
در سرزمین بازیها، ژانرها میآیند و میروند، مُد میشوند و فراموش میشوند، اما برخی افسانهها چنان ریشه در ناخودآگاه جمعی دارند که حتی در پوستینی تازه، هنوز زندهاند؛ زنده و نفسگیر. وسترن، آن افسانه کهن و غبارآلود، هنوز در دل شنزارهای دیجیتال نفس میکشد. با شیهه اسبی خسته در غروب آتشگون، با صدای کلیک سرد ماشهای که تقدیر را رقم میزند، با تنهایی قهرمانی که هیچوقت به اندازه دنیایی که در آن میجنگد سیاه یا سفید نیست.
سالها از دوران طلایی وسترن در سینما گذشته، اما روح آن، با سرسختی و وقار، در دنیای بازیهای ویدیویی تولدی دیگر یافته است. دیگر خبری از دکورهای چوبی و صحنههای تکراری نیست؛ حالا وسترن میتواند در آیندهای متروک جریان داشته باشد، میتواند از کابوسهای فرازمینی جان بگیرد، یا در ساختارهای مدرن گیمپلی بازتعریف شود. این ژانر، بیش از آنکه وابسته به اسب و هفتتیر باشد، به تقابل ابدی میان قانون و بیقانونی، انسان و حیات وحشی وفادار مانده؛ و بازیهایی که با الهام از آن ساخته شدهاند، گاه به قلمرو حماسه و گاه به مرزهای روان انسان پا میگذارند.
در ادامه این مقاله از تک سیرو، به سراغ تجربههایی میرویم که نه صرفاً با شن و کاکتوس، بلکه با عمق روایت، اصالت طراحی و بازآفرینی جسورانهی اسطورهها، ژانر وسترن را به میدان تازهای کشاندهاند. غرب وحشی دیگر فقط جغرافیا نیست، یک وضعیت ذهنیست، یک صحنه از نبرد انسان با سایههای خودش. و این بازیها، هرکدام به شیوهای خاص، آن نبرد را بازگو میکنند.
Hunt: Showdown
Hunt: Showdown موفق شده مفهومی را که حالا دیگر در بازیهای extraction shooter کمی تکراری به نظر میرسد، با نفس تازهای زنده کند. بازی در دل باتلاقهای وهمزده و زیبای ایالت لوئیزیانا در قرن نوزدهم جریان دارد؛ جایی که شما و گروهتان باید جای هیولاهایی مرگبار را پیدا کرده و با گرفتن جایزه، منطقه را ترک کنید. اما برخلاف بازیهای سادهتر، اینجا ابتدا باید با کمک سرنخها، رد طعمهها را بگیرید و تازه، مبارزه واقعی آنوقت آغاز میشود.
در تمام این مسیر، نهتنها محیط زنده بازی با جانوران وحشی و تهدیدات ناگهانی شما را به چالش میکشد، بلکه دیگر بازیکنان هم برای همان جایزه با شما رقابت میکنند و ممکن است هر لحظه از تاریکی ظاهر شوند. Hunt: Showdown از نظر بصری خیرهکننده است و سلاحهای دوره وسترن در آن حس و ضرباهنگ خاصی دارند. محدودیتهای فنی آن زمان، شما را وادار میکند تا با دقت بیشتری به سراغ درگیریها بروید و استراتژیهای خاصی را اتخاذ کنید تا در نهایت بهترین نتیجه را بدست آورید. حال دست است که سالها از انتشار بازی گذشته اما ترکیب دنیای ماورایی با یک شوتر وسترنِ نیمهواقعگرا هنوز هم تازگی دارد. بدون شک، اگر دنبال یک بازی چندنفره نفسگیر و متفاوت هستید، Hunt: Showdown انتخابی عالی است که شما را پشیمان نخواهد نکرد.
Evil West
اگر بعضی از بازیهای وسترن برایتان بیش از حد واقعگرایانهاند، پس بهتر است سراغ عنوانی بروید که قرار است با رویکردی تازه و خلاقانه، مرزهای این ژانر جذاب را گسترش داده و با ورود خونآشامهای به دنیای متفاوتش، تجربهای تازه را پیش رویتان قرار بدهد. سال ۲۰۲۲ بدون شک برای طرفداران بازیهای خونآشامی، سالی استثنائی بود، اما Evil West این سبک محبوب را به قلمرویی بسیار تخیلی در مرزهای غربی برد؛ جایی که سلاحهای الکتریکی، شیاطین بالدار و کابویهای ماورایی در کنار هم حضور دارند و هیچچیز در آن بویی از منطق و کلیشههای معمول این ژانر نبرده است.
این بازی نقشآفرینی شما را در مسیری خطی و داستانمحور همراهی میکند، بنابراین خبری از پرسهزنی آزاد در دشتها و اسبسواری نیست. اما با این حال، Evil West با محیطهای فوقالعاده، استایل و طراحی قرن نوزدهمی و حسوحال پررنگ وسترن، بهخوبی دل طرفداران این ژانر را به دست میآورد. اگر هم حس کردید تنهایی کافی نیست، میتوانید بازی را در حالت Co-op با یکی از دوستانتان تجربه کنید و با هم به شکار خونآشامهای جهان غرب بروید.
Hard West 2
بازی اول Hard West ترکیبی جذاب از تاکتیکهای نوبتی، عناصر ماورایی و روح سرسخت کابویوار بود. دنبالهاش، Hard West 2، نهتنها این فرمول موفق را حفظ کرده، بلکه آن را به مرحلهای تازه میبرد. ماجرا از جایی شروع میشود که سرقت از قطار افسانهای و شوم Ghost Train طبق نقشه پیش نمیرود. حالا تو و دارودستهات باید راهی خطرناک را در قلب مرزهای آمریکای قرن نوزدهم طی کنید؛ مسیری که در آن باید با مأموران قانون، جادوگران مرموز و حتی شیاطین خونآشاموار دستوپنجه نرم کنید؛ موجوداتی که تهدید میکنند تا روح شما را در کام تاریکی بکشند.
با آنکه بازی از نوع تاکتیکی و نوبتی است، اما محیطهای مبارزه در Hard West 2 زنده، پویا و لبریز از هیجان طراحی شدهاند. سیستم کمبوها و حرکات ترکیبی بهگونهای است که میتوانید با یک حرکت حسابشده، کل واگن دشمنان را به خاک و خون بکشید. حالا به این فرمول موفق، ماجرایی طوفانی و پرفرازونشیب را هم اضافه کنید که بهجرئت میتوان گفت در برخی لحظات حتی با Red Dead رقابت میکند. حاصل کار، یکی از کاملترین تجربههای وسترن تاکتیکی است؛ بازیای که هم دنبالهای شایسته است، هم اثری مستقل و ارزشمند در ژانر غرب وحشی.
Red Dead Redemption 2
بهعنوان پیشدرآمدی بر یکی از بزرگترین بازیهای وسترن تاریخ، Red Dead Redemption 2 شما را به قلب زندگی خشن و بیرحم یک کابوی در آمریکای در حال تغییر پرتاب میکند. البته که RDR2 لحظات پر از سرقتهای بزرگ و قتل و غارتهای بیرحمانه کم ندارد، اما این بار ما با چهرهای عمیقتر، تراژیکتر و انسانیتر از زندگی در غرب وحشی مواجهایم.
شما در نقش آرتور مورگان، دست راست رهبر بدنام گروه یاغیان ون در لیند، ایفای نقش میکنید. رهبری که با نگاهی ملایم اما نابودگر، اعضای گروه را در دل نابودی تدریجی رهبری میکند. اخلاق خاکستری و واقعگرایانه این گروه، در مواجهه با جهانی که دیگر جایی برایشان ندارد، در سرتاسر داستان بازی به چالش کشیده میشود. بر خلاف بسیاری از بازیهای وسترن، RDR2 به گذار تمدن و زوال تدریجی رؤیای غرب وحشی میپردازد و این موضوع، با نمایش زندگی شکسته اعضای گروه ون در لیند، به زیبایی هرچهتمامتر به تصویر کشیده شده است.
در این بازی، کابوی بودن را از صفر یاد میگیرید. رام کردن اسب، شکار جایزهبگیرها، طنابپیچ کردن خلافکاران فراری و انداختنشان روی ریل قطار، بدمستی در میخانهها و به راه انداختن دعواهای خیابانی، و سفر در دشتهای سوزان و خاکخورده برای شکار گوزن، تنها بخشی از کارهاییست که میتوانید انجام دهید. در کنار اینها، بخش آنلاین بازی نیز وجود دارد که در آن با دوستان وفادارتان به نبرد گروههای کابوی رقیب میروید. بدونشک اگر بخواهید تنها یکی از بازیهای موجود در این لیست را تجربه کنید، Red Dead Redemption 2 همان شاهکاری است که باید تا زمانی که زنده هستید دنیای بینظیر آن را تجربه کنید.
Desperados 3

اگر سری بازیهای Desperados را بشناسید، میدانید که این مجموعه همواره با تلفیق استادانهای از سبک مخفیکاری کلاسیک به سبک Commandos و حالوهوای آتشین غرب وحشی شناخته شده است. استودیو Mimimi Games که پیشتر با ساخت Shadow Tactics: Blades of the Shogun ادای دینی درخشان به سبک تاکتیکی کلاسیک کرده بود، اکنون همان فرمول را به یکی از وسترنترین دنیاهای بازی ویدئویی آورده و در نتیجه آن، Desperados 3 متولد شده است.
در این پیشدرآمد داستانی بر بازی اول، بار دیگر همراه جان کوپر و گروهش میشویم؛ گروهی از یاغیها که درگیر مأموریتی پرخطر برای نجات و رستگاریاند، مأموریتی که البته با نبردهایی تماشایی، کمینهایی دقیق و دوئلهایی پرتنش گره خورده است. اما آنچه Desperados 3 را متمایز میکند، اجرای بینقص سبک مخفیکاری است. هماهنگکردن دقیق حرکات اعضای گروه برای حذف همزمان چندین دشمن بدون برانگیختن هشدار، چنان حس رضایتبخشی میدهد که کمتر بازیای توانایی ارائهاش را دارد.
هر شخصیت تواناییهای ویژه خود را دارد و بهمرور با آنها پیوند احساسی برقرار میکنید. از اسنایپرهای خونسرد گرفته تا دامگذارهای زیرک، همگی در پازل تاکتیکی شما نقشی حیاتی ایفا میکنند. پشتیبانی گسترده بازی با محتوای اضافه پس از انتشار نیز باعث شده که ارزش تکرار این شاهکار بالا باشد. Desperados 3 نهتنها بازگشتی باشکوه به ریشههای یک سبک فراموششده است، بلکه خود بهتنهایی استانداردی نو در بازیهای مخفیکاری وسترن بهوجود آورده است.
SteamWorld Dig 2
SteamWorld Dig بازیای بود با هویتی منحصربهفرد: ترکیبی از مترویدوینا با حالوهوایی استیمپانکی و رگههایی از غرب وحشی. دنباله آن، یعنی SteamWorld Dig 2، با گرافیکی چشمنواز، طراحی گیمپلی صیقلخورده و دنیایی زنده، همه چیز را یک پله ارتقاء داده است.
شما در نقش دوروتی، رباتی جستوجوگر و وفادار، به جستوجوی قهرمان بازی اول، راستی، در دل زمین میپردازید. با کندن تونلها، کشف کریستالها، حل معماها و مقابله با دشمنان مکانیکی، لحظهای از ماجراجویی بازنمیمانید. اما نکته جالب، داستان به شدت عمیق بازی است؛ داستانی که با ظرافتی مثالزدنی دنیای SteamWorld را گسترش میدهد و در دل خاک و فلز، حس ماجراجویی را زنده میسازد.
SteamWorld Dig 2 حدوداً دو برابر نسخه پیشین محتوا دارد و چیزی در حدود هشت ساعت گیمپلی خالص و خوشریتم ارائه میدهد. چیزی که این بازی را خاص میکند، توازن دقیق میان عناصر گیمپلیاش است که هیچکدام فدای دیگری نشدهاند. مکانیکها آنقدر نرم و یکپارچه طراحی شدهاند که ورود از مبارزه به حل معما یا از کاوش به ارتقاء تجهیزات، کاملاً طبیعی و بدون مرز است. در جهانی که اکثر کمپانیها به دنبالههای ضعیف کارراهانداز بسنده میکنند، SteamWorld Dig 2 نمونهای عالی از آندسته دنبالههایی است که نهتنها از بازی اول فراتر میرود، بلکه آن را به اثری کلاسیک تبدیل میکند.
West of Loathing
در دنیایی که اکثر بازیهای وسترن با جدیتی بیش از حد به خود مینگرند، West of Loathing پا به میدان میگذارد تا ثابت کند غرب وحشی میتواند خندهدار، عجیب و بینهایت خلاقانه هم باشد. این بازی نقشآفرینی که با گرافیک عجیب اما دلنشین آدمخطیها ساخته شده، درواقع یک پارودی باشکوه از سنتهای غرب آمریکایی است و در عین حال یک RPG نوبتی تمامعیار.
مبارزاتش شاید یادآور Final Fantasyهای اولیه باشد، اما اصل جذابیت بازی در اکتشاف دنیای خندهدار و باورنکردنی آن است؛ جهانی که در آن میتوانید با اسبهای تسخیرشده سواری کنید، توالتها را برای آیتمها بگردید، با گاوهای شیطانی و گابلینها بجنگید یا با جادوگران مردهزندهساز وارد مذاکره شوید. این دنیا پر از اسرار، شوخیهای تصویری و شخصیتهایی فراموشنشدنی است و همه در سبکی طراحی شدهاند که گویی از دل کارتونهای دهه نود بیرون آمدهاند.
West of Loathing حتی یک قبرستان مخصوص دِیوها دارد؛ جایی به نام Daveyard که مخصوص کسانیست که فقط یک اسم مشترک دارند: دیو. شوخیها، معماها و مأموریتهای بازی با چنان خلاقیتی نوشته شدهاند که در مقایسه با 99% بازیهای ویدئویی دیگر، در سطح بالاتری از طنز و روایت قرار دارند. این اثر ترکیبیست از Westworld با فضای Strong Bad و نشان میدهد که گاهی بهترین تجربهها، سادهترین ظاهرها را دارند. یک جواهر پنهان در دل غربی که آن را از نو تعریف میکند.
Call of Juarez: Gunslinger
در میان آثار مجموعه Call of Juarez، شاید انتخاب Gunslinger بهجای نسخه محبوبتر Bound in Blood کمی تعجببرانگیز باشد، اما این انتخاب دقیقاً همانجایی معنا پیدا میکند که بازی پا به میدان روایت و سبک گرافیکی خاص میگذارد. با طراحی سلشید خیرهکننده، مکانیزمهای گیمپلی نوآورانه و داستانسرایی سینمایی، Gunslinger هنوز هم یکی از خاصترین تجربههای تیراندازی غرب وحشی به شمار میرود.
شما در نقش سیلاس گریوز قرار میگیرید، یک جایزهبگیر افسانهای که در دوران کهولت، داستان زندگیاش را در یک میخانه روایت میکند؛ داستانی که نهتنها اغراقآمیز است، بلکه گاهی توسط شنوندگانش اصلاح یا زیر سؤال میرود. این روایت ناپایدار باعث میشود که دنیای بازی در لحظه تغییر کند؛ دشمنان ظاهر شوند، زمان کند یا تند شود، یا حتی کل محیط بر اساس آنچه گفته میشود، بازسازی گردد. چنین سیالیتی، تجربهای بینظیر خلق میکند که با هیچ بازی دیگری قابل مقایسه نیست.
مکانیزم فرار از مرگ که زمان را آهسته کرده و فرصتی برای جاخالیدادن از گلوله مرگبار میدهد، دوئلهای تنبهتن که بیشتر به پازلهای روانشناختی شباهت دارند، و سیستم امتیازدهی مبتنی بر زیبایی حرکات (که یادآور Bulletstorm است)، همگی Gunslinger را به تجربهای پرانرژی، جذاب و منحصربهفرد بدل کردهاند. در نهایت، چیزی که این بازی را فراتر از یک شوتر سرگرمکننده میبرد، شیوه روایت خلاقانهاش است؛ روایتی که در مرز میان افسانه و واقعیت، مسیر افسانهها را انتخاب میکند.
Fallout: New Vegas
شاید هرگز تصور نکرده باشید Fallout: New Vegas را در دسته بازیهای وسترن قرار دهید، اما وقتی غبار صحراهای موهاوی روی لباستان بنشیند و با چشمهای خود شاهد قانونگریزی، انتقام، خیانت و جادههای بیپایان شوید، ناگهان همهچیز رنگی وسترن به خود میگیرد. شما در نقش یک غریبه مرموز قدم به این سرزمین میگذارید؛ کسی که گذشتهاش گم شده، آیندهاش در هالهای از ابهام است و تنها چیزی که دارد، ارادهای آهنین برای زنده ماندن در دنیایی پساآخرالزمانی و بیرحم است.
با وجود موشهای جهشیافته، روباتهای کشنده و رومیهای مدرن، New Vegas به طرز غریبی همان حس جدال در غروب آفتاب را منتقل میکند؛ با اسلحهای در دست و آیندهای نامعلوم. بسیاری این نسخه را بهترین بازی مجموعه Fallout میدانند، که البته عجیب هم نیست؛ چرا که توسعه آن را استودیوی Obsidian بر عهده داشت، تیمی متشکل از سازندگان اصلی سری. قلم کریس آولون و دیگر نویسندگان در خلق دیالوگهای عمیق، شخصیتهای پیچیده و روایتهایی چندلایه درخشان عمل میکند و دنیای بازی را به یکی از زندهترین و باورپذیرترین جهانهای نقشآفرینی تبدیل میسازد.
نبرد میان جمهوری نوکالیفرنیا و لژیون سزار، بستری فراهم میکند برای انتخابهای اخلاقی سخت، تعارضهای سیاسی و بازی با قدرت. سیستم هدفگیری VATS نیز به سبک گیمپلی، حالتی نیمهنوبتی میبخشد که تعادل خاصی میان اکشن و تاکتیک ایجاد میکند. و البته فراموش نکنید Perk معروف Wild Wasteland را فعال کنید تا شاهد حضور بیگانگان فضایی، جنازه ایندیانا جونز در یک یخچال و دهها راز دیوانهوار دیگر باشید. پس از پایان بازی، تقریباً مطمئن باشید که کنجکاو خواهید شد تا به سراغ دنیای گسترده مادها بروید و با آنها تجربهای کاملاً متفاوت بسازید.
Gun
در سال ۲۰۰۵، زمانی که بازیهای وسترن در سایهی ژانرهای محبوبتر گم شده بودند، استودیوی Neversoft (خالق سری Tony Hawk) ناگهان جهشی جسورانه انجام داد و یکی از خاصترین بازیهای جهان باز در این ژانر را تحت عنوان Gun روانه بازار کرد. در روزگاری که خبری از Red Dead Redemption نبود، این عنوان شجاعانه با ترکیب فضای آزاد غرب وحشی، داستانی پرشور و اکشن نفسگیر، به قلب مخاطبان راه یافت.
Gun روایتگر ماجرای Colton White است؛ هفتتیرکشی زخمخورده که در جستوجوی حقیقت، انتقام و هویت، وارد دنیایی بیرحم از خیانت، طمع و قانونشکنی میشود. نویسندگی داستان را رَندال جانسون نویسنده آثاری چون The Mask of Zorro بر عهده دارد و آن را با ظرافتی سینمایی پیش میبرد. صداپیشگی بازیگران برجستهای چون Ron Perlman، Lance Henriksen، Kris Kristofferson و Thomas Jane نیز این اثر را از نظر اجرا و احساس، ارتقا دادهاند.
مهمترین ویژگی گیمپلی اما مکانیک QuickDraw است؛ سیستمی از شلیک در حرکت آهسته که به بازیکن فرصت واکنشی دقیق و سینمایی میدهد، درست مانند یک دوئل کلاسیک وسترن. گرچه بازی نسبتاً کوتاه است و متأسفانه دنبالهای برای آن ساخته نشد، اما همچنان بهخاطر لحن منحصربهفردش، داستانی قابلتوجه و فضاسازی بینقصاش، همچون یاقوتی درخشان در میان بازیهای وسترن باقی مانده است. Gun نهتنها یک تیراندازی سرگرمکننده است، بلکه بازتابی است از مسیری که ژانر وسترن میتوانست در دنیای بازیهای ویدیویی در پیش بگیرد.
Oddworld: Stranger’s Wrath
اگر تا به حال دنیای Oddworld را تجربه کرده باشید، احتمالاً آن را با مبارزات اجتماعی، طنز تلخ و موجودات عجیب و غریب میشناسید. اما در برههای خاص، این مجموعه به طرز خلاقانهای راهی سرزمینهای وسترن شد و نتیجهاش چیزی نبود جز Stranger’s Wrath؛ یک ترکیب عجیب، زیبا و هیجانانگیز از کابویها، علم تخیلی و شوخطبعی.
در این بازی شما در نقش Stranger ظاهر میشوید؛ یک شکارچی جایزهگیر مرموز که برای پرداخت هزینه یک عمل جراحی مرموز، به دنبال دستگیری قانونشکنان میرود. ساختار گیمپلی تلفیقی است از ماجراجویی سومشخص و تیراندازی اولشخص؛ اما آنچه Stranger’s Wrath را خاص میسازد، سلاحی است که استفاده میکنید: یک تیرکمان عجیب که با موجودات زنده شلیک میکند! حشرات نیشزن، سنجابهای منفجرشونده و دیگر موجودات زنده، به بخشی از زرادخانه خلاقانه شما تبدیل میشوند و این موضوع نهتنها ترسناک نیست، بلکه به طرز خندهداری سرگرمکننده است.
دنیای بازی (رودخانهی Mongo و محیطهای اطرافش) علیرغم بیگانه بودنش، حسی باورپذیر دارد و گویی واقعاً در جهانی زنده تنفس میکنید. سازندگان با دقت و عشق، جزئیاتی خارقالعاده در محیطها، فرهنگها و معماری این دنیا خلق کردهاند. خوشبختانه نسخه HD بازی نیز چند سال پیش منتشر شد و حالا هم از نظر بصری و هم از نظر فنی همچنان در سطحی مطلوب قرار دارد. Oddworld: Stranger’s Wrath ترکیبی شجاعانه و موفق از جهان عجیب Oddworld با حال و هوای تلخ و شیرین وسترن است؛ تجربهای که نباید از دست داد.
Outlaws
اینجا خبری از مکانیکهای پیچیده یا نوآوریهای نسل جدید نیست. Outlaws، یکی از معدود آیپیهای اورجینال استودیوی LucasArts است که ماجراجویی و اشارهوکلیک نبود، بلکه یک تیراندازی اولشخص اصیل و خالص بود؛ ساده، سرراست و بیپیرایه، درست به سبک بازیهایی چون Doom یا Dark Forces که در دهه ۹۰ میلادی مرزهای این ژانر را تعریف کردند.
در آن دوران، LucasArts جزو معدود استودیوهایی بود که اهمیت ویژهای به روایت داستان در بازیهای اکشن میداد. در نتیجه، داستان انتقامجویانه و وسترن Outlaws با قدرت در مرکز توجه قرار گرفت. شما در نقش James Anderson ظاهر میشوید؛ مارشال بازنشستهای از ایالات متحده که پس از بازگشت به خانهاش با صحنهای فاجعهبار روبهرو میشود: گروهی از قانونشکنان بیرحم همسرش را کشتهاند و دخترش را ربودهاند. اکنون، در مسیری خونین و پرحادثه، باید آنان را تعقیب کرده و عدالت را با لوله تفنگتان اجرا کنید.
با وجود سادگی ظاهری، طراحی مراحل بازی بینظیر است. هر مرحله پر از رمز و راز، میانبُرها و رازهای پنهان است که یادآور لذت ناب بازیهای تیراندازی کلاسیک است. سلاحها واقعگرایانهتر از چیزی هستند که از یک بازی قدیمی انتظار دارید به شکلی که تنها چند گلوله کافی است تا دشمنان معمولی را از پا درآورد، پس دقت مهمتر از قدرت آتش است. صداگذاری بازی نیز درخشان است و در این میان باید اشارهای ویژه کرد به حضور John de Lancie (بازیگر نقش Q در Star Trek) در نقش دکتر دث، و موسیقی ارکسترال خارقالعادهای که توسط Clint Bajakian آهنگساز سری Indiana Jones ساخته شده است. Outlaws شاید امروز ساده به نظر برسد، اما همان سادگی، چیزی است که آن را به گنجینهای از دوران طلایی بازیهای ویدیویی بدل کرده است.
Blood West
در میان انبوه بازیهایی که در سال ۲۰۲۳ منتشر شدند، یکی از غیرمنتظرهترین و خوشساختترین آثار، Blood West بود؛ ترکیبی جسورانه از وحشت، مخفیکاری و تیراندازی، با چاشنی عناصر نقشآفرینی. این ساخته استودیوی لهستانی Hyperstrange، شما را در نقش یک کابوی مرده و برخاسته از قبر قرار میدهد، شخصیتی که برای رهایی از نفرینی شیطانی، باید در دل شب و ترس، با موجوداتی ماورایی و کابوسگونه مقابله کند.
در این سرزمین تاریک، هیچکس نجاتیافته نیست و بوی مرگ در هوا پیچیده است. محیطهای مرموز و غبارآلود، دشمنانی با ظاهری مخوف، و دنیایی که در آن قانون دیگر معنا ندارد، ترکیب شدهاند تا تجربهای منحصربهفرد بیافرینند. Blood West در کنار داستانی جذاب و اتمسفری وهمآلود، مکانیکهای متنوعی نیز ارائه میدهد؛ از Perkهای قابل شخصیسازی گرفته تا طیف وسیعی از سلاحها که همگی طراحی خاص و تأثیرگذار دارند. مهمتر از همه، تأکید بازی بر مخفیکاری است چراکه ورود بیپروا با تفنگهای شعلهور اغلب پایان خوبی به دنبال ندارد و به همین خاطر هر حرکت، هر شلیک، و هر تصمیم باید با دقتی مرگبار گرفته شود.
با بیش از ۲۰ ساعت گیمپلی، این اثر ترکیبی است از لذت تیرهی ژانر وحشت با مهارتهای تیراندازی یک هفتتیرکش حرفهای. Blood West نهتنها یکی از بهترین بازیهای وسترن مدرن است، بلکه اثباتی است بر اینکه حتی پس از مرگ، روح یک کابوی آرام نمیگیرد تا زمانی که انتقامش را بگیرد.
در پایان …
ژانر وسترن، با آن تصویر آفتابسوختهی کابویهایی تنها در دل بیابان، زمانی ستون فقرات فرهنگ عامه بود؛ اما در عصر بازیهای ویدیویی، آنچه زمانی صرفاً در دوئلهای سر ظهر خلاصه میشد، اکنون به جهانی چندوجهی و پیچیده بدل شده که در مرزهای روایت، طراحی و ژانرهای تلفیقی گام برمیدارد. از جادههای اتمی Fallout: New Vegas گرفته تا کوچهپسکوچههای شبحزدهی Blood West، بازیهایی که در ظاهر شاید همخانواده نباشند، در ژنهایشان روح غرب وحشی جریان دارد؛ روحی که از سنت بیرون زده، پوست انداخته و دوباره زاده شده است.
در رأس این تجدید حیات، Fallout: New Vegas میدرخشد؛ نه صرفاً بهعنوان یک نقشآفرینی پسااتمی، بلکه بهعنوان نمایشی پیچیده از دوگانهی قانون و آشوب، وفاداری و خیانت، و میل فرد به معنا در جهانی ویران. ترکیب روایت تحسینشدهی کریس آولون با طراحی شاخهدار مأموریتها، شخصیتهای زخمخورده اما ماندگار، و ساختار سیاسی پرتنش بین جمهوری نوکالیفرنیا و لژیون سزار، تجربهای را خلق کرده که هم پستمدرن است، هم بیرحمانه غربی.
در نقطهای کلاسیکتر، Gun از دل دورانی طلوع میکند که ژانر وسترن هنوز در قالب جهانباز تعریف نشده بود. آنچه Neversoft در سال ۲۰۰۵ عرضه کرد، هم ادای دینی بود به وسترن کلاسیک و هم تلاشی در کشف مدیومی نو. روایت انتقامجویانهی کولتون وایت، موسیقی سینمایی، و مکانیک هیجانانگیز QuickDraw، همگی محصول دوران گذار بودند؛ زمانی که وسترن هنوز در جستوجوی زبان خود در دنیای دیجیتال بود.
اما اگر بخواهیم تعریف مرزهای ژانری را به چالش بکشیم، هیچ چیز مانند Oddworld: Stranger’s Wrath نمیتواند قدرت تلفیق ژانرها را به نمایش بگذارد. ترکیب طنز سیاه، طراحی بصری فانتزی و سیستم نبرد منحصربهفرد با مهمات زنده، این بازی را به یک آزمایش موفق در تلفیق وسترن، علمیتخیلی و هجو پنهان اجتماعی بدل میکند. در جهانی بیگانه اما عجیباً آشنا، غریبهای تنها همچون سامورایی بیخانمان، در پی نجات جسم و شاید رستگاری روح است.
در بازگشتی به سنتهای دههی 90، Outlaws میراثی از دوران پیش از فوتورئالیسم را با خود حمل میکند. اثری از LucasArts که با تلفیق طراحی مینیمال، روایت خطی اما تأثیرگذار، و موسیقی ارکسترال باشکوه Clint Bajakian، تجربهای ناب از تیراندازی کلاسیک را به مخاطب ارائه میدهد. در دنیایی که هر گلوله مرگ است و هر انتخاب، قضاوت، Outlaws همچنان میتواند الهامبخش سازندگان معاصر باشد.
و سرانجام Blood West، فرزند تاریک این باززایش وسترنی، در فضایی میان کابوسهای Lovecraft و گانپلی متمرکز و بیرحمانهی Thief، با طراحی نیمهجهانباز، لحن وهمآلود و سیستم ارتقا و نقشآفرینی، وسترن را از اسب و هفتتیر به عمق ترسهای اگزیستانسیالیستی میکشاند. در قالب یک هفتتیرکش بازگشته از مرگ، بازیکن باید نهتنها با هیولاها، که با نفرینی درونی بجنگد؛ در نبردی میان بقا و رستگاری.
این چند اثر در کنار دیگر آثاری که در این مقاله به معرفی آنها پرداختیم، هر کدام با زبان و سبک خاص خود، اثبات میکنند که ژانر وسترن نهتنها از مد نیفتاده، بلکه با جهشی جسورانه، مرزهایش را شکسته و به قلمروهایی نو پا نهاده است. دیگر تنها کابویها در خط افق غروب نمیکنند؛ بلکه در خرابههای اتمی، سیارات بیگانه، سایههای فراموششده و رؤیاهای تبآلود نیز سوار بر اسب خیال تا دوردستها میتازند. این، دوران تازهی غرب وحشی است؛ دورانی وحشیتر، پیچیدهتر و زندهتر از همیشه.