نقد و بررسی

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

Orcs Must Die Deathtrap PS5 Review

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap بر اساس نسخه ارسالی سازنده (PS5) برای وب سایت تک سیرو نوشته شده است.

برای جنگدین دوباره با اورک‌ها آماده‌اید؟ اگر جوابتان مثبت است، این نقد و بررسی از بازی Orcs Must Die! Deathtrap را دنبال کنید و متوجه شوید که آیا هزینه کردن روی این جنگ ارزشمند خواهد بود یا خیر؟

در دنیای بازی‌های ویدیویی، برخی ژانرها همچون ستاره‌های دنباله‌دار، برای مدتی می‌درخشند و سپس در تاریکی فراموشی محو می‌شوند. ژانر دفاع از قلعه در فرم سه‌بعدی و اکشن، یکی از همین ستاره‌ها بود. در دورانی نه چندان دور، عناوینی چون Sanctum و Dungeon Defenders توانستند با ترکیب هوشمندانه‌ی عناصر استراتژی لحظه‌ای و اکشن سوم‌ شخص، قلب میلیون‌ها بازیکن را تسخیر کنند. آن‌ها به ما آموختند که دفاع از یک پایگاه می‌تواند چیزی فراتر از کاشتن برجک روی نقشه باشد؛ می‌تواند یک رقص مرگبار و هیجان‌انگیز از تله‌ها، جادو و شمشیر باشد. اما در میان تمام این نام‌ها، یک فرنچایز با صدای بلندتر و خنده‌های شیطانی‌تر فریاد می‌زد: Orcs Must Die!

استودیوی ربات اینترتیمنت (Robot Entertainment) با خلق این سری، فرمولی طلایی را کشف کرد که شامل لذت بردن خالص و بی‌پرده از سلاخی کردن امواجی از اورک‌های ابله با خلاقانه‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین تله‌های ممکن می‌شد. این سری پس از فراز و نشیب‌هایی، از جمله نسخه‌ی رایگان و نه‌چندان موفق Unchained، توانست با Orcs Must Die! 3 یک بازگشت شکوهمندانه به ریشه‌های خود داشته باشد و به طرفداران یادآوری کند که چرا عاشق این هرج‌ومرج کنترل‌شده شده بودند.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

حالا، با انتشار بازی Orcs Must Die! Deathtrap که حداقل‌ در این برهه زمانی شگفت‌انگیز عمل کرد، استودیوی سازنده بار دیگر به میدان بازگشته است. اما این بار با یک پیچش جدید و مدرن دارد: مکانیزم‌های روگ لایت. این تصمیم، بازی را در تقاطعی جذاب و در عین حال خطرناک قرار می‌دهد. آیا ترکیب اعتیادآور دفاع از قلعه با چرخه‌ی تکرار و پیشرفت سبک روگ لایت، می‌تواند فرمول کلاسیک را به تکامل برساند؟ یا این آزمایش جدید، هویت اصلی بازی را زیر سایه‌ی یک سیستم پیشرفت طاقت‌فرسا و تصادفی پنهان خواهد کرد؟

در این نقد و بررسی جامع، ما به اعماق نسخه‌ی پلی استیشن ۵ بازی Orcs Must Die! Deathtrap سفر می‌کنیم. می‌خواهیم ببینیم آیا این عنوان توانسته از قدرت سخت‌افزاری نسل نهم سونی برای ارائه‌ی یک تجربه‌ی بصری و حسی بی‌نقص بهره ببرد یا خیر. از غرش اورک‌ها که از طریق صدای سه‌بعدی به گوش می‌رسد تا لرزش کنترلر DualSense با هر انفجار و ضربه، تمام جزئیات را زیر ذره‌بین قرار خواهیم داد. این بازی تنها یک دنباله نیست؛ یک قمار بزرگ است. قماری بر سر اینکه آیا می‌توان در یک دنیای آشنا، ماجراجویی کاملاً جدیدی خلق کرد. با ما همراه باشید تا ببینیم آیا این تله‌ی مرگبار، اورک‌ها را به دام می‌اندازد یا خود بازیکنان را.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

نقد داستان | بهانه‌ای آشنا برای یک حمام خون حماسی

بیایید از همین ابتدا با خودمان صادق باشیم! هیچ‌کس یک بازی از سری Orcs Must Die را برای داستان عمیق، شخصیت‌پردازی چندلایه یا پیچش‌های روایی تکان‌دهنده‌اش تجربه نمی‌کند. داستان در این فرنچایز همیشه یک هدف ساده و سرراست داشته است. ارائه یک دلیل منطقی (یا حداقل قابل‌قبول) برای کشتار بی‌وقفه‌ی هزاران اورک تنها دلیلتان خواهد بود. بازی Orcs Must Die! Deathtrap نیز با وفاداری کامل به این سنت، دقیقاً همین مسیر را دنبال می‌کند.

قصه همان قصه‌ی همیشگی است. شکاف‌هایی جادویی به نام Rift در سراسر سرزمین باز شده‌اند و ارتش بی‌پایان اورک‌ها، گابلین‌ها و دیگر موجودات نفرت‌انگیز، با حماقتی وصف‌ناپذیر در تلاشند تا خود را به داخل این شکاف‌ها بیندازند و دنیای ما را به تباهی بکشانند. در این میان، شما در نقش یک War Mage (جادوگر جنگی) قدرتمند، آخرین خط دفاعی در برابر این تهدید سبزپوست هستید. وظیفه‌ی شما ساده است. به هر قیمتی که شده، از این شکاف‌ها محافظت کنید.

