مقالات

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

Assassin's Creed: From Best to Worst

اساسین کرید یکی از آن مجموعه‌هایی است که فراز و نشیب‌های بسیاری را تجربه کرده و برخلاف بسیاری از مجموعه‌های دیگر، نتوانسته در نسخه‌های مختلف، DNA اصیل خود را حفظ کند. همین موضوع باعث شده تا طرفداران این مجموعه به دسته‌های مختلفی تقسیم شوند و همواره بر سر اینکه کدام نسخه از این سری بهترین است، بحث و جدل وجود داشته باشد. در این مقاله قصد دارم به عنوان یکی از طرفداران قدیمی این مجموعه، بازی‌های این سری را از بدترین تا بهترین دسته‌بندی کنم. البته این دسته‌بندی ارتباطی با امتیاز متای بازی‌ها نخواهد داشت. بسیار خوب، بهتر است که بیشتر از این وقت شما را نگرفته، و بدون طولانی کردن بی‌علت مقدمه، بحث را آغاز کنم.

  1. اساسین کرید اودیسی

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

اگر شما هم از طرفداران قدیمی این مجموعه بوده باشید، به احتمال زیاد، همانند من، ارتباطی با این نسخه برقرار نکرده‌اید. البته نه به عنوان یک بازی، بلکه به عنوان یک نسخه از سری اساسین کرید، زیرا این نسخه عملاً هیچ ارتباطی با این مجموعه ندارد؛ نه از نظر داستانی و نه از نظر گیم‌پلی. حتی گیم‌پلی این بازی نیز به شدت تغییر کرده بود، به طوری که به جز پارکور (که به سختی می‌توان آن را پارکور نامید)، دیگر هیچ‌چیز از المان‌های اصلی گیم‌پلی این سری در این نسخه دیده نمی‌شد. دقیقاً همه‌چیزهایی که باعث شده بود ما به عنوان مخاطب عاشق این سری شویم، در این نسخه حذف شده بود و همین موضوع، اودیسی را به بدترین بازی از سری اساسین کرید تبدیل می‌کند. البته اشتباه نکنید، اودیسی به تنهایی یک بازی خوب است، اما به عنوان یک نسخه از اساسین کرید، عملکردی ضعیف دارد.

  1. اساسین کرید والهالا

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

یوبیسافت با اساسین کرید والهالا سعی کرد بسیاری از اشتباهات اودیسی را تکرار نکند. برای مثال، دوباره مخفی‌کاری جمعی یا همان Social Stealth را به بازی بازگرداند، هیدن بلید را به بازی اضافه کرد (البته به روش هوشمندانه و یوبیسافت‌واری که می‌شناسیم) و بسیاری از موارد دیگر. اما چیزی که باعث می‌شود والهالا این جایگاه را به دست آورد، این است که بازی تقریباً هیچ ارتباطی به ماجرای اساسین‌ها نداشت و جالب‌تر این که حتی شخصیت اصلی بازی نیز عضو اساسین‌ها نبود. علاوه بر این، مورد دیگری که به شدت آزاردهنده بود، این بود که یوبیسافت سعی کرده بود با مراحل فرعی و عملاً بی‌معنا، ساعت گیم‌پلی بازی را بیش از حد طولانی کند، که نتیجه‌ای جز خستگی و کلافگی برای بازیکن نداشت. اگر بخواهم این نسخه را در یک جمله توصیف کنم، باید بگویم که اساسین کرید والهالا مصداق بارز ترجیح کمیت به کیفیت است. پس بهتر است که زمان بیشتری را برای این نسخه هدر نداده، و سراغ عنوان بعدی برویم.

  1. اساسین کرید سیندیکیت

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

می‌دانم که ممکن است اساسین کرید سیندیکیت محبوب بسیاری از شما باشد، اما اگر بخواهیم منصفانه به قضیه نگاه کنیم، نمی‌توانیم از ایرادات این بازی چشم‌پوشی کنیم. اولین موردی که باید به آن اشاره کنیم، داستان و شخصیت‌پردازی ضعیف شخصیت‌ها بود. از دوقلوهای فرای گرفته تا آنتاگونیست اصلی بازی، هیچ‌کدام شخصیت‌پردازی قوی‌ای نداشتند و بدتر از همه این که کل داستان بازی تحت تأثیر یک نفرین کلیشه‌ای قرار داشت که عملاً باعث می‌شد نتوانید با جریان داستان بازی همراه شوید، زیرا نمونه‌های مشابه آن را بارها و بارها در رسانه‌های مختلف دیده بودیم و سیندیکیت حرف تازه‌ای برای گفتن نداشت. جدا از این مورد، گیم‌پلی بازی در تمام بخش‌ها نسبت به یونیتی ضعیف‌تر بود؛ از مبارزات خشک و به شدت تکراری گرفته تا پارکوری که دیگر به شما اجازه نمی‌داد پرش‌های خود را به صورت دستی کنترل کنید. البته این بازی ویژگی‌های خوبی نیز داشت، مانند گرپلینک هوکی که به بازی اضافه شده بود و به شما اجازه می‌داد تا به سرعت بین ساختمان‌های لندن جابجا شوید، یا حال و هوای گنگستری لندن در آن دوران که تجربه‌ای خاص و منحصر به فرد را خلق می‌کرد. اما با همه این اوصاف، به نظر من اساسین کرید سیندیکیت نمی‌تواند جایگاهی بهتر از یازدهم را به دست آورد.

  1. اساسین کرید اوریجینز

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

اساسین کرید اوریجینز بازی‌ای بود که با عرضه‌اش، برای همیشه سری اساسین کرید را تغییر داد و میراثی از خود به جای گذاشت که مانند لکه‌ای ننگ، دامن‌گیر این مجموعه دوست‌داشتنی شد. اما سوالی که ممکن است برای شما پیش بیاید این است که چرا این بازی را در رتبه‌ای بالاتر از سیندیکیت قرار داده‌ام؟ از نظر گیم‌پلی، من شخصاً سیندیکیت را بیشتر دوست دارم و در آن بازی، حس و حال اساسین بودن را به خوبی احساس می‌کنید. اما دلیل این انتخاب، داستانی است که اوریجینز روایت می‌کند. اوریجینز در واقع داستان شکل‌گیری فرقه اساسین‌ها را روایت می‌کند که اتفاقاً روند بسیار خوبی هم دارد. علاوه بر این، شخصیت‌پردازی قوی کاراکترهای بایک و آیا را نیز نباید دست‌کم گرفت، چرا که این دو شخصیت، یکی از بهترین شخصیت‌پردازی‌های این سری را دارند و جزو کاراکترهای به‌یادماندنی این مجموعه به حساب می‌آیند. به همین دلیل، به نظر من اوریجینز جایگاهی بالاتر از سیندیکیت دارد. اما با این حال، به دلیل مشکلات ریز و درشتی که دارد، نمی‌تواند جایگاهی بهتر از رتبه دهم را به دست آورد.

  1. اساسین کرید میراژ

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

اشتباه نکنید، اساسین کرید میراژ با این که در رتبه نهم قرار گرفته، اما همچنان از تمام نسخه‌های اساسین کریدی که در نه سال اخیر عرضه شده‌اند، بهتر است (توجه داشته باشید که این مقاله قبل از انتشار اساسین کرید شدوز به نگارش درآمده است). دلیل اصلی این موضوع آن است که یوبیسافت با عرضه میراژ، دوباره توانست حال و هوای قدیمی مجموعه اساسین کرید را زنده کند. البته میراژ نیز بدون مشکل نیست. یکی از مشکلات بزرگ بازی این است که خیلی زود به چرخه تکرار دچار می‌شود و حتی داستانی که روایت می‌کند نیز نمی‌تواند شما را تا انتها همراه خود نگه دارد. اما با همه این اوصاف، میراژ بسیار بهتر از سیندیکیت و سه‌گانه RPG ظاهر شده است. با این حال، آنقدر خوب نبود که بتواند با بقیه عناوین این لیست رقابت کند یا حتی در برابر آن‌ها، حرف خاصی برای گفتن داشته باشد.

  1. اساسین کرید 3

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

اساسین کرید 3 جایی بود که بالاخره داستان دزموند مایلز به پایان رسید. کاراکتری که از نسخه اول با او همراه بودیم و کلی ماجرای جالب و هیجان‌انگیز را با او پشت سر گذاشتیم. از این منظر، اساسین کرید 3 جایگاه ویژه‌ای برای من دارد. اما اگر بخواهیم به طور کلی به این بازی نگاه کنیم، هم می‌توانیم به نکات مثبت و خوب آن اشاره کنیم و هم به نکات منفی‌ای که باعث می‌شود این بازی نتواند در میان پنج عنوان برتر قرار بگیرد. مهم‌ترین نکته منفی بازی، شخصیت‌پردازی ضعیف کاراکتر اصلی بازی، یعنی کانر، است. شخصیت‌پردازی کانر در این بازی به شدت ضعیف انجام شده و بعد از تجربه فوق‌العاده‌ای که با اتزیو داشتیم، این کاراکتر به شدت توی ذوق می‌زند. کانر اصلاً و ابداً کاریزمای اتزیو را ندارد و بدتر از آن، شخصیتی ساده‌لوح است که به جای استفاده از عقل و منطق، بسیار احساسی تصمیم می‌گیرد. همین موضوع باعث می‌شود نتوانید آن‌طور که باید و شاید با این کاراکتر ارتباط برقرار کنید. جدا از این موضوع، باید به پرولوگ فوق‌العاده طولانی بازی نیز اشاره کنیم. با این که تمام تمرکز تبلیغات این بازی قبل از عرضه روی شخصیت کانر متمرکز بود و این کاراکتر را بسیار برجسته کرده بودند، شما نمی‌توانستید همان ابتدا با این کاراکتر بازی کنید و برای این که بتوانید برای اولین بار کنترل کانر را به دست بگیرید، باید حدود هفت ساعت داستان بازی را پیش می‌بردید که در نوع خودش بسیار عجیب بود.

  1. اساسین کرید 1

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

درست است که اساسین کرید 1 در زمان خودش بازی فوق‌العاده‌ای بود و چه از نظر گیم‌پلی و چه از نظر بخش فنی، یک انقلاب برای بازی‌های ویدیویی به حساب می‌آمد. اما امروز واقعاً نمی‌توان گفت که این بازی جزو پنج عنوان برتر این مجموعه است. البته این نظر شخصی من است. دلیل این موضوع آن است که این بازی در سال 2025 تقریباً غیرقابل بازی است، چرا که بسیاری از مکانیک‌های بازی قدیمی شده و برای مخاطب امروزی دیگر جذابیتی ندارد. از طرف دیگر، داستان بازی نیز با این که جالب است، اما بعد از مدتی به یک روند تکراری گرفتار می‌شود که باعث می‌شود نتوانید آن‌طور که باید و شاید از بازی لذت ببرید. باز هم تأکید می‌کنم که این بازی در زمان خودش چه از نظر گیم‌پلی و چه از نظر فنی، یک انقلاب محسوب می‌شد و مطمئناً اگر آن زمان بازی را تجربه می‌کردید، هیچ‌وقت شیرینی تجربه آن را فراموش نمی‌کردید. اما در سال 2025 واقعاً نمی‌توان چنین چیزی را درباره این بازی گفت. با این حال، اگر به بازی‌های قدیمی و کلاسیک علاقه دارید، حتماً این نسخه را تجربه کنید، چرا که هر چه باشد، شروع‌کننده این سری افسانه‌ای بوده است.

  1. اساسین کرید رولیشن

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

اساسین کرید رولیشن اولین نسخه از سری اساسین کرید بود که من تجربه کردم و به همین دلیل، این بازی برای من بسیار خاص بوده و جایگاه ویژه‌ای در قلبم دارد. اما اگر بخواهیم منطقی به قضیه نگاه کنیم، واقعاً نمی‌توان جایگاه بهتری را برای این نسخه در نظر گرفت. دلیل اصلی این موضوع، گیم‌پلی بازی است. گیم‌پلی این نسخه به شدت شبیه به سه نسخه قبلی خود، یعنی اساسین کرید برادرهود، اساسین کرید 2 و اساسین کرید 1 بود و همین موضوع باعث می‌شد برای کسانی که سه نسخه قبلی را تجربه کرده بودند، بازی به سرعت تکراری شود و جذابیت اولیه‌اش را از دست بدهد. با این حال، داستان بازی واقعاً خوب بود و لحظات فوق‌العاده‌ای را در خود جای داده بود. اما به نظر من، حتی در زمینه داستانی نیز نسبت به اساسین کرید برادرهود و به ویژه اساسین کرید 2، در سطح پایین‌تری قرار می‌گیرد. همین موضوع باعث می‌شود که اساسین کرید رولیشن در رتبه ششم این لیست قرار بگیرد.

  1. اساسین کرید بلک فلگ

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

می‌دانم که اساسین کرید بلک فلگ محبوب دل بسیاری از شماست و از نظر اکثرتان، بهترین نسخه از سری اساسین کرید همین بازی است. کاملاً درک می‌کنم که چرا چنین نظری دارید. از موسیقی بازی گرفته تا گیم‌پلی، شخصیت‌پردازی و حتی فضا‌سازی فوق‌العاده‌ آن، همه و همه به طرز خارق‌العاده‌ای در کنار هم قرار گرفته‌اند و این باعث می‌شود تا تجربه شما از بازی به یک خاطره فراموش‌نشدنی تبدیل شود. این بازی می‌توانست یک درس و الگوی بسیار خوب برای نسخه‌های جدیدتر مجموعه، مانند اودیسی و والهالا باشد، اما متأسفانه یوبیسافت به این موضوع توجه چندانی نکرد. اما چرا این حرف را می‌زنم؟ ببینید دوستان، خواه ناخواه، این بازی ارتباط بسیار کمی با اساسین‌ها داشت و داستان بازی مسیری کاملاً متفاوت از نسخه‌های قبلی را دنبال می‌کرد. حتی تا اواخر بازی، ما تعامل مستقیمی با فرقه اساسین‌ها نداریم و صرفاً به عنوان یک دزد دریایی، بازی را دنبال می‌کنیم. اما این بازی به خوبی توانسته است تعادل بین دزد دریایی بودن و اساسین بودن را حفظ کند و مانند اودیسی و والهالا نبوده که به سمت یکی از این دو سو گرایش پیدا کند. همین موضوع باعث می‌شود تا لذت شما از تجربه بازی چند برابر شود و خاطره‌ای را برای شما رقم بزند که تا مدت‌ها از یادتان نرود.

  1. اساسین کرید روگ

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

شاید بسیاری از شما تعجب کنید که چرا روگ را در رتبه بالاتری قرار داده‌ام، اما سلیقه من این گونه است. برای من، روگ تجربه خاص‌تری نسبت به بلک فلگ بود و دلیل اصلی این موضوع، داستان بازی می‌باشد. داستان این نسخه برای اولین بار شما را در جایگاه تمپلارها قرار می‌دهد و به شما اجازه می‌دهد که برای یک بار هم که شده، دنیا را از دید تمپلارها ببینید. این ایده بسیار جذابی‌ست. تا قبل از این نسخه، هر بازی‌ای که عرضه شده بود، سعی داشت تصویری سیاه از تمپلارها و تصویری سفید از اساسین‌ها به ما نشان دهد. اما این نسخه تمام معادلات ما را به هم ریخت و به ما نشان داد که مهم نیست در کدام گروه قرار داریم؛ همیشه در هر جمعی، هم آدم‌های خوب وجود دارند و هم آدم‌های احمق. این ما هستیم که باید به دور از تعصب، به اطراف خود نگاه کنیم تا راهی که انتخاب می‌کنیم، راه درستی باشد. خلاصه با وجود این که این نسخه بسیار جمع‌وجور و کوچک بود، به نظر من واقعاً بازی زیبایی بود و من آن را بسیار دوست داشتم. اما دیگر بیشتر وقت شما را نمی‌گیرم و به سراغ رتبه سوم می‌روم.

  1. اساسین کرید برادرهود

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

واقعاً چه می‌توان درباره این بازی گفت؟ از شخصیت‌پردازی گرفته تا داستان فوق‌العاده‌ای که برای شما روایت می‌کند، یا حتی طراحی مراحل و آزادی عملی که به شما می‌دهد، همه و همه به طرز بسیار خوبی در این بازی جمع شده‌اند. با این که گیم‌پلی بازی به شدت شبیه نسخه قبلی خود، یعنی اساسین کرید 2 بود، اما اصلاً احساس بدی به شما نمی‌داد. انگار این بازی دقیقاً همان دنباله‌ای بود که بعد از نسخه دوم انتظارش را داشتیم. این بازی مانند یک نامه عاشقانه بود که از طرف یوبیسافت برای طرفداران سری اساسین کرید به رشته تحریر درآمده بود؛ نامه‌ای که می‌توانست قلب طرفداران این سری را لمس کرده و این مجموعه را برای همیشه در ذهنشان جاودانه کند. اما این بازی و بازی بعدی که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم، یک مشکل بزرگ دارند. چه مشکلی؟ مشکل، گذر زمان است. اما یعنی چه؟ گرافیک و گیم‌پلی این بازی برای زمان خودش واقعاً عنصری ناب و فوق‌العاده بود و هیچ‌کس با آن مشکلی نداشت. اما این موضوع برای امروز صدق نمی‌کند. مخاطب جدید به سختی می‌تواند با این بازی ارتباط برقرار کند، چرا که هم گرافیک و هم مکانیک گیم‌پلی بازی به شدت قدیمی شده‌اند. مخاطبی که صرفاً نسخه‌های RPG این مجموعه را تجربه کرده، نمی‌تواند این سبک قدیمی را تحمل کند و حق هم دارد. واقعاً سخت است که در سال 2025 این بازی را تجربه کنید. البته شما به خودتان نگاه نکنید؛ این بازی برای من و شما بمب نوستالژی است، اما برای مخاطب نسل جدید که هیچ خاطره‌ای از این بازی ندارد، اصلاً نمی‌تواند جذاب باشد. به همین خاطر، واقعاً امیدوارم در آینده نزدیک، یک ریمیک درست و حسابی از سه‌گانه اتزیو داشته باشیم.

  1. اساسین کرید 2

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

اساسین کرید 2 یک شاهکار هنری است؛ شاهکاری که شاید هر ده سال یک‌بار بتوانیم چیزی شبیه به آن را تجربه کنیم. اما دلیل اصلی این که می‌گویم این بازی یک شاهکار است، چیست؟ همه‌چیز در این بازی، از جزئیات گرفته تا کلیات، در نوع خود بی‌نظیر است. واقعاً بسیار کم پیش می‌آید که دنباله یک بازی از نسخه اول بهتر ظاهر شود و این بازی دقیقاً یکی از همان موارد نادر است. گیم‌پلی بازی، با این که شبیه به نسخه اول بود، اما در کل تجربه نرم‌تر و روان‌تری را به مخاطب ارائه می‌داد. طراحی مراحل بازی به شدت فوق‌العاده بود و در زمان خودش، یک دستاورد بزرگ برای یوبیسافت محسوب می‌شد. شخصیت‌پردازی اتزیو فوق‌العاده بود و توانست او را به یکی از چهره‌های ماندگار صنعت ویدیوگیم تبدیل کند. اما به نظر من، بهترین ویژگی این بازی، داستان فوق‌العاده‌ای بود که روایت می‌کرد. داستان بازی شما را به یک سفر طولانی می‌برد؛ سفری که با خشم و نفرت آغاز می‌شود و با رشد شخصیت اتزیو و درک هدفی والا، به پایان می‌رسد. این بازی به راحتی می‌توانست در رتبه اول قرار بگیرد، اما چرا نیست؟ دقیقاً به همان دلیلی که برای برادرهود گفتم. بازی با این که فوق‌العاده است، اما قدیمی شده و برای مخاطب جدید قابل درک نیست. به همین دلیل، مجبورم این نسخه را در رتبه دوم قرار دهم که واقعاً جای تأسف دارد. ای کاش Ubisoft به جای ریمیک بلک فلگ، سراغ ریمیک این بازی می‌رفت، چرا که از هر نظر فوق‌العاده است و واقعاً حیف است که تنها به خاطر گرافیک و گیمپلی قدیمی‌اش کنار گذاشته شود.

  1. اساسین کرید یونیتی

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

بالاخره به رتبه اول رسیدیم؛ بازی‌ای که در زمان عرضه خودش چیزی بیش از یک ناامیدی بزرگ نبود. بازی‌ای که قربانی تصمیمات اشتباه مدیریتی شد و با تبلیغات غلط، خودش را از چشم طرفداران انداخت. اما امروز… همه چیز فرق می‌کند. بله، دارم درباره اساسین کرید یونیتی صحبت می‌کنم. درست است که این بازی در زمان عرضه بسیار بد بود و به دلیل افت فریم‌های عجیب و غریب و باگ‌های فضایی‌اش، عملاً تجربه بازی را غیرممکن می‌کرد. اما بعد از آپدیت‌های فراوانی که برای بازی عرضه شد، توانست خودش را از وضعیت اسف‌باری که به آن دچار بود، نجات دهد و تبدیل به همان بازی‌ای شود که از آن انتظار داشتیم. احتمالاً بسیاری از شما به دلیل نکات منفی‌ای که در آن زمان درباره بازی شنیدید، سراغ آن نرفتید و حق هم دارید. اما اگر از من می‌پرسید، یک فرصت به آن بدهید، چون مطمئنم عاشقش خواهید شد. در حقیقت از نظر من اساسین کرید یونیتی بهترین بازی از سری اساسین کرید است که می‌توانید در سال 2025 تجربه کنید.

خواندن  یوبیسافت خبر داد؛ بازنگری سیستم مخفیکاری Assassin's Creed Shadows

جمع‌بندی

اساسین کرید: از بهترین تا بدترین نسخه

همان‌طور که در ابتدا اشاره کرده، اساسین کرید، یکی از آن مجموعه‌هایی است که با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بوده و در طول سال‌ها، تجربه‌های متفاوتی را به گیمرها ارائه کرده است. از داستان‌های حماسی و شخصیت‌های به‌یادماندنی گرفته تا گیم‌پلی‌های نوآورانه و جهان‌های باز گسترده، این سری توانسته جایگاه ویژه‌ای در قلب طرفداران بازی‌های ویدیویی پیدا کند. در این مقاله، سعی کردم با نگاهی منصفانه و دقیق، بازی‌های اصلی این مجموعه را از بدترین تا بهترین رتبه‌بندی کنم.

در این مسیر، بازی‌هایی مانند اساسین کرید اودیسی و والهالا به دلیل دور شدن از المان‌های اصلی سری، جایگاه پایین‌تری را به خود اختصاص دادند. از سوی دیگر، شاهکارهایی مانند اساسین کرید ۲ و برادرهود با داستان‌های عمیق، شخصیت‌پردازی قوی و گیم‌پلی جذاب، توانستند جایگاه خود را در میان بهترین‌های این مجموعه تثبیت کنند. اما در نهایت، اساسین کرید یونیتی با وجود مشکلات اولیه‌اش، پس از آپدیت‌های متعدد، به عنوان بهترین بازی این سری در سال جاری (البته از نظر شخص بنده) معرفی شد.

این رتبه‌بندی نه تنها بر اساس تجربه شخصی، بلکه با توجه به بازخوردهای جامعه گیمرها و تحولات صنعت گیم شکل گرفته است. هر یک از این بازی‌ها، بخشی از تاریخچه غنی اساسین کرید را تشکیل می‌دهند و هر کدام به نوعی، سهمی در محبوبیت این مجموعه داشته‌اند. در نهایت امیدوارم این مقاله بتواند به شما کمک کند تا بهترین تجربه‌ها را از این مجموعه انتخاب کنید و خاطراتی فراموش‌نشدنی را در دنیای اساسین‌ها و تمپلارها رقم بزنید.

اگر شما هم نظر یا تجربه‌ای درباره این بازی‌ها دارید، خوشحال می‌شوم آن را با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید. برای خرید بازی‌های این مجموعه یا لوازم جانبی مرتبط نیز می‌توانید از طریق سایت تک‌سیرو اقدام کنید و در کوتاه‌ترین زمان ممکن محصولات مورد نظر خود را درب منزل تحویل بگیرید.

خواندن  خبر خوب یوبیسافت برای طرفداران؛ بازگشت خط زمانی مدرن در Assassin's Creed Shadows

OHAM

یک گیمر معمولی که ویدیوگیم را نه تنها به چشم سرگرمی، بلکه همیشه به چشم یک مأمن می‌دیده. مأمنی که همچون پناهگاه‌های اتمی دنیای فال‌آوت، از روح شما در برابر سختی‌های زندگی محافظت می‌کند و به دنیای خاکستری‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، رنگ تازگی ‍‌می‌بخشد. البته این دیدگاه من نسبت به ویدیوگیم، ریشه در کودکی‌ام دارد. جایی که همواره در آن مشغول خیال‌پردازی بودم و سعی می‌کردم با مطالعه ادبیات مخصوص کودک و نوجوان، خود را راهی ماجراهایی خیالی کنم و به کمک قوه تخیلم، در این اوهام شناور باشم. در واقع به سبب مطالعه همین آثار ادبی بود که توانستم قدرت نگارش خود را تقویت کرده و از این استعداد، در راه خلق و تولید محتوا استفاده کنم. محتواهایی که از روح خیال‌پردازم جاری شده و با علاقه‌ جوشانم به ویدیوگیم، جهت داده می‌شوند تا در قلب گیمرهایی همچون خودم جای بگیرند و آن‌ها را بیش از پیش با این صنعت جذاب و بعضا بی‌رحم آشنا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا