به احتمال زیاد شما هم در طول زندگی خود روزهایی را تجربه کردهاید که به جز کرختی و بیحالی، دستآورد دیگری برایتان به همراه نداشته است. روزهایی که حتی شاید حوصله خودتان را هم نداشته باشید و تمام انگیزهتان را برای حرکت به سمت اهداف زندگی از دست میدهید. روزهایی که انگار روحتان در بدنتان گرفتار شده و با تمام وجود، آرزو دارید که در زمان و مکان دیگری حضور داشته باشید تا شاید این تغییر تاریخی و جغرافیایی، روحیه از بین رفتهتان را بازیابی کند و دوباره شور و نشاط را به زندگیتان بازگرداند. در واقع این وضعیتی است که همه ما حداقل یک بار در طول ماه به آن دچار میشویم. وضعیتی که در اصطلاح علمی با نام (Functional Freeze) شناخته میشود و به حالتی گفته میشود که تحت استرس مزمن به وجود میآید. حالتی که روحیه فرد در آن به پایینترین سطح ممکن میرسد و حتی تمایل خود برای انجام عادیترین کارهای روزمره را نیز از دست میدهد.
حال درست است که راهحل عبور از این وضعیت برای هر شخص متفاوت از دیگری است، اما شاید بهترین راهحل برای ما گیمرها، تجربه بازیهایی باشد که با فریب ذهن، استرس را از ما دور میکنند. بازیهایی که بر خلاف ظاهر ساده خود، از دنیایی غنی و رنگارنگ بهره میبردند. دنیایی آنچنان زیبا و جذاب که میتواند همچون یک فرشته نجات، روحمان از چنگال انرژیهای منفی موجود در دنیای واقعی رها سازد و آرامش را به قلبمان هدیه دهد. در حقیقت هدف از نگارش این مقاله معرفی همین آثار است. آثاری که مطمئناً اگر به آنها زمان دهید، جادوی نهفته در وجودشان را رو میکنند و تجربهای فراموشنشدنی را در پیش رویتان قرار میدهند. پس بهتر است که بیش از این وقت شما را هدر ندهم و معرفی این عناوین دوستداشتنی را آغاز کنم.
Tetris
به احتمال زیاد، بعید است بتوانید گیمری را پیدا کنید که با بازی Tetris آشنایی نداشته باشد و یا حداقل برای یک بار هم که شده آن را تجربه نکرده باشد. این بازی یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین بازیها در دنیای ویدیو-گیم به حساب میآید. بازیای که برای اولین بار در سال 1984 طراحی شد و تا همین امروز نیز طرفداران زیادی را با خود به همراه دارد. شاید در نگاه اول این بازی خیلی ساده و بعضا حتی خستهکننده به نظر برسد؛ اما کافیست تا چند لحظهای به آن فرصت دهید تا متوجه جادوی غریب آن بشوید. جاودیی که میتواند حسابی شما را به خود درگیر کنید و گذر زمان را به طور کامل از کنترلتان خارج کند. این بازی به خاطر نیاز به برنامهریزی، تفکر سریع و تصمیمگیری فوری، میتواند تواناییهای شناختی مانند حافظه کاری، هماهنگی دست و چشم و تواناییهای فضایی شما را بهبود ببخشد و حتی باعث تقویت عملکرد ذهن و مغز شما شود. اما نکته دیگری که میتواند بسیار حائز اهمیت باشد، این است که تحقیقات نشان دادهاند، بازی تتریس میتواند عملکرد بسیار مناسبی را در کاهش استرس و اضطراب از خود نشان دهد. در واقع علت این اتفاق به خاطر آن است که ذهن شما به جهت تمرکز بیش از حد بر روی چالشهای ساده و تکرارشونده این بازی، راه ورود افکار منفی و استرسزا را به درون خود مسدود میکند و پس از گذشت مدتی معین، میتواند منجر به بازیابی روحیه و انگیزه از دست رفته شما شود. به همین جهت بازی مذکور میتواند یکی از بهترین گزینههای موجود برای گذر از این وضعیت ناخوشایند باشد.
