ما همهیمان بچه درس نخوانهای ته کلاس بودیم. از آنهایی که اتفاقاً سرشان تو لاک خودشان نبود و بساط بذله گویی و شوخیهای مکررشان هیچ وقت ته نمیکشید. از نمره خوب که بدمان نمیآمد، اما از نمره بد به ستوه نمیآمدیم و آن را جز همان مشیتهای الهی تغییرناپذیر قلمداد میکردیم. نه در قید و بند گذشته بودیم و نه حتی برای آیندهی احتمالاً سخت و پرمشقتمان سوگواری میکردیم. شاید درس و مشقمان چندان به راه نبود، اما هر کداممان جرعهای از یک هنر یا توانایی را نوشیده بودیم. یکی شاعر بود و دیگری ورزشکار، یکی نقاشیهایش زبانزد بود و دیگری در کار فنی حرف نداشت. این وسطها یکی بود که همیشه سوگلی کلاسمان بود. البته از آن دست سوگلیهایی که جایگاهشان حاصل تملق و چرب زبانی نبود. کسی که اگر از آسمان سنگ میبارید یا سرماخوردگی ریههایش را کوفته می کرد باز هم راه خودش را می رفت. باز هم نمرهاش یک سر و گردن بالاتر از همه بود و جایگاهش همیشه دست نیافتنیتر به نظر میرسید. کسی که همیشه زنگ ورزش توی تیم کشیها گزینه اول همه بود و حتی کاردستیهایش هم هر کدام یک اثر هنری معرکه به شمار میرفت. در نهایت ما میماندیم و تشویقهای خالصانه آخر ترم بابت دستاوردهایی که این شخص فارغ از محدودیتهایش به آن میرسید. حالا که بزرگتر شدهایم (البته اگر شده باشیم!) هنوز هم چنین افرادی را در جای جای زندگیمان را میبینیم. کسانی که زاده شدهاند تا یک سر و گردن بالاتر از همه باشند. در صنعت گیم هم راکستار (Rockstar) همان شاگرد ممتاز و همه فن حریف کلاسمان است؛ همان قدر دست نیافتنی و جاودانه!
میگویند عدو شود سبب خیر! راکستار اصلاً آن اوایل فکر یک بازی جاه طلبانهای مثل GTA به ذهنش خطور نکرده بود. آنها هم مثل هر بازیساز دیگری بازی دو بعدی ساده خودشان را میساختند. عنوانی با نام Race’n’Chas که صرفاً یک اثر تعقیب و گریز پلیسی در دل خیابانها بود. تا این که یک روز، باگی (شما بخوانید معجزه!) از آسمان روی سر بازی نازل شد. جایی که پلیسها به طرز عجیبی رفتار تهاجمیتری در قبال برخورد با ماشین سواران و خاطیان خیابان داشتند. سم هاوزر و جیمی کینگ به عنوان متولیان آن زمان راکستار به جای سرزنش اعضای تیمشان برای چنین باگ عجیبی، بزرگترین تصمیم تاریخ صنعت گیم را گرفتند. سم اعتقاد داشت که آنها میتوانند با چنین رویکردی یک اثر جهان باز جدید بسازند که در آن هرج و مرج حرف اول را میزند. ماحصل این تصمیم و ریسک خلق یک فرانچایز خارق العاده با نام GTA شد. بازی که حالا به عنوان محبوبترین اثر تاریخ صنعت گیم بر صندلی پادشاهی بازیهای ویدئویی تکیه داده است و خیال کوتاه آمدن هم ندارد. آنچنان که از همین حالا مردم برای تجربه ششمین نسخه از این سری سر از پا نمیشناسند و مطمئناً روزی صفهای طویلشان را نمیتوان از کف خیابان جمع کرد. در هر حال راکستار فقط در GTA خلاصه نمیشود. آنها بازیهای معرکه دیگری مثل Bully، GTA، Table Tennis، Manhunt، L.A. Noire، Red Dead، Midnight Club و Max Payne را در کارنامهی درخشان خودشان دارند. در این مطلب اما قصد داریم نگاهی به بازیهای کنسل شده راکستار بندازیم. عناوینی که حالا به هر دلیلی پروژه ساختشان راه به جایی نبرد و چیزی جز یک یاد یا خاطره از آنها باقی نماند. برای مشاهده ادامه مطلب با وب سایت تک سیرو همراه باشید.
Bully 2
سال 2006 بود که راکستار با یک اثر متفاوت با نام Bully به تیتر یک رسانهها مبدل شد. بازی که مطمئناً یکی تحسین شدهترین عناوین PS2 به شمار میرود و به واسطه داستان پردازی جذاب و خاصش توانست برای نوجوانان و جوانان تجربه معرکهای را رقم بزند. این بار خبری از آشوب در دل San Andreas یا Vice City نبود، در عوض شاهد داستان یک دانش آموز بیش فعال با نام جیمی هاپیکنز در یک محیط مدرسه محور و خاص بودیم. آن زمان Bully به دلیل گیمپلی سرگرمکننده، شخصیتهای بهیادماندنی و طنز خاص خود، مورد تحسین قرار گرفت و اتفاقاً فروش موفقی را تجربه کرد. آنچنان که خیلیها اعتقاد دارند یکی از بهترین بازیهای راکستار بعد از سری عناوین GTA و Red Dead محسوب میشود. در طول سالهای بعد اما زمزمههایی از توسعه نسخه بعدی بازی به گوش میرسید. توسعهدهندگان سابق راکاستار از طریق افشاگریها، مصاحبهها و رزومههای منتشرشده تأیید کردهاند که دنبالهی مورد انتظار بازی Bully در دست ساخت بوده است. این نسخه قرار بود ویژگیهای نوآورانهای داشته باشد که آن را به عنوانی فراتر از زمان خودش تبدیل میکرد. بر اساس گزارشی از GameInformer، برخی از این مکانیکها شامل سیستم افتخار بود که بعدها در Red Dead Redemption پیادهسازی شد؛ به این صورت که NPCها اعمال جیمی هاپکینز را برای مدت طولانی به خاطر میسپردند. همچنین، دنیای بازی بسیار گستردهتر طراحی شده بود و طبق افشاگریها، تمام ساختمانها قابل ورود بودند یا حتی شیشهها در صورت برخورد تیروکمان خرد میشدند. در هر صورت، روند توسعهی Bully 2 بین سالهای 2010 تا 2013 متوقف شد. گزارشها نشان میدهند که توسعهدهندگان به پروژههای Red Dead Redemption و Max Payne 3 اضافه شده و مابقی هم از جمعشان جدا شدند.
Agent
بدون شک Agent منحوسترین بازی تاریخ صنعت گیم به حساب میآید. بازی که در سال 2009 به عنوان یک اثر در ژانر مخفیکاری و جاسوسی آن هم به صورت انحصاری برای کنسول PS3 معرفی شد. Rockstar North، وظیفه تولید این بازی را برعهده داشت. اما بخت و اقبال هرگز روی خوشی به این عنوان نشان داد. تصورش را بکنید، تعدادی از اعضای ارشد توسعه این بازی بیش از چند ماه در کشور مصر به بهانه جاسوسی و عکس برداری از بناهای تاریخی و ویژه این کشور زندانی شده بودند. شاید اگر رایزنیهای راکستار و قدرت بالای این شرکت نمیبود، اعضای تیم باید فاتحهشان را در همان کشور مصر میخواندند. به جز این مورد اطلاعات خیلی خاصی از بازی منتشر نشده است. Obbe Vermeij، مدیر فنی سابق Rockstar Games در یک پست در فضای مجازی تاکید کرد که توسعه بازی آن طور که آنها میخواستند پیش نمیرفته است. با این که بازی در چندین کشور روایت میشود آنها هرگز نتوانستند به یک انسجام کلی در طراحی بازی برسند. اما در هر صورت منابع خبری تاکید کردهاند که سم هاوزر اصرار زیادی روی توسعه این بازی داشت و حتی تیم توسعه دهنده را مجبور کرد خیلی زود، یک نسخه اولیه از بازی را به وی برای بررسی اولیه تحویل دهند. نسخهای که به گواه بازیسازان سابق راکستار چندین گام جلوتر از بازیهای آن زمان بود. میگویند که بسیاری از ویژگیهای این بازی مثل تعقیب و گریزها و طراحی مراحل در نهایت به بازیهای بعدی راکستار منتقل شدند. در حال حاضر تنها چیزی که میدانیم این است که بازی تا سال 2018 هم همچنان پروسه ساختش به طور کامل متوقف نشده بود اما در نهایت راکستار تصمیم گرفت این دندان لق کرم خورده را یک بار برای همیشه دور بیاندازد و به همان فرانچایز محبوبش یعنی GTA رسیدگی کند.
We Are The Mods
راکستار در سال 2005 به طرز عجیبی همهیمان را غافلگیر کرد. یعنی جایی به صورت رسمی اعلام شد Rockstar Toronto قصد دارد یک بازی در سبک Beat ’em up بسازد. این بازی در حقیقت دنبالهای معنوی برای فیلم محبوب و جذاب آن زمان The Warriors به شمار میرفت و با اسم رمز We Are The Mods در دست ساخت بود. آن طور هم که منابع خبری گفتهاند، داستان سرایان بازی قصد داشتند درگیریهای بین گروههای Mods و Rockers در دهه 60 میلادی و در دل خیابانهای انگلستان را روایت کنند. گیمپلی بازی بر مبارزات تنبهتن خشن و تاکتیکی تمرکز داشت. بازیکنان میتوانستند با استفاده از مشت و لگد، حرکات ترکیبی و حتی سلاحهای محیطی، با دشمنان مبارزه کنند. حتی گفته شد که گیمر میتوانست اعضای تیمش را فرماندهی کند و با آنها یک تاکتیک حمله برای سرقت از مغازهها یا حمله به گروههای دیگر بچیند. علاوه بر این، بخش چندنفرهی Co-op برای بازی دونفره هم گنجانده شده بود که در آن بازیکنان میتوانستند چه به صورت Split Screen و چه در قالب تجربه آنلاین با دوستانشان مراحل را به اتمام برسانند. اما ظاهراً در میانههای ساخت بازی، از دفتر مرکزی راکستار دستور داده شد تا اعضای تیم به جای توسعه بازی روی PS2، تمام تمرکزشان را روی عرضه این محصول برای Xbox 360 بگذارند. تصمیمی که برای اعضای سازنده بازی گران تمام شد و به خاطر معماری متفاوت این کنسول صدمات جبران ناپذیری به ادامه توسعه بازی زد. از طرفی خود سم هاوزر هم اعتقاد داشت علی رغم تفاوتهای بازی با سری GTA، همچنان این عنوان زیر سایه دیگر بازی راکستار قرار گرفته و نمیتواند به موفقیتهای تصور شده برسد. در نهایت این بازی هم توسط راکستار برای همیشه کنار گذاشته شد.
Spec Ops
میدانم؛ احتمالاً الان سمتتان به سمت و سوی Spec Ops: The Line معطوف شده است. عنوانی که مطمئناً یکی از خارق العادهترین داستان پردازیهای تاریخ صنعت گیم را به نام خودش زده است و از قضا جز محبوبترین عناوین تیراندازی سوم شخص صنعت گیم هم به حساب میآید. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید Rockstar Vancouver قرار بود یک نسخه تک نفره از این سری را برای کنسول PS2 بسازد. آن زمان سونی حسابی تاکید داشت که با همکاری سونی و Take Two بتواند یک بازی تیراندازی سوم شخص بسازد. خصوصاً این که نام راکستار پشت این عنوان بود و خودش میتوانست موفقیت تجاری آن را تضمین کند. از همه مهمتر هدف از ساخت این بازی توسعه یک اثر داستانی سیاسی و تاریک بود که اتفاقاً با استقبال تیم نویسندگان راکستار در آن زمان خصوصاً دن هاوزر همراه شده بود. اطلاعات بهدست آمده نشان میدهند که Josh Homme، خواننده گروه Queens of the Stone Age، به همراه Alain Johannes، بیسیست گروه، مسئول نوشتن موسیقی متن بازی بودند. این بدان معناست که تقریباً تمام سناریوی بازی و حتی بخش قابل توجهی از گیم پلی آن هم ساخته شده بود. متأسفانه بازی یک سال بعد از شروع ساختش در سال 2004 به دلیل دلایل نامشخص لغو شد. ظاهراً علاقه شدید سم هاوزر به بازی Bully باعث شد تا استدیوی Rockstar Vancouver تمرکزش را روی این عنوان بگذارد. پس از این بازی بود که عنوان بعدی از سری Spec Ops یعنی Spec Ops: The Line توسط Yager Development در سال 2012 منتشر شد.
DLC داستانی GTA V
راکستار با GTA IV حسابی بد عادتمان کرد. با وجود این که بازی به معنای واقعی کلمه تمام و کمال بود، سم و دن هاوزر تصمیم گرفتند دو بسته الحاقی داستانی با نامهای The Lost and the Damned و The Ballad of Gay Tony را برای بازی عرضه کنند. آن زمان بازیهای آنلاین آن قدر در جای جای صنعت گیم رخنه نکرده بودند و هر شرکتی خصوصاً راکستار تمرکزش را حول محور تجربه تک نفره گذاشته بود. اما GTA V هرگز از چنین قاعدهای پیروی نمیکرد. گرچه راکستار در همان اولین روز عرضه بازی جی تی ای 5 به صورت رسمی خبر از ساخت یک DLC داستانی برای بازی را داد، اما سکوت خبری این شرکت در سالهای پس از عرضه باعث شد تا شایعات کنسل شدن این پروژه رنگ و بوی واقعیت به خودش بگیرد. دلیلش هم واضح بود، آن قدر تیم سازنده با GTA Online پول و ثروت به جیب زده بود که ساخت یک DLC داستانی با سود نه چندان وسوسه کننده، احمقانه به نظر میرسید. در ابتدا، محتوای داستانی جدید GTA 5 طی یک پست خبری از طرف Rockstar Newswire در دسامبر 2013 معرفی شد. حتی این پست خبری از عرضه بازی در سال 2014 خبر داد. اما این آخرین خبری بود که از بسته الحاقی GTA V شنیدیم. گرچه بعدها نقل قولهای متعددی از سازندههای بازی منتشر شد که دلایل این تصمیم را تا حدود زیادی مشخص کرد. همانطور که پیش از این هم گفتیم، دن هاوزر به عنوان سرپرست تیم نویسندگان تمایل داشت که این بسته الحاقی داستانی به صورت بروزرسانیهای متعدد برای GTA Onilne عرضه شوند. اتفاقاً چنین موردی هم رقم خورد؛ به عنوان مثال در به روزرسانی The Contract ما شاهد یک قسمت داستانی جدید از شخصیت فرانکلین بودیم یا این که در آپدیت The Last Dose رواشناس مایکل در قالب یک تبهکار شناخته شده حضور داشت. چنین چیزی البته به مذاق گیمرها خوش نیامد. تا این که راکستار خودش رسماً در اطلاعیهای تاکید کرد آنها هنوز هم محتوای داستانی و تک نفره را در اولویت خودشان قرار دادهاند. حتی کار به جایی رسید که لیکرهای معتبر راکستار از عرضه چندین بسته الحاقی داستانی بزرگ برای بازی بعدی راکستار یعنی GTA 6 خبر دادند.
Z
Obbe Vermeij (از اعضای سابق راکستار) حکم جعبه سیاه این شرکت را دارد. گرچه راکستار بارها به وی بابت افشاگری رازهای این شرکت اخطار داده اما او همچنان فارغ از هر گونه تهدید جزئیات بازیهای در دست ساخت این شرکت را فاش میکند. Obbe Vermeij در همان پستی که مفصل درباره دلایل کنسل شدن بازی Agent صحبت کرده بود، از یک عنوان زامبی محور متفاوت هم پرده برداشت. ظاهراً بعد از موفقیتهای باورنکردنی GTA: Vice City تیم Rockstar North اعتماد به نفس بالایی گرفته بود. آنها در ملاقات با سم هاوزر و دیگر مدیران راکستار پیشنهاد ساخت یک اثر زامبی با نام Z دادند. در ابتدا هیئت مدیره چندان با این پیشنهاد مخالفت نکردند، اما موفقیتهای چشمگیرتر GTA: San Andreas باعث شد تا همه برای ساخت این عنوان وسوسه شوند. اما به هر حال نگرانیهای زیادی برای این بازی وجود داشت. راکستار نمیخواست به فرمول برنده خودش یعنی GTA دست بزند و ریسک خاصی مرتکب شود. با این حال اعضای تیم توسعه دهنده تاکید کردند که میخواهند با همان کدهای GTA: Vice City این بازی را بسازند اما با این تفاوت که در یک اسکاتلندی مه آلود و طوفانی روایت میشود. Z قرار بود بسیاری از ایدههایی که بعدها در بازیهای زامبیمحور دیگر دیده شد را در خود جای دهد، مثلاً شما میتوانستید با مکانیکهای مشابه بازیهایی مثل DayZ و Days Gone برای پیدا کردن سوخت و کنترل وسایل نقلیه به دل زامبیها بزنید. در نهایت اما راکستار برای ادامه توسعه بازی چراغ سبز نشان نداد. منابع خبری گفتهاند که تسترهای راکستار بازی را افسرده کننده و حوصله سربر قلمداد کردند. به قدری که نمیتوانستند تجربه طولانی مدت از آن را داشته باشند. این مورد دقیقاً برخلاف آن چیزی بود که راکستار در GTA: Vice City توانسته بود به آن دست پیدا کند. در هر صورت Rockstar بعدها با بسته الحاقی Undead Nightmare برای Red Dead Redemption به دنیای زامبیها برگشت و اتفاقاً عملکرد خیرهکنندهای هم از خودش نشان داد.
سخن پایانی
بازیهای کنسلشده راکاستار همیشه بخشی از تاریخ پنهان این استودیو بودهاند؛ پروژههایی که هرکدام میتوانستند به آثاری منحصر به فرد و نوآورانه تبدیل شوند. از ایدههای جاهطلبانهای همچون Agent و Z گرفته تا بازیهای وسوسه کنندهای مثل Bully 2 و We Are The Mods! راستش را بخواهید هر چه قدر هم که تحلیل و تفسیر کنیم نمیتوانیم دلیل قطعی برای کنسل شدن ساخت این بازیها بگوییم. اما مطمئناً یک شرکت جاه طلبانهای مثل راکستار که هرگز به کمتر از شاهکار قانع نبوده است، سیاستهای سختگیرانهای در قبال توسعه بازیهایش داشته است. حالا هر چه قدر هم که ایدهها خارق العاده باشند، باز هم تا زمانی که تجربه نهایی به حد مطلوبش نرسد، ارزش و اعتبار خاصی ندارد. از شما چه پنهان موفقیتهای چشمگیر چند بازی اخیر راکستار مثل GTA، Red Dead Rdemption و حتی Max Payne باعث شد تا راکستار دست به عصاتر رفتار کند. به هر حال صنعت گیم هم برای بازیسازان یک کاسبی پررونق به حساب میآید. مطمئناً هم یک کاسب ماهر، یک گزینه نقد و پرسود مثل GTA V را برای نسیههایی مثل Agent و Bully 2 رها نمیکند. خصوصاً این که در چند سال اخیر روند کاری این استدیو به کل متحول شده! یعنی تمام استدیوهای زیرمجموعه این شرکت به صورت همزمان روی یک بازی کار میکنند و برخلاف دورههای گذشته خبری از ساخت بازی توسط چند استدیو به صورت مستقل نیست.