بازی در ارائه‌ی این سناریوی حداقلی به هیچ‌وجه به خودش زحمت نمی‌دهد. هیچ کات‌سین سینمایی طولانی، هیچ دیالوگ عمیق و هیچ تلاشی برای ساختن یک جهان فانتزی غنی وجود ندارد. شما بازی را شروع کرده، یک قهرمان انتخاب می‌کنید و بلافاصله به میدان نبرد پرتاب می‌شوید. این رویکرد گیم‌پلی محور شاید برای کسانی که به دنبال روایت‌های حماسی هستند ناامیدکننده باشد، اما برای طرفداران این سری، یک نقطه قوت محسوب می‌شود. بازی وقت شما را تلف نمی‌کند و مستقیماً به سراغ همان چیزی می‌رود که برایش آمده‌اید. چه چیزی؟ دیدن صحنه‌های ناب اکشن!

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

شخصیت‌های قابل بازی، که شش قهرمان با قابلیت‌های منحصربه‌فرد هستند، تنها پنجره‌ی ما به دنیای بازی محسوب می‌شوند. هر کدام از آن‌ها با چند خط دیالوگ کوتاه و طراحی ظاهری خاص خود، هویت‌شان را به نمایش می‌گذارند.سوفی (Sophie)، با خنجرهای دوگانه‌اش و همراه اسکلتی‌اش بارتولومیو، شخصیتی تاریک و مرموز دارد. ورن (Wren)، یک جادوگر کلاسیک است که با غرور از قدرت‌هایش صحبت می‌کند. این شخصیت‌ها کاریزماتیک هستند، اما هیچ‌گاه از یک تیپ شخصیتی فراتر نمی‌روند. آن‌ها ابزارهایی برای گیم‌پلی هستند، نه شخصیت‌هایی که بخواهید با داستان زندگی‌شان ارتباط برقرار کنید.

ضعف اصلی بخش داستانی، عدم وجود هرگونه تلاش برای تکامل است. در حالی که گیم‌پلی با اضافه شدن عناصر روگ لایت سعی در نوآوری داشته، بخش روایت کاملاً در گذشته باقی مانده است. استودیو می‌توانست با اضافه کردن داستان‌های کوتاه برای هر قهرمان، یا حتی دیالوگ‌های بیشتر در حین مبارزات که به تاریخچه این جنگ بی‌پایان اشاره کند، به دنیای بازی عمق بیشتری ببخشد. این یک فرصت از دست رفته برای غنی‌تر کردن تجربه‌ای است که در حال حاضر صرفاً بر پایه‌ی مکانیزم‌هایش استوار است.

با این حال، نمی‌توان این سادگی را یک ایراد بنیادین دانست. بازی Orcs Must Die! Deathtrap به هویت خود آگاه است. این بازی نمی‌خواهد یک The Witcher یا God of War دیگر باشد. هدف آن ارائه‌ی یک تجربه‌ی آرکید، سریع و سرگرم‌کننده است و داستان حداقلی آن نیز در خدمت همین هدف قرار دارد. در نهایت، روایت در Deathtrap مانند یک تابلوی راهنمای ساده عمل می‌کند که روی آن نوشته شده: «اورک‌ها از آن طرف می‌آیند. بکشیدشان!» و راستش را بخواهید، برای این بازی، همین کافی است.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

نقد گیم پلی | جادو کنید تا اورک‌ها تحقیرتان نکنند!

اینجا، در قلب تپنده‌ی بازی، جایی است که بازی Orcs Must Die! Deathtrap می‌درخشد و البته، گاهی نیز تلوتلو می‌خورد. بخش گیم‌پلی یک ترکیب استادانه و اعتیادآور از دو ژانر کاملاً متفاوت است. یکی استراتژی دفاع از قلعه و دیگر اکشن سوم‌شخص. این هسته‌ی مرکزی، که در تمام نسخه‌های سری حضور داشته، در این نسخه نیز با همان قدرت و جذابیت همیشگی بازگشته است، اما با لایه‌های جدیدی از مکانیک‌های روگ لایت که تجربه‌ی کلی را دگرگون کرده‌اند.

برای درک عمق گیم‌پلی، باید آن را به اجزای تشکیل‌دهنده‌اش تقسیم کنیم:

۱. حلقه‌ی اصلی: ساختن، کشتن، تکرار

هر مرحله از بازی یک پازل استراتژیک است. شما با یک نقشه‌ی خالی و مقدار مشخصی پول (Rift Coins) شروع می‌کنید. مسیرهایی که اورک‌ها از آن‌ها سرازیر می‌شوند، مشخص است. وظیفه‌ی شما این است که با استفاده از زرادخانه‌ای عظیم از تله‌ها، یک کمین مرگبار یا اصطلاحاً Kill Box طراحی کنید. اینجا همان جایی خواهد بود که بخش استراتژیک بازی خودنمایی می‌کند. شما باید با دقت، تله‌های زمینی، دیواری و سقفی را در نقاط کلیدی کار بگذارید تا بیشترین آسیب را به دشمنان وارد کنید.

پس از چیدن تله‌ها، فاز اکشن شروع می‌شود. شما کنترل قهرمان خود را به دست می‌گیرید و در کنار تله‌هایتان، با استفاده از سلاح‌ها و جادوهای منحصربه‌فرد خود، به دل دشمن می‌زنید. این ترکیب بی‌نظیر است. هیچ‌گاه حس یک فرمانده‌ی منفعل را ندارید که از بالا به میدان نبرد نگاه می‌کند. شما خودتان در مرکز هرج‌ومرج هستید، تیر می‌زنید، شمشیر می‌زنید، جادو اجرا می‌کنید و همزمان، با رضایت، تماشاگر سمفونی مرگی هستید که خودتان رهبری‌اش را بر عهده دارید. دیدن اورکی که توسط یک تله‌ی فنری به هوا پرتاب می‌شود، در میان هوا با تیرهای آتشین یک تله‌ی دیواری به آتش کشیده می‌شود و در نهایت روی یک زمین پوشیده از قیر فرود می‌آید تا توسط تیغه‌های چرخان تکه‌تکه شود، لذتی است که کمتر بازی‌ای می‌تواند آن را ارائه دهد.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

۲. قهرمانان: ارتش‌های تک‌نفره

تنوع قهرمانان یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی Orcs Must Die! Deathtrap است. هر یک از شش War Mage، یک سبک بازی کاملاً متفاوت را ارائه می‌دهد که ارزش تکرار بازی را به شدت بالا می‌برد که ما اینجا دو مورد از کاراکترهای به درد بخور را برایتان شرح دادیم:

  • سوفی (Sophie): یک قاتل سریع و مرگبار که با خنجرهای دوگانه‌اش در خط مقدم می‌جنگد. قابلیت اصلی او، بازیابی سلامتی با هر ضربه‌ی اصلی به اورک‌ها (نه به واسطه تله‌ها) است که او را به یک مبارز تهاجمی و در عین حال پایدار تبدیل می‌کند. قابلیت ویژه‌اش، احضار اسکلتی به نام بارتولومیو است که در کنارتان می‌جنگد و حواس دشمنان را پرت می‌کند. بازی با سوفی نیازمند مدیریت دقیق موقعیت و تمرکز بر ضربات سریع و پیاپی خواهد بود.
  • ورن (Wren): یک جادوگر کلاسیک که از راه دور با دشمنان مبارزه می‌کند. سلاح اصلی او یک عصای جادویی است که تیرهای قدرتمندی شلیک می‌کند. یکی از مکانیزم‌های جالب او، سیستم Perfect Reload به سبک سری Gears of War است. اگر در زمان مناسب دکمه‌ی خشاب‌گذاری را فشار دهید، مهمات اضافی دریافت می‌کنید. قابلیت نهایی او، احضار کپی‌هایی از خودش است که به طور همزمان شلیک می‌کنند و آسیب ویرانگری به بار می‌آورند. ورن برای بازیکنانی مناسب خواهد بود که ترجیح می‌دهند از فاصله امن، دشمنان را کنترل کنند.

این تنوع در قهرمانان باعث می‌شود که استراتژی‌های شما برای هر دور از بازی کاملاً تغییر کند. سوفی شما را تشویق می‌کند که از تله‌هایی استفاده کنید که دشمنان را کند یا گیج می‌کنند تا بتوانید به راحتی به آن‌ها نزدیک شوید. در مقابل، با ورن، شما به دنبال ساختن کمین‌هایی هستید که دشمنان را در یک نقطه جمع کرده تا بتوانید با جادوهای منطقه‌ای (Area of Effect) آن‌ها را نابود نمایید.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

۳. زرادخانه مرگ: هنر تله‌گذاری

تله‌ها، ستاره‌های اصلی نمایش هستند. آن‌ها به سه دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شوند: سقفی، دیواری و زمینی. هوش بازی در این است که شما را مجبور می‌کند از ترکیبی از این تله‌ها استفاده کنید. شما نمی‌توانید تمام نقشه را با یک نوع تله‌ی قدرتمند پر کنید، زیرا هم هزینه‌ی بالای آن‌ها مانع می‌شود و هم معماری هر نقشه، محدودیت‌های خاص خود را اعمال می‌کند.

  • تله‌های دیواری (Wall Traps): مانند Arrow Wall (دیوار تیری) یا Saw Blade Launcher (پرتابگر تیغه اره‌ای)، برای مسیرهای تنگ و راهروها عالی هستند.
  • تله‌های زمینی (Floor Traps): مانند Tar Trap (تله قیر) برای کند کردن دشمنان، Spike Trap (تله نیزه) برای آسیب رساندن، و Flip Trap (تله فنری) برای پرتاب کردن اورک‌ها به درون مواد مذاب یا از بالای صخره‌ها.
  • تله‌های سقفی (Ceiling Traps): مانند Ceiling Laser (لیزر سقفی)، برای پوشش دادن مناطق وسیع و آسیب رساندن مداوم به دشمنان.

جادوی واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که شما شروع به ترکیب این تله‌ها می‌کنید. این همان مفهوم سینرژی (Synergy) است. یک تله‌ی قیر به تنهایی چندان کارآمد نیست. اما اگر آن را در مسیری قرار دهید که یک پرتابگر تیغه اره‌ای به آن شلیک می‌کند، ناگهان هر اورکی که وارد آن ناحیه می‌شود، به دلیل سرعت کم، تمام ضربات تیغه‌ها را دریافت خواهد کرد. اینجاست که بازی Orcs Must Die! Deathtrap از یک اکشن ساده به یک پازل استراتژیک عمیق تبدیل می‌شود.

۴. طراحی نقشه‌ها: میدان‌های نبرد هوشمند

نقشه‌های بازی صرفاً یک پس‌زمینه‌ی زیبا نیستند، بلکه خودشان یک عنصر کلیدی در گیم‌پلی به شمار می‌روند. هر نقشه چالش‌های منحصربه‌فردی را پیش روی شما قرار می‌دهد. برای مثال، نقشه‌ی Patio Gardens که فضای باز زیادی در اطراف Rift دارد، برای استفاده از تله‌های دیواری یا سقفی مناسب نیست. در اینجا، شما باید با استفاده هوشمندانه از موانع، اورک‌ها را به سمت یک راهروی تنگ هدایت کنید تا بتوانید کمین مرگبار خود را در آنجا پیاده کنید.

با پیشروی در هر مرحله، مسیرهای جدیدی برای هجوم اورک‌ها باز می‌شود. این موضوع شما را مجبور می‌کند که استراتژی خود را در لحظه تغییر دهید و منابع محدود خود را برای دفاع از چندین جبهه مدیریت کنید. این پویایی باعث می‌شود که هیچ مرحله‌ای خسته‌کننده یا تکراری به نظر نرسد.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

۵. پیچش‌ها و گرفتاری‌های روگ لایت: هر دور، یک تجربه‌ی جدید خواهد بود

این بزرگترین نوآوری بازی Orcs Must Die! Deathtrap و در عین حال، پاشنه‌ی آشیل آن است. به جای مراحل از پیش تعیین‌شده، بازی بر پایه‌ی دورهای متعدد استوار است. در ابتدای هر ماموریت، شما باید یک مودیفایر (Modifier) منفی را برای دشمنان انتخاب کنید. این مودیفایرها بازی را سخت‌تر می‌کنند. برای مثال، ممکن است انتخاب کنید که دشمنان پرنده‌ای که می‌توانند دیگران را شفا دهند به بازی اضافه شوند، یا اینکه شانس ضربه‌ی کریتیکال شما کاهش یابد.

پس از هر موج موفق، شما می‌توانید یک ترِد (Thread) یا آپگرید مثبت برای خود انتخاب کنید. این آپگریدها می‌توانند قابلیت‌های قهرمان شما را تقویت کنند (مثلاً بارتولومیو، همراه سوفی، حتی زمانی که قابلیت نهایی فعال است، به ساختن نوار Overdrive ادامه دهد) یا تله‌های شما را قدرتمندتر کنند (مثلاً تیغه‌های اره‌ای شانس ایجاد خونریزی و افزایش آسیب مستقیم را داشته باشند).

این سیستم روی کاغذ فوق‌العاده است و به هر ران، تنوع و حس غیرقابل‌پیش‌بینی بودن می‌بخشد. اما اجرای آن چند مشکل اساسی دارد. اولاً، شما هیچ کنترلی بر روی آپگریدهای پیشنهادی ندارید. بازی در پایان هر موج، سه گزینه به شما می‌دهد و هیچ راهی برای تغییر یا اصطلاحاً ری رول کردن آن‌ها وجود ندارد. این یعنی یک انتخاب اشتباه یا حتی بدشانسی محض، می‌تواند کل دور تجربه گیم‌پلی شما را خراب کند. این میزان از تصادفی بودن، گاهی اوقات به جای ایجاد چالش، حس ناعادلانه بودن را به بازیکن منتقل می‌کند.

دوم، سیستم پیشرفت دائمی (Meta-Progression) که با این مکانیزم‌ها گره خورده، به شدت به گریند یا تکرار طاقت‌فرسا وابسته است. شما با تمام کردن ماموریت‌ها، چیزی به نام جمجمه (Skulls) به دست می‌آورید که می‌توانید با آن آپگریدهای دائمی برای تله‌ها، قهرمانان و همچنین باز کردن ترِدهای جدید در پایگاه‌ خود را خریداری کنید. مشکل اینجا خواهد بود که میزان جمجمه‌هایی که در هر ران به دست می‌آورید، به خصوص در حالت تک‌نفره، بسیار ناچیز است. هزینه‌ی آپگریدها، به خصوص ترِدهای قدرتمندتر، سرسام‌آور است و شما را مجبور می‌کند که بارها و بارها مراحل تکراری را بازی کنید تا بتوانید پیشرفت کنید.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

این گریند سنگین، لذت چرخه‌ی اصلی گیم‌پلی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. بدتر از آن، بسیاری از آپگریدهای دائمی برای شخصیت‌ها، به شدت خسته‌کننده و جزئی هستند. افزایش ۳ درصدی شانس ضربه‌ی کریتیکال یا ۵ درصد سلامتی بیشتر، آن حس پیشرفت قدرتمندی را که از یک بازی روگ-لایت انتظار دارید، به شما نمی‌دهد.

حالا به جایی می‌رسیم که بازی Orcs Must Die! Deathtrap می‌توانست خود را به عنوان یک تجربه‌ی نسل نهمی واقعی معرفی کند، اما متاسفانه، تنها به حداقل‌ها بسنده کرده است.

  • SSD و زمان بارگذاری: نقطه قوت اصلی نسخه PS5، استفاده از SSD فوق‌سریع این کنسول است. زمان‌های بارگذاری تقریباً وجود ندارند. شروع یک ران جدید، بازگشت به منوی اصلی پس از شکست، یا بارگذاری یک نقشه، همگی در چند ثانیه انجام می‌شوند. این ویژگی برای یک بازی روگ لایت که ذاتاً بر پایه‌ی «فقط یک دست دیگر» استوار است، یک مزیت حیاتی محسوب می‌شود و تجربه‌ی بازی را بسیار روان‌تر می‌کند.
  • کنترلر DualSense و استفاده از لرزش‌های هوشمند و تریگرهای تطبیق‌پذیر: این بزرگترین فرصت از دست رفته‌ی بازی است. پتانسیل کنترلر DualSense برای این بازی بی‌پایان بود، اما سازندگان به ساده‌ترین شکل ممکن از آن استفاده کرده‌اند.
    • لرزش‌ها (Haptics): لرزش‌ها وجود دارند، اما بسیار عمومی و کلی هستند. یک انفجار بزرگ همان حسی را دارد که فعال شدن یک تله‌ی نیزه‌ای دارد. در حالی که می‌شد برای هر تله، یک بازخورد لمسی منحصربه‌فرد طراحی کرد. تصور کنید می‌توانستید لرزش خفیف و مداوم یک لیزر سقفی، ضربه‌ی سنگین یک پتک دیواری، یا حس چسبناک راه رفتن اورک‌ها روی تله‌ی قیر را از طریق کنترلر حس کنید. این جزئیات می‌توانست تجربه گیرا در بازی را به سطح دیگری ببرد.
    • تریگرهای تطبیق‌پذیر (Adaptive Triggers): تقریباً هیچ استفاده‌ای از این قابلیت نشده است. دکمه R2 برای شلیک، هیچ مقاومتی ندارد. در حالی که می‌شد برای سلاح‌های مختلف، مقاومت‌های متفاوتی تعریف کرد. کشیدن زه کمان ورن می‌توانست با یک مقاومت فزاینده همراه باشد. شلیک با تفنگ یک قهرمان دیگر می‌توانست حس لگد زدن داشته باشد. حتی مکانیک Perfect Reload ورن می‌توانست با یک کلیک در نقطه‌ی مشخصی از تریگر، بازخورد فیزیکی داشته باشد و مهارت بازیکن را به چالش بکشد.
  • صدای سه‌بعدی (3D Audio): این بخش عملکرد بهتری دارد. با یک هدفون مناسب، می‌توانید جهت هجوم اورک‌ها را تشخیص دهید. صدای فعال شدن یک تله در پشت سرتان، یا ناله‌ی یک اورک در راهروی سمت چپ، به خوبی به آگاهی محیطی شما کمک می‌کند. این ویژگی در مراحل شلوغ و پرهرج‌ومرج که از چندین جهت مورد حمله قرار می‌گیرید، بسیار کاربردی است.
  • کارت‌های فعالیت (Activity Cards): هیچ استفاده‌ای از این قابلیت PS5 نشده است. بازی می‌توانست از کارت‌ها برای پرش مستقیم به چالش‌های روزانه، یک ران جدید، یا حتی بخش آموزش استفاده کند و تجربه‌ی کاربری را بهبود ببخشد.

هسته‌ی گیم‌پلی بازی Orcs Must Die! Deathtrap همچنان یک شاهکار سرگرم‌کننده و به شدت اعتیادآور است. ترکیب استراتژی و اکشن، تنوع قهرمانان و طراحی هوشمندانه‌ی نقشه‌ها، یک تجربه‌ی بی‌نظیر را خلق می‌کند. با این حال، مکانیزم‌های روگ لایت که قرار بود نقطه‌ی قوت این نسخه باشند، به دلیل تصادفی بودن بیش از حد و گره خوردن به یک سیستم پیشرفت طاقت‌فرسا، به یک شمشیر دولبه تبدیل شده‌اند. در نسخه PS5 نیز، بازی با نادیده گرفتن قابلیت‌های منحصربه‌فرد کنترلر DualSense، فرصت طلایی برای ارتقای تجربه‌ی حسی و عمقی را از دست داده است. این بازی در بهترین لحظاتش، یک سمفونی باشکوه از مرگ و تخریب است، اما در بدترین لحظاتش، یک تکرار بی‌هدف برای به دست آوردن چند درصد آپگرید بیشتر.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

نقد گرافیک و جلوه‌های بصری | جشنواره‌ای از رنگ و انفجار

از نظر بصری، بازی Orcs Must Die! Deathtrap یک آب‌نبات واقعی است. بازی به سبک هنری کارتونی و اغراق‌آمیز همیشگی سری وفادار مانده، اما با جزئیات و کیفیتی که شایسته‌ی نسل جدید است. همه چیز پر از پالت‌های رنگی، زنده و پویا است. این سبک هنری‌اش شاید به مذاق کسانی که به دنبال طراحی‌های رئالیسم هستند خوش نیاید، اما به شکل بی‌نقصی با ماهیت طنزآمیز و پرهرج‌ومرج بازی همخوانی دارد.

طراحی هنری و محیط‌ها:

نقشه‌ها از تنوع بصری خوبی برخوردارند. از سالن‌های تاریک و گوتیک یک قلعه‌ی قدیمی گرفته تا باغ‌های سرسبز و معابد باستانی، هر محیط هویت بصری خاص خود را دارد. جزئیات محیطی قابل‌توجه است؛ مجسمه‌های سنگی، پرچم‌های پاره و حکاکی‌های روی دیوارها، همگی به ساختن یک دنیای فانتزی باورپذیر (البته از نوع کمدی‌اش) کمک می‌کنند.

جلوه‌های ویژه و انیمیشن‌ها:

جایی که گرافیک بازی واقعاً می‌درخشد، در جلوه‌های ویژه‌ی تله‌ها و قابلیت‌ها است. هر انفجار، هر شلیک لیزر و هر جادویی که اجرا می‌شود، انگار جشنواره‌ی مجازی از نور و رنگ است. وقتی یک کمین مرگبار به درستی کار می‌کند و ده‌ها اورک به طور همزمان با آتش، یخ، اسید و تیغه‌های چرخان تکه‌تکه می‌شوند، صفحه‌ی نمایش به یک تابلوی نقاشی متحرک از آشوب تبدیل می‌شود. این جلوه‌ها نه تنها زیبا هستند، بلکه بازخورد بصری واضحی از عملکرد تله‌هایتان به شما می‌دهند.

انیمیشن‌ها نیز روان و باکیفیت هستند. حرکات قهرمانان، از دویدن و جاخالی دادن گرفته تا اجرای حملات ویژه، همگی حس خوبی دارند. اما این انیمیشن مرگ اورک‌ها است که لبخند را بر لبان شما می‌نشاند. آن‌ها با حالتی اغراق‌آمیز و کمدی به هوا پرتاب می‌شوند، می‌سوزند، یخ می‌زنند و منفجر می‌شوند. این خشونت کارتونی، هسته‌ی اصلی جذابیت بصری بازی است.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

وقتی با پلی استیشن ۵ به تجربه بازی Orcs Must Die! Deathtrap بپردازید…

در کنسول PS5، بازی یک عملکرد فنی بسیار پایدار و روان را ارائه می‌دهد. در اکثر مواقع، بازی با نرخ فریم ثابت ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا می‌شود که برای یک بازی اکشن و سریع، امری حیاتی است. حتی در شلوغ‌ترین لحظات که صدها افکت و ده‌ها دشمن روی صفحه حضور دارند، افت فریم محسوس و آزاردهنده‌ای مشاهده نمی‌شود. رزولوشن بازی نیز بالا و تصاویر کاملاً واضح و شفاف هستند. این پایداری فنی به بازیکن اجازه می‌دهد تا بدون هیچ‌گونه حواس‌پرتی فنی، بر روی استراتژی و اکشن تمرکز کند.

با وجود تمام این نقاط قوت، نمی‌توان گفت که گرافیک بازی Orcs Must Die! Deathtrap مرزهای تکنولوژی را جابجا می‌کند. محصول مورد نظر ما، یک بازی بین نسلی است و این موضوع در برخی از بافت‌ها و مدل‌های شخصیتی کمتر دقیق، قابل مشاهده است. بازی از قابلیت‌های پیشرفته‌ای مانند Ray Tracing برای نورپردازی یا بازتاب‌های واقع‌گرایانه استفاده نمی‌کند. البته، با توجه به سبک هنری بازی، شاید این قابلیت‌ها ضرورت چندانی هم نداشته باشند.

ایراد جزئی دیگر، همانطور که در نقد اولیه نیز به آن اشاره شده بود، وجود مقداری نویز بصری در هنگام استفاده از برخی فیلترها یا تکنیک‌های Upscaling است. این مشکل حاد نیست، اما گاهی اوقات می‌تواند کمی از شفافیت تصویر بکاهد.

در مجموع، بخش گرافیک یکی از نقاط قوت بی چون و چرای بازی شمارده می‌شود. بازی Orcs Must Die! Deathtrap یک اثر زیبا، رنگارنگ و از نظر فنی کاملاً بهینه است که تماشای هرج‌ومرج آن به اندازه‌ی ایجاد کردنش لذت‌بخش است.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

نقد موسیقی و صداگذاری | با آهنگ‌های متال اورک‌ها را تکه تکه کنید

اگر گیم‌پلی، قلب تپنده‌ی بازی باشد و گرافیک، چهره‌ی زیبای آن، بدون شک صداگذاری و موسیقی، روح پرهیاهو و سرکش بازی Orcs Must Die! Deathtrap است. تیم سازنده به خوبی درک کرده که برای یک بازی که تماماً در مورد صحنه‌های اکشن بی‌وقفه و هیجان‌انگیز است، صدا نقشی حیاتی در پمپاژ آدرنالین به رگ‌های بازیکن ایفا می‌کند.

موسیقی متن بازی یک کلمه‌ی کلیدی دارد: متال! ریف‌های سنگین و حماسی گیتار الکتریک، همراه با درامز کوبنده، بهترین همراه برای سلاخی کردن اورک‌ها هستند. موسیقی به شکل هوشمندانه‌ای پویا بود و این تجربه در نگاه من (که اهل موسیقی‌های سنگین متال نیستم) درخشید. در فاز استراتژی و چیدن تله‌ها، موسیقی آرام‌تر و مرموزتر است و به شما اجازه می‌دهد تا با تمرکز فکر کنید. اما به محض شروع موج حمله، موسیقی با تمام قدرت بازمی‌گردد و شما را برای نبرد آماده می‌کند. این قطعات موسیقی آنقدر با حال و هوای بازی هماهنگ هستند که به سختی می‌توان گیم‌پلی را بدون آن‌ها تصور کرد. آن‌ها به شما حس یک قهرمان راک افسانه‌ای را می‌دهند که در حال دفاع از دنیا در برابر نیروهای تاریکی است.

صداگذاری و افکت‌های صوتی

طراحی صدای تله‌ها فوق‌العاده است. هر تله صدای منحصربه‌فرد و رضایت‌بخش خود را دارد. صدای ویز ویز لیزرهای سقفی، صدای تَق تَق شلیک تیرها از دیوار، صدای غژ غژ تیغه‌های اره‌ای و صدای  فرود آمدن یک اورک روی تله‌ی قیر، همگی با جزئیات بالایی طراحی شده‌اند. این افکت‌های صوتی نه تنها به تجربه عمیق بازی کمک می‌کنند، بلکه بازخورد شنیداری مهمی نیز ارائه می‌دهند. شما با گوش دادن به صداها می‌توانید بفهمید کدام بخش از کمین شما در حال کار کردن است.

صدای اورک‌ها نیز بخش مهمی از جذابیت بازی است. ناله‌ها، فریادهای جنگی و جیغ‌های ابلهانه‌ی آن‌ها در هنگام مرگ، همگی با کیفیتی کمدی و اغراق‌آمیز ضبط شده‌اند که حس طنز بازی را تقویت می‌کند.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

صداپیشگی قهرمانان نیز باکیفیت و پرانرژی است. هر شخصیت لحن و تکیه‌کلام‌های خاص خود را دارد که به شخصیت‌پردازی حداقلی آن‌ها کمک می‌کند. دیالوگ‌ها کوتاه، کوبنده و اغلب طنزآمیز هستند و به خوبی در میانه‌ی نبردهای شلوغ شنیده می‌شوند.

شاید تنها ایرادی که بتوان به این بخش گرفت، تکراری شدن برخی از دیالوگ‌های شخصیت‌های فرعی یا خود قهرمانان پس از ساعت‌ها بازی کردن باشد. همچنین، در لحظات بسیار شلوغ، گاهی اوقات ترکیب صدای ده‌ها تله، انفجار و فریاد اورک‌ها می‌تواند به یک آشوب صوتی تبدیل شود که تشخیص صداهای کلیدی را کمی دشوار می‌کند. با این حال، این مشکل بیشتر به ماهیت پرهرج‌ومرج بازی برمی‌گردد تا ضعف در طراحی صدا. بخش موسیقی و صداگذاری یک موفقیت کامل است. این بخش به تنهایی می‌تواند سطح هیجان بازی را چندین برابر کند و تجربه‌ی کشتار اورک‌ها را به یک کنسرت متال حماسی و رضایت‌بخش تبدیل نماید.

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

جمع‌بندی برای خریداران…

بازی Orcs Must Die! Deathtrap یک عنوانی است که با دوگانگی دست و پنجه نرم می‌کند. در یک سو، هسته‌ی اصلی و کلاسیک گیم‌پلی آن قرار دارد؛ یک فرمول بی‌نقص، سرگرم‌کننده و به شدت اعتیادآور که لذت خالص استراتژی و اکشن را به بهترین شکل ممکن ارائه می‌دهد. طراحی کمین‌های مرگبار، تماشای سلاخی شدن اورک‌ها و مبارزه در کنار تله‌هایتان، تجربه‌ای است که کمتر عنوانی می‌تواند با آن رقابت کند. این بخش از بازی، با گرافیک چشم‌نواز، عملکرد فنی روان و موسیقی متال هیجان‌انگیزش، یک پیروزی تمام‌عیار محسوب می‌شود.

اما در سوی دیگر، لایه‌های جدیدی قرار دارند که قرار بود این تجربه را به تکامل برسانند، اما در عمل به پاشنه‌ی آشیل آن تبدیل شده‌اند. مکانیزم‌های روگ لایت، با وجود پتانسیل بالایی که برای ایجاد تنوع داشتند، به دلیل تصادفی بودن بیش از حد و عدم کنترل بازیکن، گاهی اوقات به جای چالش، حس ناامیدی را به همراه دارند. این مکانیزم‌ها به یک سیستم پیشرفت طاقت‌فرسا و به شدت کند گره خورده‌اند که بازیکن را مجبور به تکرار مکررات برای به دست آوردن آپگریدهای جزئی و نه‌چندان هیجان‌انگیز می‌کند. گریند سنگین، درخشش هسته‌ی اصلی گیم‌پلی را کمرنگ کرده و می‌تواند بسیاری از بازیکنان را خسته و دلسرد کند.

نسخه‌ی پلی استیشن ۵ نیز یک شمشیر دولبه است. در حالی که از قدرت SSD برای ارائه‌ی تجربه‌ای سریع و بدون وقفه به خوبی بهره می‌برد، اما بزرگترین فرصت خود، یعنی استفاده از پتانسیل بی‌نظیر کنترلر DualSense را به راحتی از دست داده است. عدم استفاده از تریگرهای تطبیق‌پذیر و بازخوردهای لمسی پیشرفته، باعث شده تا بازی حس یک عنوان نسل هشتمی را داشته باشد که صرفاً روی سخت‌افزار جدیدتر اجرا می‌شود، نه یک تجربه‌ی واقعی نسل نهمی.

اینطور باید پرسید که پس بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای چه کسانی مناسب است؟ اگر از طرفداران قدیمی این سری هستید و دلتان برای هرج‌ومرج کنترل‌شده‌ی آن تنگ شده، این بازی همچنان می‌تواند ده‌ها ساعت شما را سرگرم کند، به شرطی که بتوانید با سیستم پیشرفت کند آن کنار بیایید. اگر به دنبال یک محصول Co-op سرگرم‌کننده برای بازی با دوستانتان هستید، Deathtrap یکی از بهترین گزینه‌های موجود است، زیرا حضور یک هم‌تیمی می‌تواند از سنگینی روند کند شدن آن بکاهد و استراتژی‌های جدیدی را ممکن سازد.

اما اگر به دنبال تجربه روگ لایت عمیق با سیستم پیشرفت قدرتمند هستید، یا انتظار یک تجربه‌ی نسل نهمی تمام‌عیار را دارید، ممکن است این بازی شما را کمی ناامید کند. این یک تلاش ستودنی برای نوآوری است، اما تلاشی که کاملاً به هدف نزده است.

کد نقد و بررسی این بازی توسط شرکت ربات اینترتیمنت (Robot Entertainment) جهت تجربه روی کنسول پلی استیشن ۵ برای تک سیرو ارسال شده است

نقد و بررسی بازی Orcs Must Die! Deathtrap برای PS5

نکات مثبت:

  •  ترکیب استادانه‌ی سبک استراتژی دفاع از قلعه با اکشن سوم‌ شخص، همچنان فوق‌العاده سرگرم‌کننده است.
  • شش شخصیت قابل بازی با سبک‌ها و قابلیت‌های کاملاً منحصربه‌فرد که ارزش تکرار بازی را به شدت بالا می‌برد.
  • هر نقشه یک پازل استراتژیک جذاب است و ترکیب تله‌ها عمق زیادی به گیم‌پلی می‌بخشد.
  • سبک هنری کارتونی و زیبا، جلوه‌های ویژه فوق‌العاده و اجرای روان با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه روی کنسول پلی استیشن ۵.
  • موسیقی حماسی متال و افکت‌های صوتی رضایت‌بخش که کاملاً با اتمسفر اکشن بازی هماهنگ است.
  • زمان‌های بارگذاری تقریباً صفر که تجربه‌ی بازی را بسیار روان و بی‌وقفه می‌کند.

نکات منفی:

  • سیستم پیشرفت به شدت کند است و بازیکن را مجبور به تکرار مراحل برای به دست آوردن آپگریدهای جزئی می‌کند.
  • تصادفی بودن بیش از حد آپگریدها (Threads) و عدم کنترل بازیکن بر روند پیشرفت، گاهی حس ناعادلانه بودن ایجاد می‌کند.
  • پتانسیل کنترلر PS5 با نادیده گرفتن تریگرهای تطبیق‌پذیر و بازخوردهای لمسی پیشرفته، کاملاً هدر رفته است.
  • بسیاری از مهارت‌ها و پیشرفت‌های دائمی، افزایش‌های عددی بسیار کوچکی هستند که حس قدرتمند شدن را به خوبی منتقل نمی‌کنند.
  • روایت صرفاً بهانه‌ای برای شروع گیم‌پلی است و هیچ تلاشی برای گسترش آن صورت نگرفته است.
  • با توجه به طولانی بودن برخی راندها (به‌خصوص در حالت تک‌نفره)، این یک ضعف بزرگ در طراحی است.
نمره: 7 از 10

شما مخاطبان عزیز می‌توانید هم‌اکنون بازی و محصولات مورد نظر خودتان را به‌صورت مستقیم با ضمانت بهترین قیمت و ارسال سریع از فروشگاه تک سیرو خریداری کرده و تجربه خرید یا بازی خودتان را با ما و سایر مخاطبان به اشتراک بگذارید.

نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ به نظر شما، آیا این بازی می‌تواند در فهرست نامزد بهترین بازی‌های سال ۲۰۲۵ قرار بگیرد؟ با توجه به این نقد و بررسی و دیدن تریلرهای گیم‌پلی و کسب اطلاعات،‌ آیا خرید آن را به دوستان خود و مخاطبان همراه ما پیشنهاد می‌کنید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک گذاشته و سایر اخبار و مقالات مرتبط با حوزه بازی‌های ویدیویی را از طریق مجله تک سیرو پیگیری و مطالعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا