بازی Red Dead Redemption 2 استانداردهای جدیدی برای داستانپردازی و واقعگرایی در دنیای بازیها تعیین کرد. آیا استودیوی راکستار میتواند بار دیگر از موفقیت خود پیشی بگیرد و GTA 6 را به اثری بی بدیل تبدیل کند؟ در این مقاله از فروشگاه تک سیرو موضوع را بررسی میکنیم.
عرضهی هر نسخه جدید از مجموعه بازیهای Grand Theft Auto همیشه با موجی از رکوردشکنیهای فروش و دریافت جوایز همراه بوده است. بازی GTA 5 در اولین روز انتشار خود ۸۰۰ میلیون دلار فروش داشت، رکوردی که همچنان دستنخورده باقی مانده است. پیشبینی میشود که بازی GTA 6 نیز دستکم همین موفقیت را تکرار کند، اگر نه بیشتر. نشانههای اولیه این موفقیت، شکستن رکورد جهانی گینس توسط تریلر معرفی بازی GTA 6 با 96 میلیون بازدید در 24 ساعت اول است که آن را به پرمخاطبترین تریلر معرفی بازی ویدیویی تبدیل کرد. آخرین شاهکار راکستار یعنی بازی Red Dead Redemption 2 نیز رکوردهای متعددی را به نام خود ثبت کرد، جایزه بازی سال را به دست آورد و به دومین بازی پرفروش در هفته نخست تبدیل شد. اما آنچه در اینجا بررسی میکنیم فراتر از اعداد فروش است و به نحوه مقایسه مکانیکهای گیمپلی و داستانسرایی در جدیدترین عناوین راکستار میپردازد. پرسش کلیدی که با آن روبهرو هستیم این است: آیا بازی GTA 6 میتواند از Red Dead Redemption 2 پیشی بگیرد؟
در حوزه گیمپلی که قلب تپنده هر بازی است، بازی Grand Theft Auto 6 پتانسیل قابلتوجهی برای غلبه بر بازی RDR 2 دارد. همه میدانند که واقعگرایی و شبیهسازی در بازی RDR 2 به طرز شگفتانگیزی به اوج رسیده است، اما همین توجه بیش از حد به جزئیات گاهی منجر به تجربهای پیچیده و کسلکننده میشود. کنترل شخصیت آرتور مورگان سنگین و گاهی دشوار به نظر میرسد. علاوه بر این، انبوهی از انیمیشنهای طولانی برای انجام اقدامات ساده وجود دارند که باید منتظر بمانید تا به پایان برسند و سپس به حرکت بعدی ادامه دهید.
با توجه به بازخوردهای بهدستآمده از این جنبهها، بازی GTA 6 فرصتی عالی برای بهبود تجربه گیمپلی در اختیار دارد. سرعت و روانی در کنترل شخصیتها و کاهش زمان انتظار برای پایان یافتن انیمیشنها میتوانند تجربه بازی را بهمراتب لذتبخشتر کنند. در حالی که بازی Red Dead Redemption 2 بر رویکردی واقعگرایانه و شبیهسازیمحور تکیه داشت، سری GTA همیشه به خاطر ارائهی گیمپلی سریعتر و آسانتر شهرت داشته است. اگر راکستار بتواند این ویژگیها را حفظ کند و همزمان پیچیدگی و عمق بیشتری به تعاملات در بازی ببخشد، به دستاوردی خیرهکننده دست خواهد یافت که هم بر محدودیتهای نسخه قبلی غلبه کرده و هم استانداردهای جدیدی را برای صنعت بازی تعیین میکند.
یکی از عواملی که میتواند به برتری بازی Grand Theft Auto 6 نسبت به بازی RDR 2 کمک کند، روایت داستانی است. در حالی که ماجراجوییهای آرتور مورگان با تحسینهای فراوانی روبهرو شد، جهان مملو از جرم و جنایت و آزادی عمل در سری GTA پتانسیل بیپایانی برای داستانپردازی جذاب فراهم میکند. انتظار میرود که روایت جدید با شخصیتهای چندبعدی و داستانی پیچیدهتر که تنوع و هیجان بیشتری ارائه میدهد، به موفقیتی چشمگیر تبدیل شود. بازی Red Dead Redemption 2 بیشتر بر تراژدی و تمهای غرب وحشی تمرکز داشت، در حالی که بازی GTA 6 میتواند با طنز سیاه، نقدهای اجتماعی و داستانهایی از جاهطلبی و سقوط، به مخاطبان گستردهتری دست پیدا کند.
باید در نظر داشت که موفقیت هر بازی بهطور جدی به نحوه استقبال جامعه بازیکنان و بازخوردهای آنان بستگی دارد. اگر بازی Grand Theft Auto 6 بتواند تعادل کاملی بین نوآوری، جذابیت گیمپلی و داستانسرایی ایجاد کند، این بازی نهتنها از نظر تجاری موفق خواهد بود، بلکه به نقطهعطفی در کارنامه راکستار و تاریخ بازیهای ویدیویی تبدیل میشود.
آیا انیمیشنهای گیمپلی GTA 6 تغییر عمدهای نسبت به RDR 2 میکند؟
بله، بسیاری از انیمیشنهای چشمنواز و لوکس در بازی Red Dead Redemption 2 به محتوای اختیاری مانند ماهیگیری مربوط میشوند، اما مکانیکهای اصلی بازی مانند ارتقای تجهیزات و غارت منابع نیز شامل فرآیندهای طولانی و زمانبری هستند که باید با صبر و حوصله پشت سر گذاشته شوند. در مقابل، بازی GTA 5 حس کنترل سریعتر و واکنشپذیرتری را به بازیکن میدهد. در حالی که این بازی نیز انیمیشنهایی برای بسیاری از اقدامات دارد، مدت زمان این انیمیشنها در بازی GTA 5 بسیار کوتاهتر از بازی RDR 2 است. این احتمال وجود دارد که راکستار برای بازی GTA 6 از انیمیشنهای دقیق و واقعگرایانهای مشابه آنچه در بازی RDR 2 دیدهایم استفاده کند، اما با توجه به سبک آرکید و گیمپلی سریعتر که همیشه از ویژگیهای شاخص سری GTA بوده است، بعید به نظر میرسد که این بازی به همان مسیر بازی RDR 2 برود.
علاوه بر این، بازی GTA 5 از نظر گیمپلی و تیراندازی، معمولاً بهترین بازی راکستار تلقی میشود. در مقایسه، سلاحهای بازی RDR 2 به دلیل بازنمایی واقعگرایانه نحوه عملکرد سلاحها در سال 1899، حس کندتری دارند. اگرچه بسیاری از طرفداران از این رویکرد فوقالعاده واقعی استقبال میکنند، اما از لحاظ لذت گیمپلی پایه، انتظار میرود که Grand Theft Auto 6 تفاوتی چشمگیر ایجاد کند و تجربهای سرگرمکنندهتر و هیجانانگیزتر را به بازیکنان ارائه دهد. تیراندازی سریع، واکنشپذیر و رضایتبخش یکی از جنبههایی است که میتواند موفقیت بیشتری را برای این عنوان به ارمغان آورد.
بازی GTA 6 فرصتی بزرگ برای ترکیب بهترین عناصر گیمپلی از هر دو جهان Red Dead Redemption 2 و GTA 5 دارد. راکستار اگر بتواند کیفیت انیمیشنهای واقعگرایانه را در کنار مکانیزمهای بازی با واکنش سریع و سرگرمکننده حفظ کند، نه تنها به تجربهای فراگیر و جذاب دست خواهد یافت بلکه استانداردهای جدیدی را در صنعت بازیهای جهان باز تعیین میکند. در حالی که جزئیات بیشتری از این بازی در آینده فاش خواهد شد، انتظارات از نظر داستانسرایی و گیمپلی به حدی بالا است که میتواند بازی Grand Theft Auto 6 را به یکی از مهمترین دستاوردهای راکستار تبدیل کند.
چه انتظاراتی از سیستم حمل و نقل بازی Grand Theft Auto 6 داریم؟
وقتی صحبت از لذت خالص مجموعه جی تی ای به میان میآید، به سختی میتوان عنصری را با وسایل نقلیه در این مجموعه مقایسه کرد. مکانیزم رانندگی و تنوع خودروها در بازی GTA 5 به قدری جذاب است که حتی در میان علاقهمندان به بازیهای مسابقهای نیز به عنوان یک بازی رانندگی مستقل شناخته میشود. اگرچه در این بازی هدایت خودروها نسبت به بازی GTA 4 سبکتر و آسانتر است، اما تغییرات در سیستم هندلینگ خودروها در بازی GTA 5 به شکلی انجام شده که حس شناوری کمتر و تعلیقهای سختتر با تمرکز بر چسبندگی بهتر به جاده به وجود آمده است.
این تغییرات به بازیکنان احساس کنترل بهتری میدهد و تجربه رانندگی را به مراتب لذتبخشتر میکند. افزون بر این، مجموعهای از بهروزرسانیها و ارتقاهای قابل تنظیم برای رانندگی وجود دارد که به کاربران اجازه میدهد تنظیمات خودرو را مطابق سلیقه خود بهبود دهند. نکته جالب این است که هر وسیله نقلیه در بازی حس و حال منحصر به فرد خود را دارد؛ از صدای خروجی اگزوز گرفته تا ویژگیهای هندلینگ و آمار عملکردی مختلف، همه با دقت طراحی شدهاند. حتی کابین هر خودرو یک نمای اختصاصی برای لذت بردن از جزئیات ارائه میدهد که این تجربه را به یک سطح کاملاً متفاوت منتقل میکند.
در مقابل، بازی Red Dead Redemption 2 که در غرب وحشی و در آغاز قرن بیستم اتفاق میافتد، به طور طبیعی سیستم حملونقل بسیار کندتری دارد. اسبها اصلیترین وسیله جابهجایی در این بازی هستند و با وجود اینکه انیمیشنهای واقعگرایانه آنها و تعامل با محیط طبیعی بازی تجربهای زیبا و منحصر به فرد ایجاد میکند، سرعت پایین آنها برای برخی بازیکنان محدودکننده به نظر میرسد. این تفاوت در سرعت جابهجاییها موجب شده بسیاری از بازیکنان با این موضوع شوخی کنند که ۷۰ درصد از هر بازی راکستار به رانندگی یا اسبسواری اختصاص دارد که حقیقتی در این گفته نهفته است. اگر بازی GTA 6 بتواند هیجان وسایل نقلیه متنوع خود را در سطحی حتی بالاتر از بازی GTA 5 نگه دارد، احتمالاً به یکی از بزرگترین نقاط قوت این سری تبدیل خواهد شد.
اسبها در بازی Red Dead Redemption 2 با دقتی شگفتانگیز به تصویر کشیده شدهاند. تقریباً همه بازیکنانی که این بازی را تجربه کردهاند، احساس تلخ سقوط اسب از لبه صخره را به دلیل واکنشهای غیرمنتظره یا کنترل ناپایدار تجربه کردهاند. سیستم ایجاد پیوند با اسبها جنبهای جذاب و غیرقابل انکار از آن بازی است، اما حتی با رسیدن به بالاترین سطح این پیوند، بازیکنان نمیتوانند مانند خودروهای بازی GTA 5 کنترل کاملاً دقیقی روی اسبها داشته باشند. چرا؟ چون که اسبها موجودات زنده هستند و با ذهنیتی مستقل به شرایط واکنش نشان میدهند.
در مقابل، سفر در نقشه وسیع بازی GTA 6 احتمالاً تجربهای هیجانانگیزتر و پویاتر از جابهجایی در دنیای RDR 2 خواهد بود. آنچه در تریلر معرفی این بازی دیدهایم، نمایی از دهها وسیله نقلیه آشنا شامل خودروها، قایقها و هواپیماها بود که کنجکاوی هواداران را به اوج رسانده است. تصور تجربه کامل این ناوگان وسیله نقلیه در سال جاری به واسطه بازی یادشده، اشتیاق بسیاری را برای انتشار این عنوان افزایش داده است.
چه انتظاراتی از داستانسرایی و بازه زمانی Grand Theft Auto 6 باید داشته باشیم؟
وسایل نقلیه تنها جنبه مدرنشدهای نیستند که GTA میتواند از آن بهره ببرد. تنظیمات زمانی مدرن در بازی GTA 6 به راکاستار آزادی خلاقیت بینظیری در هر بخش از این بازی میدهد. بهعنوان نمونهای بارز، شبکههای اجتماعی را در نظر بگیرید؛ تریلر بازی Grand Theft Auto 6 مجموعهای از اتفاقات هیجانانگیز را نشان میدهد که از طریق گوشیهای هوشمند شخصیتهای مختلف به نمایش گذاشته میشود.
این مکانیزم میتواند تحولی به اندازه مکانیزم تعویض شخصیتها در بازی GTA 5 باشد. تصور کنید که ماجراجوییها و خرابکاریهای شما در Vice City از طریق شبکههای خبری یا پستهای شبکههای اجتماعی درون بازی منتشر شود. حتی اگر این قابلیت فقط به بخش داستانی محدود شود، میتواند به غنای هرچه بیشتر دنیای بازی کمک کند و راهی سرگرمکننده برای روایت اطلاعات و ایجاد بُعدی واقعیتر به رویدادها فراهم سازد.
وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی تنها نوک کوه یخی از امکانات گستردهای است که تنظیمات مدرن بازی GTA 6 در اختیار سازندگان قرار میدهد. در مقابل، روایت دوران غرب وحشی در سال 1899 در بازی RDR 2 از جذابیت و اصالتی خاص برخوردار است که محدودیتهای زمانی آن، فضایی ملموس و پیشبینیپذیر به بازی داده است. این تفاوت در زمان و مکان بیشتر به سلیقه بازیکنان بستگی دارد، اما نمیتوان انکار کرد که بازی GTA 6 آزادی خلاقانهای به مراتب بیشتر از فضای تاریخی غنی بازی RDR 2 خواهد داشت.
یکی از حوزههایی که بازی RDR 2 عملکردی درخشان در آن داشت و عبور از آن بسیار دشوار خواهد بود، داستانسرایی است. راکاستار همواره در خلق شخصیتهای جذاب و داستانهای قوی مهارت داشته، اما بازی RDR 2 سطحی فراتر از استانداردهای معمول این شرکت ارائه کرد.
دیالوگها، بازیگریهای بینظیر و توسعه شخصیتها در این عنوان شایسته جوایز سینمایی است. شخصیت شرور داچ با لایههای انسانی قابلهمدردی، بهویژه در ارتباط نزدیک او با آرتور، از جنبههای مهم داستانی بازی است. عملکرد فوقالعاده صداپیشگان و کارگردانی موسیقی در این بازی همچنان در زمره بهترینهای دنیای بازیهای ویدئویی قرار میگیرد. آیا بازی GTA 6 میتواند داستانی ارائه دهد که با بازی RDR 2 رقابت کند یا حتی از آن فراتر برود؟ پاسخ به این سوال مثبت است، اما نیازمند تلاش عظیمی خواهد بود.
پویایی شخصیتهای اصلی در بازی GTA 6 پتانسیل داستانی بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان دارد. محدود کردن شخصیتهای اصلی به دو نفر، نسبت به ساختار چرخشی شخصیتها در بازی GTA 5، فرصت بیشتری برای ایجاد تعاملات نزدیکتر و درگیری عمیقتر شخصیتها با داستان فراهم میکند. ممکن است این دو شخصیت عمق بیشتری از آنچه که در ابتدا به نظر میرسد داشته باشند.
آیا آنها در ابتدا از دو سوی مخالف قانون با یکدیگر روبرو میشوند؟ تصور کردن پیچشهای داستانی احساسی مانند جدایی ناگهانی یا حتی مجبور شدن یکی از شخصیتها به فداکاری در لحظات اوج داستان، به راحتی امکانپذیر است. در حالی که بازی GTA 6 این پتانسیل را دارد که داستانی در حد و اندازههای RDR 2 ارائه دهد، اما دستیابی به چنین موفقیتی به نهایت توانایی راکاستار نیاز خواهد داشت.
جمعبندی تعیین کننده
با این حال، از لحاظ فروش و محبوبیت کلی، بازی Grand Theft Auto تقریباً قطعاً بازی RDR 2 را پشت سر خواهد گذاشت. سری بازیهای Grand Theft Auto به قدری شناخته شده است که حتی کسانی که هرگز بازیهای ویدئویی انجام ندادهاند هم نام آن را شنیدهاند. بازی GTA 5 بهعنوان سریعترین محصول سرگرمی فروش رفته در زمان خود رکورد ثبت کرد و در سه روز نخست یک میلیارد دلار درآمد کسب کرد. اگرچه بازی RDR 2 نیز فروش بسیار خوبی داشت و تنها اندکی پایینتر از رکوردهای GTA 5 قرار گرفت، اما در هفته اول انتشار خود ۷۵۰ میلیون دلار فروخت. اینکه کدام بازی از نظر تنظیمات یا واقعگرایی بهتر است، به سلیقه فردی بستگی دارد، اما نمیتوان انکار کرد که بازی GTA 6 برای شکستن رکوردهای مختلف در مسیر آمادهای مشابه پیشینیان خود قرار دارد.
شما مخاطبان عزیز میتوانید هم اکنون بازی و محصولات موردنظر خودتان را به صورت مستقیم با ضمانت بهترین قیمت و ارسال سریع از فروشگاه تک سیرو خریداری کرده و تجربه خرید یا بازی خودتان را با ما و سایر مخاطبان به اشتراک بگذارید.
نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ چگونه پویایی دو شخصیت اصلی در داستان GTA 6 میتواند تأثیر احساسی بیشتری نسبت به سیستم چرخشی شخصیتها در GTA 5 داشته باشد؟ به نظر شما، آیا نوآوریهای روایی در GTA 6 میتوانند به موفقیتهای تجاری این بازی کمک کنند و آن را فراتر از دستاوردهای داستانی Red Dead Redemption 2 ببرند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک گذاشته و سایر اخبار و مقالات مرتبط با حوزه بازیهای ویدیویی را از طریق مجله تک سیرو پیگیری و مطالعه کنید.