تقریباً 4 سال از عرضه کنسولهای نسل نهمی میگذرد و حالا سخت افزار اعجاب برانگیز این پلتفرمها باعث شده تا سازندگان دیگر قید کنسولهای قدیمیتر را برای همیشه بزنند. به هر حال نمیتوانیم منکر سخت افزار ضعیفتر پلی استیشن 4 شویم، اما راستش را بخواهید بیمیلی سازندگان به خاطر صرف زمان و بودجه بیشتر باعث شده تا بسیاری از عناوین خوش ساخت اخیر بر روی پلی استیشن 4 عرضه نشوند. اما همچنان سازندگان زیادی وجود دارند که برای مخاطبین قدیمی و وفادار خودشان ارزش قائل هستند و بدون مشکلات فنی از قبیل افت فریم و لگ، همچنان عناوین درخشان و خلاقانهیخودشان را بر روی این پلتفرم عرضه میکنند. چه بسا از منظر گرافیکی نیز نتوان چندان وجه تفاوتی بین نسخههای کنسول هشتمی و نهمی قائل شد. در این مطلب نگاهی به بهترین بازیهای PS4 در سال 2023 خواهیم انداخت که تجربهاش برای دارندگان این پلتفرم از نان شب هم واجبتر است.
Resident Evil 4 Remake
در روزهایی که اکثر شرکتهای بازیسازی به علت مشکلات مالی نیروهای خودشان را تعدیل میکنند، Capcom حتی توانسته دستمزد بازیسازان خودش را افزایش دهد! پاداشی که البته بی دلیل نیست و به خاطر موفقیتهای درخشان بازیهای اخیر این شرکت رقم خورده است. همانطور که احتمالاً میدانید در آغاز نسل نهم کنسولهای گیمینگ عموم توجهات به سمت و سوی بازسازی بازیهای قدیمی معطوف شد. با این حال تعداد کمی از بازیها توانستند این رسالت را به نحو احسن انجام دهند. شاید بهترین مثال برای چنین موفقیتی بازی Resident Evil 4 Remake باشد. کپکام در ادامه روند ریمیک نسخههای قدیمی رزیدنت اویل، تصمیم گرفت این بار سراغ بهترین و انقلابیترین عنوان این مجموعه برود که به گمان بسیاری از مخاطبین حتی بدون بازسازی نیز میتواند برای عناوین مدرن امروزی نیز کری بخواند. با این حال کپکام چندین دلیل مهم برای این تصمیم داشت. نخست این که آنها به فرمولی موفق در جلوههای بصری واقع گرایانه و طراحی اتمسفر رسیده بودند و بدشان نمیآمد این مورد را برای نسخه چهارم هم پیاده سازی کنند. از طرفی RE4 هر چه قدر هم که بازی خوبی بود ایرادات جزئی مثل دوربین و هوش مصنوعی دشمنان داشت. به همین خاطر تجربه بازسازی نسخه چهارم میتوانست هر گیمری را وسوسه کند. خصوصاً این که نسخه ریمیک به طرز معجزه آسایی سینماتیک شده بود و حتی میتوانست برای فیلمهای سینمایی ژانر ترس و بقا نیز کری بخواند.
Street Fighter 6
اگر از طرفداران بازیهای مبارزهای هستید، قدر برهه فعلی صنعت گیم را خوب بدانید. به هر حال در درخشانترین دورهی تاریخ بازیهای مبارزهای هستیم که تمامی رقبای دانه درشت توانستهاند از پس انتظارات مخاطبینشان بربیایند، خصوصاً عنوان Street Fighter 6 که به جرئت میتوان گفت بهترین و کاملترین نسخهای این مجموعه به حساب میآید! استریت فایتر 6 نه تنها هر انتظاری که از یک بازی تک نفره دارید را برآورده میکند، بلکه در بسیاری ابعاد ژانر بازیهای مبارزهای را ارتقا میدهد. البته یک ایراد همیشگی که نسبت به این فرانچایز وجود داشته است، سختی گیم پلی و کار با کنترلرهای آن بود که خوشبختانه سازندگان یک سیستم کنترلی مدرن را به بازی اضافه کردهاند تا گیمرهای نسل جدید هم بتوانند کمبوهای سخت و ترکیبی این بازی را اجرا کنند. برخلاف نسخه پنجم که به شدت در زمینه محتوای تک نفره لنگ میزد، Street Fighter 6 تا دلتان بخواهد جزئیات بخش تک نفره و شخصیتهای آن را ارتقا داده که حتی در آینده نزدیک با بروزرسانیهایی گستردهتر از قبل هم میشود. در طرف دیگر بخش آنلاین و چند نفره بازی را داریم که درست مثل همیشه به عنوان برگ برنده این فرانچایز عمل کرده و یک سر و گردن از رقبای صاحب نامش بالاتر است.
Cocoon
در سالهایی که صنعت گیم به عناوین پرهزینه، سینماتیک و AAA متکی شده بود، بازی مستقل و کوچک Limbo تحول بزرگی را در صنعت گیم پدید آورد و بار دیگر گیمرها را با عناوین کم هزینه آشتی داد. شاید Limbo به اندازه بازیهای آن زمان گرافیک واقع گرایانه و داستان پردازی سینماتیک نداشت، اما در ارائه مفاهیم فلسفی و عمق دادن به روایت داستان، یک شاهکار به تمام معنا بود. آن هم بدون استفاده از صحنههای سینماتیک و تنها به لطف یک طراحی هنری معرکه و سبک دو بعدی توانست تحول بزرگی را در زمینه داستان سرایی پدید بیاورد. حتی گیم پلی بازی هم در زمان خودش میتوانست برای عناوین مدعی نیز خط و نشان بکشد. هم سخت بود و هم این که کلکسیونی از المانهای متفاوت را پیش رویتان میگذاشت. حالا سازندگان اصلی بازی Limbo سراغ یک اثر با همان حال و هوا رفتهاند. Cocoon همان بازی است که سالهای سال انتظارش را میکشیدیم. یک اثر ساده، کوچک اما در عین حال غنی و پرجزئیات! شما به عنوان یک حشره که تازه از پیله خود خارج شده، خیلی زود با حقیقت دردناک و تلخ دنیای بیرون مواجه میشوید. از آن به بعد تنها خودتانید و خودتان! درست مثل لیمبو، این بار هم باید پازلها و معماهای سخت بازی را حل کنید اما حداقل جای شکرش باقیست که میتوانید با استفاده از یک سری گویهای نورانی بین جهانهای موازی جابجا شوید تا بلکه راحتتر معماها را حل کنید. در سایر زمینهها خصوصاً طراحی هنری و موسیقی نیز بازی به قدری خیره کننده و درخشان عمل میکند که حتی سرسختترین سلیقهها را نیز عاشق خودش خواهد کرد.
Diablo IV
هیچ سازندهای در تاریخ صنعت گیم به اندازه Blizzard هنر ساخت یک بازی RPG را بلد نیست. آنها تا دلتان بخواهد عناوین نقش آفرینی کلاسیک و درخشان ساختهاند و دست بر قضا برای انتشار نسخههای جدید عناوین خود هیچ عجلهای هم ندارند. شاید برای مخاطب امروزی و طرفداران یک دهه انتظار برای Diablo IV زمان زیادی باشد، اما مطمئناً بلیزارد برای خلق یک اثر متفاوت و شایسته تحسین به چنین فرصتی نیاز داشت. Diablo IV گرچه سعی میکند از مکانیکهای اصلی عناوین پیشین پیروی کند اما با این حال تا حد بسیار زیادی سعی دارد متفاوت و خاص ظاهر شود. در وهله اول باید به داستان پردازی سینماتیک بازی اشاره کرد. میتوان گفت که سازندگان بیشتر از گذشته سعی کردهاند روی محتویات تک نفره متمرکز شوند. به هر حال وقتی شخصیت منفی بازی لیلیث است باید یک داستان پردازی عمیق و پرجزئیات نیز به نمایش گذاشت. اما هیچ کدام از این تغییرات به اندازه جهان باز شدن بازی ملموس نیست. این بار خبری از مراحل خطی نیست و سازندگان دستتان را در پیشروی مراحل کاملاً باز میگذارند. البته سازندگان از بخش چند نفره هم غافل نشدهاند و همچنان این قسمت میتواند یک تنه بار جذابیت بازی را به دوش بکشد. به این موارد طراحی هنری و گرافیکی معرکه بازی را هم اضافه کنید تا کلکسیون ویژگیهای بازی تکمیل شود.
Assassin’s Creed Mirage
در شرایطی که همگی فکر میکردند نسخه جدید مجموعه Assassin’s Creed دیگر برای نسل هشتم کنسولهای گیمینگ عرضه نمیشود، Ubisoft با معرفی Assassin’s Creed Mirage همهیمان را غافگیر کرد. اما آیا چنین تصمیمی آن هم در شرایطی که چند سال از نسل نهم کنسولها میگذرد درست و منطقی بود؟ راستش را بخواهید قبل از تجربه بازی نظرمان منفی بود، اما به محض این که کنترل بسیم را در بازی برعهده گرفتیم دیدگاهمان به کل عوض شد. بغداد چه بر روی کنسولهای نسل نهمی و چه نسل هشتمی به معنای واقعی کلمه یک شاهکار به تمام معناست. مطمئناً یوبیسافت بهترین مدل از طراحی هنری و دنیای عناوین خودش را در Assassin’s Creed Mirage پیاده کرده است. بازی تا حد بسیار زیادی ما را یاد نسخههای اولیه بازی میاندازد اما این بار به جای ساختمانهای سر به فلک کشیده با معماری اروپایی، بغداد و بیابانهای جذابش خودنمایی میکند. همانطور که احتمالاً میدانید Mirage برخلاف نسخههای قبلی از حال و هوای نقش آفرینی فاصله گرفته و بیشتر سعی کرده است با فضای ماجراجویی خودش دل طرفداران کلاسیک این مجموعه را شاد کند. این یعنی بازی دوباره به همان رویه گذشته خودش بازگشته است. از مخفیکاریهای پراسترس بگیرید تا پارکور در دل بغداد، ویژگیهایی هستند که کمتر گیمری میتواند دست رد به سینهی آن بزند. صد البته این بار هم پای یک داستان پردازی عمیق و پرجزئیات در میان است که ارتباطات اساسی نیز با فرهنگ ایرانی اسلامی آن زمان هم دارد.
Hogwarts Legacy
هری پاتر پائشاه بی رقیب دنیای حوزه سرگرمی است. از رمانهای این مجموعه بگیرید تا فیلمهای سینمایی آن همگی رکوردشکن و صاحب سبک بودهاند. با این حال در زمینه بازیهای ویدئویی برخلاف دو دهه قبل، چندان موفقیت و درخششی از این فرانچایز را ندیده بودیم. تا این که کمپانی برادران وارنر سر کیسه را شل کرد و تصمیم گرفت با کمک استدیوی Avalanche Software نسخهای متفاوت و خاص از دنیای این مجموعه تحت عنوان Hogwarts Legacy را بسازد. بازی در اواخر دهه 80 میلادی روایت میشود و در آن شما حکم یک دانش آموخته جدید مدرسه هاگوارتز را دارید. بازی در ابتدا دست شما را برای شخصی سازی کاراکتر کاملاً باز میگذارد. شما میتوانید جنسیت، ظاهر و خلاصه هر چیزی که فکرش را میکنید شخصی سازی کرده و قدم در دنیای عجیب و اسرار آمیز هاگوارتز بگذارید. با وجود این که بازی سعی میکند وقایع قبل از کتاب و فیلمهای هری پاتر را روایت کند، اما همچنان در تصویرپردازی نوستالژیک مناطق مختلف هاگوارتز و رسومهای عجیب و غریبش موفق عمل میکند. اما همچنان شالوده اصلی بازی همان جادوهای معرکه خودمان هستند که ترکیبشان با المانهای اکشن و مبارزهای میتواند هر گیمری را مدهوش خود کند. بازی حتی توانسته بر روی کنسول پلی استیشن 4 نیز آن فضای سینگین، تاریک و عجیب هاگوارتز را به خوبی پیاده سازی کرده و در کنار طراحی واقع گرایانه تکسچرها و نورپردازی، یک عملکرد بینظیر را از خودش ارائه دهد.
Armored Core VI: Fires of Rubicon
اگر میازاکی را جز 3 بازی ساز برتر قرن ندانیم، ظلم و جفای بزرگی در حق وی و استدیوی Armored Core VI: Fires of Rubicon کردهایم. آنها توانستهاند ژانر بازیهای سولز لایک و نقش آفرینی را متحول کرده و حتی از نظر محبوبیت آن را به جایگاه اول در میان همتایان خود برسانند. به همین خاطر معرفی بازی Armored Core VI: Fires of Rubicon توسط این استدیو همهیمان را غافلگیر کرد. به هر حال با یک بازی تیراندازی و اکشن روبرو هستیم که با تمام عناوین پیشین این استدیو فرق دارد. حتی در اوایل ساخت این پروژه، میازاکی وظیفه کارگردانی را برعهده داشت که به خاطر مشغلههای اساسی Elden Ring از آن کناره گیری کرد و تصمیم گرفت بر روند ساخت بازی نظارت داشته باشد. Armored Core VI: Fires of Rubicon یکی از دیوانهوارترین عناوین اکشنی است که تا به حال تجربه کردهایم. شاید در ظاهر امر ما با یک بازی تیراندازی روباتیک با نمای سوم شخص روبرو باشیم، اما وقتی که کنترل کاراکتر اصلی را به دست میگیرید متوجه تفاوتها خواهید شد. مبارزات بازی حول دو محور تیراندازی از راه دور و مبارزات تن به تن از راه نزدیک جریان دارد که اتفاقاً در هر دو زمینه عالی عمل میکند. بازی علی رغم تفاوتهایش با آثار قبلی میازاکی، در یک ویژگی شباهت دارد و آن هم سختی بسیار زیاد و باسفایتهای جان سخت است.