورترین شخصیت‌های دنیای گیم خواهیم انداخت. صدالبته برای منفور بودن نیازی نیست که شما یک شخصیت پلید داشته باشید و می‌توانید در عین آن که بی آزار هستید هم مایه عذاب بقیه شوید. اتفاقاً از این دسته کاراکترها هم غافل نشده‌ایم و در این لیست آن‌ها را معرفی خواهیم کرد. برای مشاهده لیست منفورترین شخصیت بازی ها با وب سایت تک سیرو همراه باشید.

Deathshead (Wolfenstein: The New Order)

ما هیتلر را در زندگی‌مان ندیدیم اما Deathshead‌ را زندگی کردیم! او به معنای واقعی کلمه یکی از جانی‌ترین و روانی‌ترین کاراکترهای تاریخ صنعت گیم است. جدا از این که وی به عنوان یکی از رهبرهای بلند پایه حزب نازی‌ها تلقی می‌شود، در زمینه خشونت و بی رحمی یک سور به همتایان دیگر خودش هم زده است. بیش از هر چیزی ما او را به خاطر آزمایش‌های غیراخلاقی، شکنجه‌های وحشتناک و اختراعات مرگبارش می‌شناسیم. شاید در ظاهر امر چنین ویژگی‌های به دفعات در شخصیت‌های صنعت گیم وجود داشته باشد اما هیچ وقت و هرگز نمی‌توان آن‌ها را در مقام مقایسه با Deathshead قرار داد. از مقدمه تا پایان بازی، هر صحنه‌ای که Deathshead در آن حضور دارد، مملو از وحشی‌گری است. یکی از بارزترین نمونه‌های آن، زمانی است که او قربانیانش را زنده پوست می‌کند، چشمانشان را بیرون می‌آورد و سپس شما را مجبور می‌کند که با نسخه‌ای از آن‌ها که به هوش مصنوعی تبدیل شده‌اند، مبارزه کنید. به همین خاطر، Deathshead تجسم واقعی شرارت است و حتی نگاه کردن به اعمالش در حین بازی هم دل و جرئت زیادی می‌خواهد.

Preston Garvey (Fallout 4)

Fallout 4 قطعاً یکی از بهترین بازی‌های یک دهه اخیر است. عنوانی که البته می‌توانست خیلی راحت تبدیل به بهترین بازی سال شود اما شوربختانه به خاطر استفاده از موتور بازیسازی تاریخ مصرف گذشته و مشکلات فنی نتوانست به جایگاه اصلی‌اش برسد. در هر صورت این بازی یک کاراکتر روی مخ و منفور داشت. خودتان هم خوب می دایند که آزاردهنده بودن یک چیز است، اما آزاردهنده و کسل‌کننده بودن چیز بدتر! پرستون گاروی (Preston Garvey)، یکی از همراهان شما در خلال Fallout 4 خواهد بود. وی از آن شخصیت‌هایی است که بسیاری از بازیکنان ترجیح می‌دهند به‌طور کلی از او دوری کنند. به هر حال ما گیمرها اعصاب‌مان را سر راه نیاورده‌ایم که دائماً یک نفر در طول بازی ماموریت‌های فرعی متعدد و واقعاً بی‌خاصیت را به ما محول کند. از قضا این ماموریت‌ها به صورت تصادفی تولید می‌شوند و از همه مهم‌تر بی‌پایان هستند. اگر هم نخواهید آن‌ها را انجام ندهید همیشه برچسب نیمه کاره بودن در طول بازی به شما زده می‌شود. شوربختانه اصلاً پرستون در بازی حضور دارد تا این مهم را به شما یادآوری کند و مایه رنج و عذاب‌تان شود. تمام این موارد دست در دست هم دادن تا این کاراکتر جز لیست منفورترین شخصیت بازی ها باشد.

Khotun Khan (Ghost of Tsushima)

شاید فکر کنید که صرفاً به دوش کشیدن عبارت “نوه چنگیزخان مغول” برای تبدیل شدن به یکی از منفورترین کاراکترهای صنعت گیم کافی باشد. اما از شما چه پنهان حتی اگر خود چنگیزخان هم در بازی Ghost of Tsushima حضور داشت نمی‌توانست هرگز به اندازه کوتون خان منفی باشد. در ذهن همه‌ی ما مغول‌ها افرادی فارغ از هر گونه شعور، منطق و هوش قلمداد می‌شوند که جز خوردن جگرهای خام و خون حیوانات خوراک دیگری نداشتند. اما کوتون خان به عنوان نوه چنگیزخان تمام این نگرش‌ها را عوض می‌کند. حمله وی به حکومت مرکزی ژاپن و تسلط کاملش بر آن اما طبق یک نقشه دقیق انجام گرفت. او سال‌های زندگی‌اش را صرف آموختن زندگی ژاپنی‌ها کرد. حتی خوب می‌دانست که بزرگترین دشمنش در این راه، دولتمردان و غیره نیستند. می‌دانست که تنها دشمن و سد راه وی سامورایی‌ها هستند و بس! به همین خاطر هم بیشترین تقابل میان این دو طرف شکل گرفت. تقابلی که هیچ آدابی از اصول انسانی و اخلاقی برای کوتون خان در آن وجود نداشت. به همین خاطر هم او را بدون شک و تردید می‌توانیم در لیست منفورترین شخصیت‌های بازی‌ها قرار دهیم.

Ashley Graham (Resident Evil 4)

اشلی برای ما گیمرهای قدیمی که کودکی‌مان را با رزیدنت اویل گذراندیم حکم همان بچه فامیل را داشت. همان‌قدر موی دماغ و عذاب‌آور که حقیقتاً به جز دردسر هیچ ارمغان خاصی نداشت. حالا فکرش را بکنید چنین شخصیت دست و پا چلفتی عملاً در جای جای بازی رخنه کرده و هیچ راه آسایشی برای شما باقی نگذاشته است. آن هم در دنیایی که زامبی‌ها دائماً جولان می‌دهند، یک دختر نازک نارنجی و واقعاً روی مخ دیگر تحملش از هر چیزی سخت‌تر است. خوشبختانه کپکام در نسخه بازسازی‌شده Resident Evil 4 در سال 2023، مقداری دوز آزاردهندگی این کاراکتر را کاهش داد اما به هر حال سطح نفرت بازیکنان از او در نسخه اصلی بازی به حدی بود که تقریباً دو دهه در ذهن‌ها باقی ماند. همانطور که می‌دانید داستان بازی درباره سفر لئون کندی به اسپانیا برای نجات اشلی یا همان دختر رئیس جمهور از چنگال دنیای زامبی‌هاست. البته در همان ابتدای بازی شما با خودتان توافق می‌کنید که این کاراکتر تا انتها به محافظت نیاز دارد اما راستش را بخواهید شنیدن زجه و ناله‌های دائمی‌اش برای نجات یافتن از دست زامبی‌ها به قدری روی مخ بود که گیمرهای قدیمی را به جنون وصف ناشدنی کشاند. هر بار که او توسط دشمنان ربوده می‌شود، با صدایی گوش‌خراش اسم‌تان را فریاد می‌زد. دقیقاً به مانند این که ناخن روی یک تخته سیاه سفت کشیده شود. خوشبختانه، سایر بخش‌های بازی آن‌قدر فوق‌العاده طراحی شده‌اند که این نقص بزرگ تا حدی قابل چشم‌پوشی است.

Frank Tenpenny (GTA: San Andreas)

می‌گویند هیچ چیز ترسناک‌تر و ماندگارتر از کینه یک کودک یا نوجوان نیست. ما زندگی‌ و عمر گیمری‌مان را پای GTA San Andreas گذاشتیم و طبیعتاً کینه‌ای که از فرانک تنپنی به دل داریم هرگز از وجودمان پاک نخواهد شد. او به عنوان افسر فاسد پلیس در بازی به طور واضحی یک نماد برای بیان فساد سیستم پلیس در آمریکاست. یک کاراکتر سیه چرده که برای پول و اعتبار هر کاری می‌کند. از تهدید و اخاذی بگیرید تا خلاصه هر گونه اعمال جنایتکارانه از وی سر خواهد زد. البته وی فراتر از این هم می‌رود و به عنوان یک جنایتکار به دنبال استفاده از جایگاهش برای گسترش جرم جنایت است. البته که Cj در انتهای بازی با یک تعقیب و گریز خارق العاده وی را به آن دنیا فرستاد اما مطمئناً این مرگ به معنای پایان سیستم فاسد پلیس در آمریکا نبود. چنانکه در سایر نسخه‌های GTA نیز می‌توانستیم نشانه‌هایی از شخصیت‌هایی مثل فرانک تنپنی‌ ببینیم. البته در این نباید از نقش آفرینی بی نظیر ساموئل ال جکسون در صداپیشگی این شخصیت نیز به سادگی گذشت. حتی شاید بتوان گفت بیشترین تاثیر را در شخصیت پردازی منفی این کاراکتر داشته است.

Micah Bell (Red Dead Redemption 2)

اصلاً انگار یک قانون نانوشته میان گنگ‌های آمریکایی و کلاً دار و دسته‌ خلافکاران وجود دارد که همیشه یک شخصیت مثلاً تحفه و واقعاً عذاب‌آور مخل آسایش و زندگی بقیه بشود. مایکا بل یکی از همین کاراکترهاست. هر طور که فکرش را می‌کنیم اگر وی نمی‌بود هرگز داچ در حق اعضای گروه خودش بی‌وفایی نمی‌کرد. او دقیقاً حکم خود شیطان را داشت و آن‌قدر با نجواهای خودش ذهن داچ را گمراه کرد تا در نهایت گنگ یکه‌تاز آن‌ها عملاً دچار فروپاشی شد. حقیقتاً نیروی بسیار زیادی می‌طلبد تا در یک دنیای پر از افراد قانون شکن، قاتل و شخصیت‌های تاریک منفورترین کاراکتر باشی! کسی که دست بر قضا به هیچ قانونی خصوصاً از نوع جوانمردانه‌اش پایبند نیست و مثل بختک تا انتهای بازی روی سر گیمر خراب می‌شود. طبیعتاً از چنین کسی نمی‌تواند انتظار وفاداری را داشت و به همین خاطر هم توافق پنهانی وی با پینکرتون‌ها و خیانتش به اعضای گروه چندان چیز عجیب و غریبی برای‌مان نبود. صدالبته نباید در این بین از هنر راکستار در پرداختن به شخصیت‌های شرور و منفی هم به سادگی گذشت. کسی که سال‌های سال است در این زمینه تبدیل به مرجع تقلید سایر بازیسازان شده!

Abby Anderson (The Last of Us Part II)

گاهی اوقات منفورترین شخصیت بازی‌ها آن کسی است که در آینه وی را می‌بینیم؛ خودمان! اتفاقاً نیل دراکمن وقتی داستان The Last of Us Part II را می‌نوشت خوب به این قضیه واقف بود. او می‌دانست که در هر سمت کینه‌ها و دشمنی‌ها، افرادی قرار دارند که حداقل به گمان خودشان حق با آن‌هاست. خصوصاً اگر پای مفهوم انتقام هم در میان باشد. تا دل‌تان بخواهد فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی دیده‌ایم که با گرفتن انتقام از آدم بدهای داستان آدرنالین خون‌مان بالا می‌رود. اما اگر عکس این قضیه پیش آمد چطور؟ The Last of Us Part II این سوال شما را به تلخ‌ترین شکل ممکن پاسخ می‌دهد. جایی که Abby Anderson برای انتقام خون پدرش در قسمت دوم بازی شخصاً دست به اسلحه شد و در نهایت یکی از محبوب‌ترین کاراکترهای صنعت گیم یعنی جوئل را به وحشتناک‌ترین شکل ممکن به قتل رساند. نیل دراکمن گرچه سعی کرد با واگذاری بخش زیادی از گیم پلی بازی به این شخصیت آن حس نفرت را در درون‌مان فروکش کند، اما باز هم ما در برابر نیمه تاریک درون‌مان شرمنده شدیم. یعنی حداقل روی کاغذ برای‌مان اهمیت نداشت که جوئل قاتل پدر Abby Anderson بود؛ اصلاً! ما فقط او را زنده می‌خواستیم اما در نهایت چیزی جز جنازه تکه پاره وی عایدمان نشد. به همین خاطر هم راستش را بخواهید هیچ تفاوتی ندارد که چه احساسی واقعاً به ابی داشته باشیم، او در هر صورت یک شخصیت منفور و تهوع‌آور برای ما خواهد بود.

General Shepherd (Call of Duty: Modern Warfare 2)

اگر گیمرها قرار بود فقط یک نوشته روی سنگ قبرشان نوشته باشد این عبارت بهترین گزینه ممکن بود:” خدایا همه‌ی ما را ببخش، به جز ژنرال شپرد!” او بدون شک پدیدآورنده یکی از تلخ‌ترین دوران گیمینگ ما بود. آن هم در سال 2009 که تازه بازی‌ها وارد فاز جدیدی از داستان سرایی سینماتیک شده بودند. البته از شما چه پنهان، همانقدر که در سریال Game of Thrones شما نمی‌توانید به هیچ کس اعتماد کنید، در سری Call of Duty هم چنین قاعده‌ای پابرجاست. حقیقتاً هم دلیل اصلی نفرت ما در قبال شپرد ربط چندانی به خیانتش ندارد. ما حتی کاری به این که تنها هدفش کشاندن جهان به جنگ جهانی سوم بود هم نداریم! درد اصلی ما فقدان دو کاراکتر محبوب تاریخ صنعت گیم است. Roach و Ghost به عنوان دو شخصیت به یاد ماندنی سری کال اف دیوتی و صنعت گیم بعد از خیانت شپرد به بدترین شکل ممکن توسط وی به قتل رسیدند. ای کاش اصلاً کار با همین قتل هم خاتمه پیدا می‌کرد. اما شوربختانه ما ماندیم و جنازه آن‌ها که در آتش در حال جزغاله شدن بودند. بی‌گمان او منفورترین و چندش‌آورترین شخصیت تاریخ بازی‌های ویدئویی است و مطمئناً هیچ رقیبی هم شاید تا ابد و یک روز برایش پیدا نشود.

سخن پایانی

اصولاً اکثر قریب به اتفاق بازی‌ها، همیشه یک شخصیت منفور دارند. اما برای تصاحب عنوان منفورترین همیشه باید یک چیز اضافه‌ای برای گفتن داشته باشند. چیزی که بقیه از داشتن آن عاجز هستند. یکی می‌تواند پیام آور روحیات و اخلاقیات هیتلر باشد. یکی می‌تواند با خیانت تمام دوران کودکی‌تان را غارت کند. یا حتی به دنبال انتقام از شما باشد و در نهایت کاراکترتان را به بدترین شکل ممکن به قتل برساند. حتی می‌تواند یک فرد بی‌آزار باشد که صرفاً به خاطر روی مخ بودنش جز منفورترین‌ها قلمداد شود. صنعت گیم با همین تنوع بی‌بدیلش ما را عاشق خود کرده است و از قضا خیال کوتاه آمدن هم ندارد. در این لیست هم نگاهی به لیست منفورترین شخصیت بازی ها انداختیم.

حسین رضایی

حسین رضایی، نویسنده، روزنامه نگار و منتقد بازی های ویدئویی و حوزه تکنولوژی.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا