مقالات

بهترین بازی‌های معمایی PS5؛ سلاحی به نام هوش!

The Best PS5 Puzzle Games; A Weapon Called Intelligence

بچه که بودیم، صنعت گیم تازه پا گرفته بود! از قضا محتوای مطلوب‌مان هم در این حوزه هم آن‌قدرها بشردوستانه نبود و قتل عام کردن دشمنان را رسالت خودمان قلمداد می‌کردیم. البته نه این که فقط به بازی‌های اکشن بها بدهیم، هرگز! اتفاقاً هم Crash باز بودیم و هم تا دل‌تان بخواهد بازی‌های ورزشی و ماشین سواری تجربه می‌کردیم. اما تصدیق کنید برای یک مخاطب شخص ثالث، وقتی آن تصاویر وحشتناک Mortal Kombat با همان صحنه‌های تکه تکه شدن دشمنان روی صفحه درج می‌شد دیگر فوتبال و ماشین سواری معنا و مفهومی نداشت. از آن روز بود که این صنعت گیم فلک زده تبدیل به عامل خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان شد. آن‌قدر که تلویزیون و صدا و سیما هم زبان‌شان در نکوهش بازی‌های ویدئویی مو درآورد. ما هم که درست عین صنعت گیم مظلوم و زبان بسته بودیم و با این واقعیت که بازی‌ها، روحیات‌مان را خشن‌ و پرخاشگرانه می‌کنند، کنار آمده بودیم. تا این که پشت سیبیل‌مان سبز شد و با چند تا سرچ ساده در سایت‌های فرنگی فهمیدیم که یک عمر سرمان را کلاه گذاشته‌اند! اتفاقاً بازی‌های ویدئویی حتی آن نوع اکشن و خشنش هم به بهبود مهارت‌های خاص در کودکان و نوجوانان کمک می‌کنند. حالا چه برسد به این که پای یک سری بازی معمایی هم در میان باشد. اتفاقاً همین چند وقت پیش بود که در دانشگاه یورک انگلستان یک کارآزمایی بالینی درباره تاثیر بازی‌های مهمایی بر روی بزرگسالان انجام شد. نتایج اما این بار صنعت گیم را در برابر همگان روسفید کرد. طبق بررسی‌های انجام شده، بزرگسالانی که به تجربه بازی‌های معمایی در طول زندگی می‌پردازند، عملکرد حافظه دقیقاً با افراد 20 ساله برابری می‌کند. در هر صورت برگ برنده دست صنعت گیم و گیمرهاست. پس اگر عجالتاً شما هم فکر سلامت حافظه‌ی‌تان در دهه‌های بعدی زندگی هستید، بهترین بازی‌های معمایی PS5 را دریابید تا بلکه حداقل سلامت‌تان از این بابت تضمینی باشد. خصوصاً این که پای محبوب ترین و بهترین کنسول PlayStation هم در میان باشد. برای مشاهده ادامه مطلب با وب سایت تک سیرو همراه باشید.

Cocoon

با گذشت این همه سال، همچنان اعتقاد دارم که Limbo و Inside با اختلاف‌ عمیق‌ترین و جذاب‌ترین تجربه‌های معمایی تاریخ صنعت گیم هستند. حالا تصورش را بکنید، Jeppe Carlsen که طراح معماهای این دو بازی است، یک اثر به مراتب عمیق‌تر و عجیب‌تر با نام Cocoon بسازد. کلیات بازی در ظاهر خیلی ساده است. شما در نقش موجود کوچکی شبیه به حشره ایفای نقش می‌کنید که شوربختانه سر راهش پر است از معماها و موجودات مختلفی که خیال کوتاه آمدن هم ندارند. خوشبختانه شما یک برگ برنده هم دارید و می‌توانید با استفاده از یک سری گوهای نورانی وارد دنیاهایی جدیدی بشوید! این یعنی یکجورایی شما در ابعاد دیگر سفر می‌کنید و می‌توانید ابعاد زمان و مکان را در هم بشکنید. اتفاقاً چالش اصلی و شاید زبباترین قسمت آن هم همینجا باشد. یعنی درست همان زمانی که یک معماهای چغر و بربدن سر راه‌تان سبز شده و حالا ناگزیر هستید با سرک کشیدن به دنیاهای مختلف یک راه حل برای عبور از آن پیدا کنید. این یعنی وقتی سیستم‌های بازی و ارتباط بین آن‌ها را درک کنید، حل معماها به یک تجربه‌ی لذت‌بخش و روان تبدیل می‌شود. از طرف دیگر بازی با ترکیب طراحی مینیمالیستی و موسیقی اتمسفریک خودش تا اعماق روح‌تان نفوذ می‌کند و یکی از زیباترین تجربیات معمایی PS5 را به شما هدیه می‌دهد.

Outer Wilds

همه چیز در Outer Wilds هیجان انگیز و البته پرچالش است. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که یک منظومه عجیب و غریب در یک چرخه زمانی 22 دقیقه‌ای نابود و سپس متولد می‌شود. شما در نقش یک فضانورد تازه‌کار از قبیله‌ای کوچک به نام Hearthians قرار می‌گیرید تا بلکه سر از اسرار و رمز و رازهای عجیب این بازی در بیاورید. اتفاقاً نکته اصلی بازی همینجاست. شما باید آن قدر در سیارات و قمرهای موجود کاوش کرده تا بلکه بتوانید از آن سرنخ‌های جدیدی را پیدا کنید. متاسفانه یا شاید هم خوشبختانه در این بازی خبری از ارتقای شخصیت یا دریافت آیتم‌های جدید برای پیشرفت نیست؛ شما فقط یک وظیفه دارید، کاوش، کاوش و باز هم کاوش! البته می‌توانید با کشف بیشتر یادگیری و مهارت‌تان را ارتقا دهید اما همانطور که گفتیم جمع آوری اطلاعات هسته اصلی بازی است. ناگفته نماند که آزادی عمل کامل در انتخاب مسیر وجود دارد و هر بازیکن می‌تواند به شیوه‌ی کاملاً متفاوتی به پاسخ معماها برسد. طبق تجربه ما، همیشه حداقل یک سرنخ برای دنبال کردن ادامه بازی وجود دارد و به همین خاطر دائماً حس کنجکاوی گیمر توسط بازیساز قلقلک داده می‌شود و این یعنی یکی از طولانی‌ترین تجربیات معمایی PS5 انتظارتان را می‌کشد.

Split Fiction

مگر می‌شود صورت مسئله ما معمایی باشد و نام جوزف فارس در آن ندرخشد؟ شاید برای‌تان هم عجیب باشد که بدانید او اصلاً در این زمینه سابقه یا حتی تخصص هم ندارد. به هر حال ما پیش از آن که وی در حرفه بازیسازی مشغول شود، در خوشبینانه‌ترین حالت او را به عنوان یک فیلمساز می‌شناختیم که داستان‌های عمیق و درگیرکننده‌ای هم برای روایت داشت. اما حالا او بعد از خلق یک اثر به یادماندنی مثل It Takes Two دوباره با یک بازی پلتفرمر و معمایی با نام Split Fiction بازگشته است. از شما چه پنهان خیلی‌ها گمان می‌کردند بازی نتواند آنچنان که باید و شاید موفقیت‌های It Takes Two را تکرار کند. اما به محض انتشار اولین نقدهای بازی مشخص شد که با چه اثر عمیق و سرگرم کننده‌ای روبرو هستیم. ماجرای بازی زندگی دو نویسنده را روایت می‌کند که اسیر حیله‌های یک شرکت خبیث می‌شوند. آن‌ها حالا در یک دنیای شبیه سازی شده که براساس داستان‌های‌شان ساخته شده گرفتار می‌شوند و هیچ چاره‌ای جز پیشروی و حل کردن معماهای بازی ندارند. Split Fiction اتفاقاً توانسته در زمینه به چالش کشیدن گیمرها به مراتب درخشان‌تر از عناوین قبلی جوزف فارس عمل کند. خصوصاً این که تنوع مراحل به طرز معجزه آسایی بالا هستند و از همه مهم‌تر لذت تجربه آن‌ها به صورت Co-op دو نفره هم به نوبه خودش معرکه و به یادماندنی است.

Toem

Toem را به چند دلیل باید دوست داشت؛ اول از همه ما با یک اثر مستقل و کوتاه روبرو هستیم. یعنی ادعایی ندارد و با یک هزینه کم توانسته یکی از جذاب‌ترین عناوین معمایی PS5 را به تصویر بکشد. در درجه بعدی خلاقیت سازندگان در ایده اصلی بازی هم جای ستایش و تحسین دارد. به صورت کلی شما در نقش یک کاوشگر جوان قرار دارید که در سفر خود به قله‌‌ی کوه، عکس‌هایی از مناظر مختلف می‌گیرد. می‌توانید هر لحظه که علاقه داشتید، دوربین خود را بیرون بیاورید و از نمای اطراف یک عکس سیاه و سفید بگیرید. تا پیش از درآوردن دوربین همه چیز به صورت نمای از بالا به پایین است، اما به هنگام برداشتن دوربین بازی اول شخص می‌شود. به محض این که عکس می‌گیرید، متوجه می‌شوید که نه یک جا، بلکه همه جای کار می‌لنگد! برخلاف بسیاری از بازی‌های دیگر، اینجا هیچ خبری از مبارزه و حتی المان‌های دیگر نیست. هر آنچه که هست معما است و بس! بازی سعی می‌کند در دل همین تصاویر سیاه و سفیدی که می‌گیرید شخصیت‌ها و المان‌های رنگارنگ هم معرفی کند که خب داستان خودشان را دارند و طبیعتاً شما وظیفه دارید از آن‌ها سر دربیاورید. به صورت کلی علی رغم تجربه کوتاهی که بازی ارائه می‌دهد، توانسته به خوبی احساس کشف و کاوش را به بازیکنان منتقل کند. از سوی دیگر طراحی بصری ساده و جذاب همراه با موسیقی آرامش‌بخش، تجربه‌ای متمایز و دل‌نشین را ارائه می‌دهد.

The Witness

قبل از اینکه بازی The Witness را شروع کنید، حتماً یک دفترچه و خودکار کنار خودتان بگذارید! چرا که قرار است مثل شرلوک هولمز کلکسیونی از معماها را با همان قلم و خودکار حل کنید. در همان ابتدای بازی، شما خودتان را درون یک جزیره بی نام و نشان می‌بینید. هیچ ایده‌ای هم ندارید که چگونه و چرا سر از اینجا درآورده‌اید. در هر صورت شما برای بازگشت به خانه‌ی‌تان باید بیش از 500 معما را حل کنید. این معماها در ابتدا به ظاهر ساده هستند، اما هر کدام بر اساس اتفاقات بازی و آنچه که شما در طول بازی کسب کرده‌اید قابل حل شدن هستند. اینجا هم سازندگان درست مثل بازی Outer Worlds، هیچ اطلاعات مستقیمی به شما نمی‌دهند. شما باید در جزیره بگردید و معماهایی که پراکنده شده‌اند را حل کنید. خوشبختانه اینجا هم سازندگان دست شما را باز گذاشته‌اند. یعنی می‌توانید مسیرهای مختلفی را دنبال کرده تا بتوانید به راه حل منطقی برای حل معماها برسید. اگر نتواستید یک معما را حل کنید، می‌توانید مسیر دیگری را امتحان کنید که از قوانین یا مکانیک‌های کمی متفاوتی استفاده می‌کند. از طرفی بازی زرق و برق گرافیکی خاصی هم ندارد. انگار که سازندگان از شما خواسته‌اند فقط و فقط به جنبه‌های معمایی بازی فکر کنید. البته این بدان معنا نیست که با جلوه‌های بصری و محیط‌های زشت روبرو باشیم؛ اصلاً! اتفاقاً هر قسمت از جزیره بازی یک اقلیم خاص با یک حس آرامش خاصی دارد که در عین حال آن جنبه مرموزانه خودش را هم حفظ می‌کند.

Manifold Garden

احتمالاً تا به حال نام نقاش و هنرمند معروف M. C. Esher به گوش‌تان خورده است! خیلی‌ها او را یک جادوگر عرصه هنر قلمداد می‌کردند. چرا که می‌توانست صرفاً با همان نقاشی‌های خودش و با استفاده از تکنیک‌های هندسی و پرسپکتیو قوانین مرسوم فیزیک را زیر پا بگذارد. به گونه‌ای که آثار وی به مخاطب یک حس سرگیجه خاصی می‌دهند. حالا تصورش را بکنید، یک بازی پیدا بشود که دقیقاً با استفاده از همین روش M. C. Esher دنیای عجیب عاری از هر گونه قانون فیزیک را به نمایش بگذارد. شما در بازی Manifold Garden نیروی گرانش را به سخره می‌گیرید و می‌توانید روی هر سطحی که خواستید راه بروید! در نهایت، شما قوانین فیزیک را شکسته و یاد می‌گیرید که چگونه از مسیرهای پیچیده و بر اساس زاویه دید برای حل معماهای شگفت‌انگیز بازی استفاده کنید. سبک هنری بازی هم به قدری جذاب است که به راحتی می‌توان آن را در یک گالری هنر معاصر به نمایش گذاشت بدون آن که کسی متوجه بشود این اثر در حقیقت یک تصویر از یک بازی ویدئویی معمایی PS5 است. شما را نمی‌دانم، اما زمانی که توانستم برای اولین بار یک مسیر درست و منطقی در دنیای بدون قانون بازی پیدا کنم، حس نابغه بودن به من دست داد. گرچه کمی بعد، با ورود به یک هزارتوی پیچیده‌تر دیگر خبری از این حس نبود.

Astro Bot

Astro Bot همان نیمه گمشده صنعت گیم است! درست در روزهایی که بازی‌های چند نفره کلیشه‌ای و نخ نما شده هستند و آثار داستانی هم حرف‌های زیادی برای گفتن ندارند، Astro Bot یک کورسوی امید برای بازیسازان، گیمرها و کلاً جامعه سرگرمی بود. جایی که یکبار دیگر به ما ثابت شد، برای جاودانه شدن در تاریخ حتماً به بودجه کلان و تیم چند صد نفره نیاز نیست. تنها کافیست که خلاقیت چاشنی کار شود تا در نهایت محصول مذکور حتی بتواند جایزه بهترین بازی سال را هم تصاحب کند. Astro Bot اگرچه بیشتر به عنوان یک بازی پلتفرمر سه بعدی شناخته می‌شود، اما هسته اصلی آن حول محور معماهای بازی است. برخلاف بازی‌های معمایی این لیست که جنبه‌های مهارتی را نادیده می‌گیرند، در Astro Bot پازل‌ها و معماها حول محور مهارت و دانش می‌گردد. یعنی شما هم باید برای پیدا کردن راه حل سلول‌های خاکستری مغزتان را به کار بیاندازید و هم مهارت عبور از آن‌ها را بلد باشید. از همه مهم‌تر سازندگان به طرز معجزه آسایی توانسته‌اند از محیط و سیارات بازی به عنوان یک ابزار تعاملی برای حل معماها استفاده کنند. نکته جذاب‌تر اما نبوغ سازندگان در استدیوی Team Asobi در بهره‌گیری از المان‌های تعاملی کنترلر DualSense و PS5 است. یعنی اکثر معماها و مراحل بازی با استفاده از قابلیت‌هایی مثل تریگرهای تطبیق پذیر و قابلیت هپتیک فیدبک حل می‌شوند و حداقل از این نظر طرفداران پلی استیشن می‌توانند حساب ویژه‌ای روی بازی باز کند.

Tetris Effect Connected

Tetris هویت صنعت گیم است! این صنعت بدون Tetris معنایی ندارد و برعکس. ما با عنوانی روبرو هستیم که برای اولین بار ثابت کرد بازی‌های ویدئویی می‌توانند نه فقط یک سرگرمی ساده، بلکه یک صنعت پردرآمد و سودآور باشند. به قدری که بعد از موفقیت و فروش چشمگیر این بازی بود که سرمایه‌گذاری‌ها بر روی صنعت گیم در سراسر جهان شیب بیشتری به خودش گرفت. حالا اما نوبت به یک محصول پست مدرن از این فرانچایز رسیده است! گرچه Tetris Effect بر روی کنسول PS4 هم یک تجربه معرکه را به نمایش می‌گذاشت، اما Tetris Effect Connected بروی PS5 یک گام جلوتر برای این سری است! بازی همچنان همان اصول کلاسیک این سری را دارد با این تفاوت که المان‌های سه بعدی، جنبه‌های بصری و از همه مهم‌تر موسیقی‌های آن حالا به کمال رسیده است. از همه مهم‌تر حالا در Tetris Effect Connected قابلیت تجربه چند نفره آنلاین بازی هم اضافه شده‌ است تا گیمرها بتوانند دوستان و سایر رقبای‌ خودشان را به چالش بکشند. به صورت کلی ترکیب مکانیک‌های کلاسیک و نوآورانه این سری باعث شده که بازی Tetris Effect Connected یکی از جذاب‌ترین و بهترین عناوین معمایی و پازل محور یک دهه اخیر باشد.

سخن پایانی

بیشتر بازی‌های PS5 عناصر معمایی و پازل محور را حداقل به عنوان یک المان در خودشان جای داده‌اند، اما معمولاً هسته اصلی بازی‌ها روی این قسمت متمرکز نمی‌شود. به همین خاطر، کسانی که عاشق معماهای چالش‌برانگیز هستند، باید به دنبال بازی‌هایی بگردند که در آن‌ها حل معماها شاکله اصلی را تشکیل می‌دهد. خوشبختانه PS5، کلکسیونی از از خلاقانه‌ترین و چالش‌برانگیزترین بازی‌های معمایی و پازل محور را در کارنامه خودش ثبت کرده است. عناوینی که با فضاسازی، داسنان پردازی و پیچش‌های گیم پلی شما را مجبور می‌کنند تا بیشتر از قبل سلول‌های خاکستری مغزتان را به کار بیاندازید. از جهات زیادی، بازی‌های معمایی و پازل‌محور یکی از سخت‌ترین بازی‌های ویدیویی ساخته‌شده هستند، اما غلبه بر آن‌ها به هوش خالص بستگی دارد نه مهارت. اگر به یک چالش ذهنی جدید نیاز دارید، در اینجا بهترین بازی‌های پازل روی PS5 را برای‌تان ذکر کردیم.

حسین رضایی

حسین رضایی، نویسنده، روزنامه نگار و منتقد بازی های ویدئویی و حوزه تکنولوژی.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا