در این مطلب به نقد و و بررسی بازی Deepest Trench از استدیوی Favor Games خواهیم پرداخت. برای ادامه مطلب با تک سیرو همراه باشید.
بشر همیشه در برابر دو چیز نادان است؛ یکی اعماق اقیانوسها و دیگری دنیای ماورای زمین است! اما راستش را بخواهید این نادانی و جهالت در برابر اقیانوسها به مراتب ترسناکتر است. تصور این که همین بیخ گوشمان پر است از رازهای مگو و دنیاهای کشف نشده برای هر کسی که فکرش را بکنید رعب آور است. مسلماً چنین ایدهای برای صنعت سرگرمی هم یک لقمه چرب و لذیذ به حساب میآید. جایی که حس کنجکاوی بشریت با اسرار اعماق زمین یکی میشود و در نهایت مخاطب میماند و ترسی که توام با هزاران پرسش بیپایان است. بازی Deepest Trench از استدیوی Favor Games نیز همین هدف را نشانه میگیرد. اما شوربختانه صرفاً به همین هدفگیری قناعت کرده و در عمل هرگز نمیتواند ردای یک اثر خوب و قابل تحمل را به تن کند. در این مطلب مفصلتر درباره بازی و معضلاتش خواهیم گفت.
سفری مرموزانه به گودال ماریانا
مثل بسیاری از آثار همسبک، Deepest Trench با یک مقدمه اسرار آمیز شروع میشود. جایی که باید برای یک ماموریت مخفیانه به عمیقترین نقطه کشف شده کره زمین یعنی گودال ماریانا بروید و از یک پروژه نظامی مرموزانه پرده بردارید. داستان بازی تقریباً در همین یک خط خلاصه میشود. داستان عملاً هیچ گونه شخصیت پردازی هدفمند برای شاخ و برگ دادن ندارد. هر شخصیتی که در بازی است حکم یک مترسک برای پیشبرد داستان را ایفا میکند که دست بر قضا هیچ کدامشان هم دیالوگ درست و حسابی ندارند. حتی ریتم روایت داستان نیز عذابآور است. جایی که روایت در چرخهای از تکرار و توضیحهای اضافی گیر میافتد و هرگز اوج نمیگیرد. در نهایت بازی با یک پایان بندی ضعیف جای هیچ گونه دفاعی از خودش باقی نمیگذارد.
تجربه Co-op در دل اقیانوس
Deepest Trench همان اول کار با طرح مفهوم همکاری دو نفره راه خودش را از بازیهایی که شما در دل تاریکیهای اقیانوس تنها میگذارند، جدا میکند. با این حال اینجا هم نتیجه نهایی صرفاً در حد یک ایده جذاب و دست نخورده باقی میماند. تیم سازنده دائماً در حین بازی تلاش میکند آن حس اضطراب و بقا در اعماق تاریک اقیانوس را منتقل کند، اما کنترل فاجعه بار و خشک کاراکتر اجازه چنین کاری نمیدهد. رابط کاربری، محدودیتهای حرکتی و انیمیشنهای ضعیف عملاً دست شما را برای مانور دادن در اعماق اقیانوسها میبندند. شما حتی برای انجام سادهترین فعالیتها هم نیازمند تقلاء و تلاش مکرر برای کنترل کاراکتر هستید. گرچه همکاری دو نفره در این دنیای اسرارآمیز نکته مثبتی است اما لحظات شورانگیز و جذاب آن به قدری کوتاه و پراکنده است که هرگز به چشم نمیآید.
شلخته و بی نظم مثل Deepest Trench
Deepest Trench یک اثر شلخته و بینظم است. تقریباً هر المان گیم پلی که فکرش را بکنید به بار ننشسته است. پازلها و معماهای بازی آنقدر ساده و کلیشهای هستند که صرفاً در قرار دادن چند اشیاء در جای خودشان خلاصه میشوند. در چنین شرایطی سیستم مدیریت اکسیژن و باتری میتوانست در ایجاد چالش و تنش برای گیمرها نقش چشمگیری داشته باشد که اتفاقاً این مورد هم حسابی عذابآور است. گاهی باتری و اکسیژنتان بسیار سریع تمام میشود و گاهی هم بیخود و بیجهت برای مدت زمان طولانی دوام میآورد. مکانیک حملونقل اشیاء نیز بسیار سطحی طراحی شدهاند؛ اشیاء وزن یا فیزیک خاصی ندارند و تعامل با آنها خشک و دردسرساز است. حتی خطرات محیطی مثل ریزش سازهها یا جریانهای شدید آب، بهجای چالشی تاکتیکی، بیشتر شبیه یک غافلگیری چند ثانیهای هستند.
طراحی مراحل تکراری؛ مرگ خلاقیت
در کنار مشکلات اساسی گفته شده، طراحی مراحل بزرگترین ضربه را به بازی وارد کردهاند. فرورفتن تدریجی در اعماق اقیانوسها شاید به ظاهر امر سادهای باشد اما میتوانست با شاخ و برگ بیشتری به تصویر کشیده شود. اما با این حال مراحل بازی همگی کلیشهای و تکراری هستند. راهرویی تاریک، چند آیتم برای جابهجا کردن و یک مانع محیطی که بیشتر وقتکُشی است. هیچکدام از این بخشها نه پیچیدگی دارند و نه خلاقیت و همین باعث میشود حس پیشروی بیشتر شبیه یک چرخه فرسایشی باشد تا سفری پرخطر به اعماق. از طرفی بازی عملاً برای تجربه تک نفره ساخته نشده است و حتی در همان حالت Co-op و آرمانیاش هم حسابی به جاده خاکی میزند.
گرافیک و صداگذاری؛ انتظاراتی که برآورده نمی شوند!
روند طراحی جلوههای صوتی و بصری Deepest Trench نیز از همان الگوی ناقص و عذابآور گیم پلی تبعیت میکند. یعنی یک چرخه معیوب و سراسر ایراد که از پس حداقل انتظارات هم برنمیآید. به عنوان مثال، گودال ماریانا پتانسیل خلق یکی از اتمسفریکترین محیطها در بازیهای ویدئویی را دارد، اما بافتهای کمکیفیت، مدلهای قدیمی و نورپردازی ضعیف اجازه نمیدهد این پتانسیل جامه عمل به خودش بگیرد. از طرفی بازی خیلی زود از نظر تنوع محیطی کم میآورد و به همین خاطر چندان عنصر قابل توجهی برای تجربه طولانی مدت گیمرها نخواهد داشت. حتی افکتهای صوتی و صداگذاریهای محیطی نیز کوچکترین رد و نشانی از آنچه که تا کنون در آثار برجسته دیدهایم ندارند. خلاصه آن که در زمینه صوتی و بصری بازی به جای تقویت تجربه گیم پلی، مانع غوطهوری وی میشود و ضربه اساسی به ساختار اصلی بازی میزند.
سخن پایانی
در نهایت باید گفت که Deepest Trench نمونهای آشکار از بازیهایی است که صرفاً در ظاهر جذاب به نظر میرسند. اما در عمل پر از ایدههای عملی نشده و پراکندهای هستند که هرگز هیچ شانسی برای جذب مخاطب ندارند. Deepest Trench میتواننست با ترکیب همکاری دو نفره، اتمسفر تاریک و جذاب با گیم پلی هدفمند تبدیل به یک اثر شایسته احترام شود، اما ضعف جدی تیم سازنده در تمامی قسمتها، باعث شده تا محصول نهایی فرسنگها با حداقل انتظارات مخاطب فاصله داشته باشد.
نکات مثبت:
- ایده اولیه جذاب درباره اکتشاف در گودال ماریانا
- قابلیت بازی Co-op دو نفره و همکاری در محیطهای تاریک
نکات منفی:
- کنترلهای خشک، سنگین و بسیار آزاردهنده
- انیمیشنهای ضعیف و محدودیتهای حرکتی
- طراحی مراحل فوقالعاده تکراری و کلیشهای
- پازلها سطحی، کمچالش و بدون خلاقیت
- سیستم اکسیژن و باتری نامتوازن
- روایت تکراری، دیالوگهای ضعیف و بدون شخصیتپردازی
- گرافیک تاریخ مصرف گذشته
- تنوع محیطی بسیار کم
نظر شما چیست؟ آیا Deepest Trench میتواند در برابر بازیهای مستقل و جذاب امروزی حرفی برای گفتن داشته باشد؟
شما مخاطبان عزیز میتوانید هم اکنون بازی و محصولات مورد نظر خودتان را به صورت مستقیم با ضمانت بهترین قیمت و ارسال سریع از فروشگاه تک سیرو خریداری کرده و به سرعت در سراسر ایران محصول خود را درب منزل دریافت کنید.








