10 بازی برتر PS5 در سال 2024 براساس نمرات متاکریتیک

سال 2024 شاید مثل همتایانش شاهکارهای بی‌بدیل و انقلابی نداشته باشد! شاید افتخار همجواری با آثار Rockstar و Naughty Dog نصیبش نشده باشد اما در عین حال لیاقت آن را دارد که در دفتر پربار صنعت گیم چند خطی را در مدح و ستایش آن نوشت. به جرئت می‌توان گفت برای اولین بار در صنعت گیم است که بازی‌ها در کلکسیونی از ژانرها و سبک‌های متفاوت خارق العاده ظاهر شده‌اند و توانسته‌اند اغلب سلیقه‌ها را از خود راضی نگه‌دارند. از بازی‌های ورزشی و مبارزه‌ای بگیرید تا عناوین ترسناک، جهان باز، نقش آفرینی، اکشن و خلاصه هر چیزی که فکرش را بکنید. البته که تلاش بازیسازان و استقبال گیمرها در چنین حجمی از رونق و شکوفایی بی‌تاثیر نبوده، اما مطمئناً اگر پای یک کنسول قدرتمند، همه فن حریف و تعاملی مثل PS5 در میان نمی‌بود شاید هرگز به نقطه‌ی درخشان کنونی نمی‌رسیدیم. در این مطلب نگاهی به 10 بازی برتر PS5 در سال 2024 براساس نمرات متاکریتیک (Metacritic) خواهیم انداخت. عناوینی که از بخت خوب‌مان سطح گسترده‌ای از سبک‌ها را پوشش داده‌اند و مطمئناً می‌توانند برای تمامی خواننده‌های این متن گزینه‌های جذاب و وسوسه انگیزی را معرفی کنند. برای خواندن ادامه مقاله با وب سایت تک سیرو همراه باشید.

Animal Well

بگذارید لیست‌مان را با یک غافلگیری بزرگ شروع کنیم. جایی که تنها یک برنامه نویس حرفه‌ای که سابقه تولید چند بازی ساده داشته، به یکباره یکی از بهترین عناوین سال 2024 را برای پلی استیشن 5 به بازار عرضه می‌کند. آن هم نه یک بازی ساده، بلکه اثری پیچیده و مرموز که می‌تواند تا مدت‌ها حرف برای گفتن داشته باشد. Animal Well یک اثر مترویدوانیا می‌باشد و درست مثل سایر بازی‌های این سبک سعی می‌کند با طراحی‌های هنری و بعضاً پیکسلی خودش مفاهیم عمیقی را منتقل کند. شما به عنوان یک موجود مرموز باید در دنیای این اثر به دنبال سرنوشت خودتان بگردید. از قضا سر راه‌تان موجودات و حیوانات زیادی سبز می‌شوند که دقیقاً بازتابی از رفتار انسان‌ها دارند. عده‌ای مهربان، عده‌ای قربانی، عده‌ای ظالم و عده‌ای هم وحشی و درنده! بازی این مفاهیم را صادقانه و بعضاً با پیچیدگی‌های عمیق فلسفی بیان می‌کند. از قضا در این مسیر از طراحی‌های پیسکلی سنگین، تاریک و سرد هم بهره برده تا بتواند لپ کلام را به مخاطب منتقل کند. در زمینه گیم پلی هم عمده تمرکز بازی حول محور پازل‌ها و المان‌های پلتفرمینگ است که در هر دو زمینه کلمه‌ای جز شاهکار نمی‌توان برای توصیفش قائل شد.

Like a Dragon: Infinite Wealth

یاکوزاهای ژاپنی آنقدر در صنعت گیم بخت و اقبال نداشته‌اند. اگرچه گیمرهای شرقی حسابی از سری بازی‌های یاکوزا استقبال کرده‌اند اما نسخه‌ غربی این عناوین یعنی Like a Dragon هرگز به اندازه پتانسیل‌های‌شان مورد تقدیر و توجه قرار نگرفتند. Like a Dragon اما برای اولین بار این رویه را تغییر داد. البته تا حد بسیار زیادی این قضیه به ذکاوت استدیوی RGG هم برمی‌گردد. آن‌ها برای اولین بار تصمیم گرفتند داستان خودشان را در دل جزایر هاوایی و با دو کاراکتر قدیمی ایچیبان و کازوما‌ روایت کنند. این بار هم شاهد یک عنوان نقش آفرینی مبتنی بر مبارزات نوبتی هستیم که یک سری پیشرفت‌های ملموس داشته است. به عنوان مثال می‌توانید در محدوده‌هایی کاراکتر خودتان را کنترل کنید تا بتوانید حرکات ترکیبی را با سایر هم‌تیمی‌های‌تان انجام دهید. اما مهم‌ترین نکته این است که بازی سعی کرده در ارائه یک دنیای باز و گسترده بذل و بخشش داشته باشد. شما می‌توانید در دل جزایر هاوایی فعالیت‌های فرعی متعددی را انجام دهید. به پارک‌های تفریحی یا رستوران‌ها سر بزنید و ضمن تعامل با بقیه جنبه‌های اجتماعی شخصیت‌تان را ارتقا دهید. خلاصه آن که بازی سعی کرده از شما یک یاکوزای واقعی بسازد و اتفاقاً در این مورد هم تا حد زیادی موفق بوده است.

Tekken 8

تیکن برای ما ایرانی‌ها فراتر از یک بازی مبارزه‌ای (Fighting) است. یک اثر نوستالژیک و جذاب که هیچ وقت رنگ و بوی همیشگی‌اش را از دست نمی‌دهد. پس برای کسانی که با عنوان افسانه‌ای Tekken 3 بزرگ‌ شده‌اند، تجربه یک اثر نسل نهمی و متفاوت مثل Tekken 8 می‌تواند آن‌ها را مدهوش خود کند. گرچه Tekken 8 سعی می‌کند از ساختار محبوب و قدیمی این فرانچایز فاصله نگیرد، اما در عین حال تغییرات و المان‌های جدیدی داشته که به خودی خود تجربه بازی را جذاب‌تر کرده‌اند. به عنوان مثال در نسخه جدید به لطف سیستم RAGE مبارزات سخت‌تر شده‌اند و دیگر نتیجه‌ی‌شان چندان قابل پیش بینی نیست. از طرفی المان‌‌های جدیدی مثل Heat Burst باعث شده تا مبارزات سرعت و خشونت بیشتری هم به خود بگیرند. به این موارد بخش آنلاین محبوب و جذاب را هم اضافه کنید تا خیال‌تان از بابت یک تجربه طولانی مدت جذاب راحت شود. فراموش هم نکنید که Tekken 8 با موتور Unreal Engine 5 ساخته شده و از این نظر یکی از بهترین جلوه‌های بصری را در میان عناوین مبارزه‌ای به خودش اختصاص داده است.

The Last of Us Part II Remastered

دروغ چرا، اگر صنعت گیم توانسته همچنان در برابر مشکلات مالی و چالش‌ها دوام بیاورد به خاطر وجود بازی‌های چند نفره و آنلاین بوده است. اما در حقیقت آثار داستانی و تک نفره هستند که ماهیت صنعت گیم را همچنان زنده نگه داشته‌اند. آثاری که می‌توانند حتی برای هالیوود و سریال‌های تلویزیونی خط و نشان بکشد و چه بسا مثل The Last of Us تبدیل به یک منبع اقتباس بی‌نظیر شوند. در این زمینه حداقل سونی روی کاغذ پیشتاز بازار است. آن‌ها کلکسیونی از بازی‌های داستانی و تک نفره معرکه دارند که به تنهایی برای تصاحب کامل بازار کافی به نظر می‌رسند. اما هیچ کدام از این بازی‌ها به اندازه The Last of Us Part II پتانسیل و جذابیت ندارند. بازی که بی‌گمان یکی از برترین عناوین تاریخ صنعت گیم قلمداد می‌شود و با با سبک روایت منحصر به فرد داستانش یکی از عجیب‌ترین ماجراجویی‌های صنعت گیم را به تصویر می‌کشد. دیگر از گیم پلی واقع گرایانه و آن حس ترس و بقا بگذریم که مطمئناً تا سالیان سال نظیرش در دنیای بازی‌‌ها پیدا نخواهد شد. The Last of Us Part II Remastered اما حجت را در حق گیمرهای PS5 تمام می‌کند. مطمئناً تماشای جلوه‌های بصری ارتقایافته از یک دنیای آخرالزمانی آن هم با فریم ریت پایدار برای هر گیمری وسوسه کننده به نظر می‌رسد.

Destiny 2: The Final Shape

Destiny 2 بازی پرهیاهویی بود. به هر حال Bungie پیش از این فرانچایز Halo را خلق کرده بود و حداقل انتظاری که گیمرها داشتند شاهکاری در حد ماجراجویی‌های مستر چیف بود. اما راستش را بخواهید علی رغم این که بازی جز پرهزینه‌ترین عنوان نسل هشتم کنسول‌های گیمینگ قلمداد می‌شد، عرضه چندان موفقیت آمیزی نداشت. اما این تصمیمات باعث نشد تا بانجی دست روی دست بگذارد و سرمایه‌های به بادرفته‌اش را نظاره کند. آن‌ها تصمیم گرفتند بازی خودشان را در قالب یک اثر لایو سرویس به صورت مداوم با بسته‌های الحاقی جذاب و منحصر به فرد بروزرسانی کنند. نتیجه این تلاش‌ها اما تا امروز که به اواسط نسل نهم کنسول‌ها رسیده‌ایم ادامه داشته است. یعنی حالا هفتمین سال است که سازندگان بسته الحاقی جدید را عرضه می‌کنند و از قضا در همین آخری هم باز هم حسابی گل کاشته‌اند. کلیات این بسته الحاقی اما تقریباً همان چیزی است که پیش از این حدس زده بودیم. به عنوان مثال یک subclass جدید با نام Prismatic به بازی اضافه شده که می‌تواند توانایی‌های Light و Dark را با هم ترکیب کرده و به صورت پشت سر هم استفاده کند. طبیعتاً ماموریت‌های جدید و نقشه‌های متنوع‌تری اضافه شده‌اند تا بلکه شاهد یک حسن ختام شایسته تحسین برای Destiny 2 بعد از گذشت این همه سال باشیم.

Dave the Diver

سوشی یک غذای عامه پسند نیست! اما حداقل در دنیای بازی‌ها کاری کرده که همه به واسطه‌اش Dave the Diver را دوست داشته باشند. تمنا داریم که گول ظاهر و پیکسلی بازی را نخورید. شما در وهله اول یک غواص هستید که باید به دل دریا و اعماق آب‌ها بزند تا بلکه با شکار ماهی‌ها و صیدهایش بتواند سرو سوشی در رستوران را بهترین شکل ممکن انجام دهد. البته کلیات بازی در این حد هم ساده و مسخره نیست. وقتی که شما در ابتدای هر روز کاری به دل دریا می‌زنید ممکن است در نگاه اول چند صید ساده داشته باشید که کار رستوران را تا انتهای همان روز راه بیاندازد. اما وقتی که در بازی پیشروی می‌کنید و مشتری‌های متعدد و متنوع بیشتری سر راه‌تان سبز می‌شوند، ناچار هستید که شما هم در صیدهای‌تان تعدد و تنوع بیشتری به خرج دهید. حالا در میان این ماهیگیری ممکن است موجودات مرموز و حتی ناشناخته زیادی سر راه‌تان سبز شوند که متاسفانه اکثرشان هم میلی به رفاقت با شما ندارند. از قضا اکسیژن‌تان هم محدود است و نمی‌توانید یک تور دریاگردی برای خودتان راه بیاندازید. پس اینجا با یک اثر به شدت فکری روبرو هستیم که سعی می‌کند پیچیدگی یک اثر ماجراجویی‌ را گسترش دهد.

Final Fantasy VII Rebirth

Final Fantasy 7، پرهزینه‌ترین بازی کنسول PS1 بود. آن زمان Square Enix اما باکی از هزینه‌ و سرمایه‌گذاری‌های کلان روی این بازی نداشت، چرا که ایده‌ و گیم پلی آن قرار بود دنیای بازی‌های سه بعدی را برای همیشه متحول کند. اتفاقاً همین طور هم شد و بازی توانست صنعت گیم را به قبل و بعد از عرضه خودش تقسیم کند. حالا اما بعد از گذشت این همه سال سازندگان تصمیم گرفته‌اند در بازار ریمیک‌های پر سر و صدای امروزی، Final Fantasy VII را هم مجدداً از نو بسازند. آن هم در قالب یک مجموعه سه گانه! Final Fantasy VII Rebirth در حقیقت دومین قسمت از سه گانه‌ ریمیک فاینال فانتزی 7 است. حقیقتاً شاید Final Fantasy VII Rebirth تنها بازی حال حاضر صنعت گیم باشد که به معنای واقعی کلمه می‌توان آن را یک ریمیک نامید. به هر حال وقتی یک بازی بیش از 50 درصد خط داستانی گذشته را تغییر می‌دهد و در عین حال همچنان آن حس و حال شاهکار خودش را حفظ می‌کند، لیاقت چنین اوصاف و ستایشی را دارد. بازی توانسته با سیستم مبارزات Active-Time (ATB) و محیط سندباکس گسترده‌اش تجربه‌ای نو و متفاوت را خلق کند. در سیستم مبارزه ATB شما می‌توانید بین کاراکترها سریعاً جابه‌جا شوید، بدون آن که گیم پلی حتی از ریتم بیافتد. حالا هر کاراکتر یک سیستم مبارزه و شخصی سازی مختص به خودش را دارد که خودش به تنهایی می‌تواند ساعت‌ها شما را در خود غرق کند.

Metaphor: ReFantazio

Atlus از آن دست سازندگانی است که حتی می‌توان چشم بسته کیفیت بازی‌هایش را تضمین کرد! آن‌ها با خلق Persona ثابت کردند که تا چه اندازه می‌توانند در دنیای آثار نقش آفرینی صاحب سبک و متفاوت ظاهر شوند. Metaphor: ReFantazio به عنوان جدیدترین اثر این استدیو حتی از انتظارات خوشبین‌ترین طرفداران این شرکت هم فراتر می‌رود. بازی در روز اولیه عرضه خودش توانست نزدیک به 1 میلیون نسخه فروش را به ثبت برساند و البته رکورد بیشترین تعداد بازیکن همزمان در بین تمامی آثار Atlus را هم بشکند. بازی با احتساب ماموریت‌های فرعی نزدیک به 100 ساعت تجربه سراسر آدرنالین و هیجان را در سبک JRPG به تصویر می‌کشد. البته که کلیات گیم پلی تا حد بسیار زیادی مشابه سری بازی‌های پرسونا است اما المان‌های جدید و ظرافت‌های انکارنشدنی آن باعث شده تا تجربه‌ای به مراتب جذاب‌تر را به ارمغان بیاورد. سازندگان البته از منظر داستان پردازی و جلوه‌های بصری چند سر و گردن بهتر از آثار قبلی خودشان عمل می‌کنند و اندک ایرادات پیشین را نیز کاملاً برطرف نموده‌اند. تمام این موارد دست در دست هم می‌دهند تا Metaphor: ReFantazio تبدیل به یکی از بهترین بازی‌های سال 2024 و چه بسا نسل نهم کنسول‌های گیمینگ شود.

Astro Bot

بالاخره برای یکبار هم که شده باید با این واقعیت کنار بیاییم که یک اثر برای کسب جایزه بهترین بازی سال نیازی به جلوه‌های بصری پرجزئیات و گیم پلی پیچیده ندارد. گاهی می‌شود در عین سادگی، گیمر را با یک گیم پلی سرگرم کننده میخکوب کرد! Team Asobi با Astro Bot این رسالت را به جا می‌آورد. سونی سال‌هاست که سودای تبدیل صنعت گیم به یک حوزه تعاملی را در سر دارد. آن‌ها برای این کار حتی کنترلر نسل جدیدشان را هم متحول کردند و با المان‌های تعاملی سعی داشتند گیمرها را بیشتر در جریان بازی غرق کنند. اما خب حقیقتاً تمام تلاش‌های‌شان به در بسته می‌خورد. تا این که Team Asobi به عنوان شعبه اصلی بازیسازی این شرکت در کشور ژاپن، تصمیم گرفت این گره کور را با Astro Bot باز کند. کلیات بازی خیلی ساده است؛ شما 6 کهکشان پیش روی خودتان دارید که باید آن‌ها را زیر و رو کنید. بازی اما زمانی ارزش‌ها و جذابیت‌های خودش را نشان می‌دهد که بیش از 150 کاراکتر ربات گونه از کاراکترهای صاحب نام صنعت گیم با تمثیل‌های بامزه و جذاب پیش روی‌تان قرار می‌دهد. حالا شما هستید و کلکسیونی از المان‌های جذاب! از اکشن بگیرید تا پلتفرمینگ و خلاصه هر چیزی که فکرش را بکنید. مطمئناً اگر امسال بنا به رای‌گیری عادلانه هیئت داوران باشد، هیچ گزینه‌ای شایسته‌تر از Astro Bot برای کسب جایزه بهترین بازی سال نمی‌توانیم نام ببریم.

Elden Ring: Shadow of the Erdtree

بعضی آثار آن‌قدر شاهکار و بی‌بدیل هستند که حتی خالقین آن هم نمی‌توانند نمونه آن را دوباره بسازند. لااقل تا پیش از عرضه بسته الحاقی Elden Ring: Shadow of the Erdtree خیلی از گیمرها چنین تصوری را برای الدن رینگ قائل بودند. طوری که حتی میازاکی تاکید داشت این عنوان، کامل‌ترین و بی‌نقص‌ترین بازی است که می‌تواند بسازد! اما Elden Ring: Shadow of the Erdtree ثابت کرد که نابغه‌های چشم بادامی همیشه یک گام جلوتر از انتظار هستند. راستش را بخواهید حتی اگر این DLC بزرگ در قالب یک اثر کاملاً مستقل هم عرضه می‌شد باز هم هیچ ایرادی به آن وارد نبود. چه بسا با فراغ بال می‌توانستیم آن را جز کاندیدهای بهترین بازی سال بدانیم. تمام این موارد به خاطر هوش و استعداد میازاکی و تیم بازیسازی‌اش است. آن‌ها بیش از 40 باس فایت دانه درشت و مثل همیشه جان سخت را در سرزمین سایه گرد هم آوردند. باز هم با همان سبک داستان پردازی مبتنی بر کاوش و از همه مهم‌تر المان‌های جهان باز که حقیقتاً نمونه و نظیرش در صنعت گیم کم پیدا می‌شود. خلاصه آن که همه چیز در این بسته الحاقی مثل یک پازل درست و منطقی کنار هم چیده شده است. حتی جلوه‌های بصری و موسیقی‌های بازی نیز نسبت به بازی اصلی یک ارتقای واضح داشته‌اند.

جمع بندی

تصورش را بکنید؛ سال 2024 برای طرفداران پلی استیشن همه چیز داشت! بازی مبارزه‌ای می‌خواستید؟ Tekken 8 برای شما ساخته شده. DLC جدید و منحصر به فرد می‌خواهید؟ Elden Ring: Shadow of the Erdtree را تجربه کنید. دل‌تان برای یک اثر JRPG جدید لک زده است؟ بهتر از Metaphor: ReFantazio پیدا نخواهید کرد. دیگر بگذریم از آثار جدید و شاهکاری مثل Astro Bot که شاید تا انتهای نسل نهم هم نتوان یک اثر خلاقانه مشابه آن را پیدا کرد. خلاصه آن که این روزها صنعت گیم روزهای خوب و خوشی ندارد و برهه‌های زمانی مثل 2024 با این حجم از بازی‌های معرکه و جذاب می‌تواند نعمت بزرگی برای نجات دادن آن از مشکلات و معضلات باشد. در این مطلب نگاهی به 10 بازی برتر PS5 براساس نمرات متاکریتیک انداختیم. عناوینی که تجربه‌ی‌شان برای دارندگان این پلتفرم از نان شب هم واجب‌تر است.