Journey
بازیJourney یکی دیگر از بازیهای تحسین شده موجود در این لیست است. بازیای که به واسطه روایت غیرکلامی خود، توانست یک رویکرد متفاوت را در نحوه روایت داستان خلق کند و خیلی زود به عنوان یکی از شاهکارهای هنری دنیای ویدیو-گیم شناخته شود. اثری که میتواند به زیبایی مخاطب را تحت تاثیر خود قرار دهد و با تحریک درست احساسات، پیام ارزشمند خود را منتقل کند.
داستان این بازی (همانطور که از نامش پیداست) در مورد یک مسافر ناشناس است که در دنیایی بیابانی و مرموز، با هدف رسیدن به قله کوهی دوردست، سفر خود را آغاز میکند. این بازی بدون داشتن حتی یک خط دیالوگ، اقدام به روایت داستانی عمیق و عاطفی میکند. داستانی که تنها از طریق تصاویر، موسیقی و تعامل شما با محیط روایت میشود و به جز اینها عامل دیگری در این روایت غیر مستقیم، نقش ندارد. اما گمان نکنید که این بازی قرار است تجربهای عاری از چالش را پیش رویتان قرار دهد. در واقع شما در طول این مسیر با چالشهای ریز و درشت بسیاری دست و پنجه نرم میکنید. چالشهایی که همگی فلسفهای برای حضور خود دارند و در حقیقت نمادی از مشکلات موجود در زندگی میباشند.
یکی دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد این بازی نحوه تعامل شما با دیگر بازیکنان آنلاین است. در طول مسیر خود برای فتح قله، شما با بازیکنان بسیاری روبرو میشوید؛ بازیکنانی که درست همانند شما، هدف مشابهی را دنبال میکنند و سعی دارند تا با ایستادگی در برابر چالشهای موجود، به هدف خود دست پیدا کنند. نکته متفاوتی که در این بازی وجود دارد، آن است که تعامل شما با این بازیکنان کاملا ناشناس باقی میماند. یعنی در طول این مسیر شما نمیتوانید، آیدی (ID) یا مشخصهای از بازیکن مقابلتان پیدا کنید. همین عدم شناخت از فرد مقابل باعث میشود تا رفته رفته حس همبستگی و اشتراک شما با طرف دیگر افزایش پیدا کند و تجربه متفاوتی را از بازیهای آنلاین همکاری محور (CO-OP) پیدا کنید. اما در این بازی هم درست مانند زندگی واقعی، هر آمدنی با یک رفتن همراه شده و این همکاری شما با بازیکنان دیگر هم ماندگار نخواهد ماند. در طول این بازی زمانهای زیادی پیش میآید که مجبور به ترک بازیکن همراه خود هستید؛ زمانهایی که باید خاطرات خوش خود را کنار بگذارید و با احساس به وجود آمده از این جدایی ناخواسته مبارزه کنید و هر طور که شده در مسیر هدف خود حرکت کنید.
در حقیقت پیام کلی این بازی دربارهی سفر زندگی و معنای آن است؛ اینکه هر فرد در مسیر خود با چالشها و موانعی روبرو میشود، اما با پشتکار و همراهی دیگران، میتواند به این مشکلات غلبه کند و در نهایت به مقصد و هدف خویش دست پیدا کند. بازی Journey با تلفیق هنر، موسیقی و گیمپلی منحصر به فرد خود میتواند تجربهای فراموشنشدنی و تأثیرگذار را برای شما رقم بزند. تجربهای که مطمئناً تا سالها از یادتان نخواهد رفت و به یکی از به یاد ماندنیترین تجربههای شما از دنیای جذاب ویدیو-گیم تبدیل خواهد شد.
Gris
بازی Gris نیز یکی دیگر از عناوین ستایش شده موجود در این لیست است. عناونی که درست مانند بازی Journey از روایتی بدون دیالوگ بهره میبرد و در پس پرده، داستانی را روایت میکند که پر است از زیبایی و مفاهیم عمیق. داستان این بازی در مورد دختری به نام گریس (Gris) میباشد که در دنیایی انتزاعی و تخیلی زندگی میکند. در طول بازی، همراه با این شخصیت راهی سفری میشویم که این سفر در حقیقت نماد تلاش او برای پذیرش و کنار آمدن با غم و اندوهی عمیق است. اندوهی که سراسر وجود گریس را به تسخیر خود درآورده و روشنایی و امید را از قلب او بیرون رانده است. این بازی با استفاده از تغییرات رنگ، طراحی محیط و موسیقی فوقالعاده خود، سعی در به تصویر کشیدن پنج مرحله اصلی غلبه به اندوههای بزرگ زندگی (انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش) دارد. تلاشی که البته بینتیجه باقی نمانده و سازندگان به خوبی از پس این تصویرسازی عمیق برآمدهاند.
داستان بازی از جایی شروع میشود که قهرمان داستان ما صدای خود را از دست داده است و دنیای او به رنگهای خاکستری، سیاه و سفید محدود شده است، اما این وضعیت قرار نیست که تا ابد باقی بماند؛ در واقع با پیشرفت در بازی و مواجهه با چالشهای مختلف، او تواناییهای جدیدی به دست میآورد و به مرور زمان، دنیای او میزبان رنگهای بیشتری میشود. در حقیقت این فرآیند نماد بازگشت تدریجی امید و روشنایی به قلب و وجود گریس است که به شکلی زیبا و هنری به تصویر کشیده شده است.
شاید درست این باشد که بگوییم Gris را نباید تنها یک بازی ساده به حساب آورد. حقیقت این است که Gris یک اثر تماما هنری است. اثری که به شکلی شاعرانه سعی در به تصویر کشیدن فرآیند بهبود و پذیرش را دارد. در واقع میتوان گریس را تجربهای به حساب آورد که بازیکنان با عبور از مراحل مختلف بازی، به نوعی با تجربهی شخصی خود از غم و اندوه مواجه میشوند و در نهایت همراه با قهرمان اصلی این ماجرا، به مرحله نهایی یعنی پذیرش میرسند. این بازی بدون نیاز به کلمات، احساسی عمیق از همدردی و امید را به مخاطب القا میکند و تجربهای زیبا و فراموشنشدنی را به او هدیه میکند.
Ori Collection
مجموعه بازی Ori شامل دو عنوان برجسته و تحسین شده Ori and the Blind Forest و Ori and the Will of the Wisps میشود و به دلیل سبک هنری و گیمپلی جذاب خود، توانست خیلی زود در زمره برترین بازیهای کنسول مایکروسافت قرار بگیرد و برای خود، طرفداران بسیاری پیدا کند.
داستان Ori and the Blind Forest در دنیای جادویی و تخیلی نیبل (Nibel) جریان دارد. شما در این بازی وظیفه کنترل یک موجود کوچک و درخشان شبیه به یک روح محافظ جنگل با نام اوری (Ori) را بر عهده دارید. داستان این نسخه از آنجایی شروع میشود که محل زندگی اوری (جنگل نیبل) در اثر حمله یک موجود خبیث، دچار ویرانی و تاریکی میشود. در این وضعیت قهرمان داستان ما (Ori) تصمیم میگیرد تا با کمک راهنماییهای شخصیت دیگری به نام سین (Sein)، سفری پر از خطر و چالش را آغاز کند تا تعادل را به جنگل بازگرداند. کلیت داستان ممکن است که در ابتدا ساده به نظر برسد اما هنگامی که این داستان با مفاهیمی همچون ایثار، عشق، و از دست دادن ترکیب میشود و روی واقعی خود را به مخاطب نشان میدهد، سخت میشود که آن را فراموش کرد.
به طور کلی Ori The Collection با طراحی بصری خیرهکننده خود، سعی در روایت داستانی احساسی و تاثیرگذار در قالب یک گیمپلی هیجانانگیز دارد. تلاشی که به هیچوجه قرار نیست شما را ناامید کند که بر عکس، قرار است تا با سبک روایت خاص و جذاب خود، تجربهای به یادماندنی را در مقابلتان قرار دهد که میتواند تا مدتها در حافظهتان باقی بماند و یکی از بهترین تجربیات گیمینگتان را رقم بزند.
Stardew Valley
بازی Stardew Valley یکی از آن عناوین جریانساز و پرطرفداری است که تنها توسط یک شخص (Eric Barone) توسعه یافته و آن چنان تجربه عمیقی را پیش روی شما قرار میدهد که زندگی واقعی را فراموش میکنید و به زندگی در دره Stardew بسنده میکنید. این بازی در ظاهر یک شبیهساز کشاورزی است که شما باید در آن، زمین زارعی خود را گسترش دهید و با تولید محصولات مختلف، در جهت کسب ثروت بیشتر تلاش کنید. اما در حقیقت، خیلی سادهلوحانه است که این بازی را تنها به یک شبیهساز کشاورزی خلاصه کنیم. در واقع این بازی یک شبیهساز زندگی است. شبیهسازی که شما را از هیاهوی شهرهای شلوغ و صنعتی دور میکند و زندگیای را در مقابلتان قرار میدهد که مالامال از حال خوب و انرژی مثبت است. زندگیای که در آن خبری از انرژهای منفی نیست و تنها چیزی که در آن وجود دارد نشاط است و حس کنجکاوی. کنجکاوی برای خلق راهکارهای جدید. کنجکاوی برای امتحان روشهای نو. کنجکاوی برای آشنایی بیشتر با تاریخچه دره Stardew و ساکنانی که سالهاست اینجا را برای زندگی خود انتخاب کردهاند. کنجکاوی برای امتحان فرصتهای جدید.
داستان این بازی از جایی شروع میشود که شخصیت اصلی داستان، خسته از زندگی تکراری و کسلکننده شهری، پیامی دریافت میکند. پیامی که خبر از فوت پدربزرگ وی و به ارث گذاشتن زمینی زراعی در دره Stardew میدهد. در اینجا شخصیت اصلی که از کار خود خسته شده و دیگر علاقهای به انجام آن ندارد، تصمیم میگیرد که زندگی خود را در شهر رها کند و صورت کامل به دره Stardew مهاجرت کند. جایی که پر از فرصتهای جدید است و میتواند منجر به تجربه یک زندگی کاملا متفاوت شود. حال اگر از من میشنوید، شما هم همچون شخصیت اصلی ماجرا ریسک کنید و این بازی را تجربه کنید. مطمئنم که اگر شما هم مثل من و شخصیت اصلی ماجرا از زندگی پرتلاطم شهری خسته شده باشید و در به در به دنبال آرامش باشید، این بازی همان چیزی است که میتوانید وجود بیقرارتان را آرام کند و یک تجربه بینظیر را در مقابلتان قرار دهد.
در نهایت باید بگوییم که بازیهای ذکر شده در بالا، تنها بخشی از بازیهایی هستند که میتوانند شما را از فعالیتهای کسالتبار زندگی روزمره نجات دهند. این بازیها در عین حال که از طراحی سادهای بهره میبرند، سرشار از خلاقیت و تازگی هستند و با تجربه خاص و منحصر به فردی که ارائه میدهند، میتوانند یک دنیای جدید را پیش روی شما قرار دهند. دنیایی که شما را از آشفتگیهای روزمره نجات میدهد و در بهبود روحیه از دسترفتهتان قدم برمیدارد. در حقیقت این بازیها در عین سادگی، مسئولیت انتقال پیامهای بزرگی را بر دوش میکشند و با تجربهای که از خود ارائه میدهند، دید شما را نسبت به مقوله زندگی و اتفاقات آن دچار تغییر میکنند. حال اگر از من میشنوید، بیشتر از این فرصت را از دست ندهید و تجربه این آثار فوقالعاده را از خود دریغ نکنید. مطئنم که با تجربه این آثار دیدتان نسبت به دنیای ویدیو-گیم تغییر میکند و دیگر آثار عرضه شده در این صنعت را تنها به چشم یک سرگرمی نمیبینید؛ بلکه آنها را به دید اثری هنری میبینید که میتواند روحتان را از سختیهای زندگی نجات دهد و بدین ترتیب آرامش را به قلب و روانتان بازگرداند.