بازی Toki نسخه Retrollector Edition برای Nintendo Switch

این روزها مفهوم بازسازی بازی‌ های قدیمی جان دوباره‌ای گرفته است و به همین خاطر هم بسیاری از بازیسازها بیش از آن که به فکر خلق یک اثر جدید باشند، ترجیح می‌ دهند عناوین خاطره‌انگیز و جذاب گذشته را با شکل و شمایل نسل جدید به بازار عرضه کنند. این تصمیم از آن‌جایی منطقی به نظر می‌رسد که در ویترین فروشگاه‌ها نیز استقبال بسیار خوبی نسبت به این بازسازی‌ها صورت می‌ گیرد. خصوصاً حالا که نسل جدید کنسول‌ها نیز در بازار می‌درخشند، از نظر سخت افزاری نیز محدودیت‌ خاصی پیش روی توسعه دهندگان نیست. یکی از همین عناوین بازسازی شده، بازی نوستالژیک و بسیار اعتیادآور Toki برای Nintendo Switch است. عنوانی که در سرزمین شرق با اسم Juju Densetsu شناخته می‌شود و از قضا در آنجا با محبوبیت دوچندانی هم روبروست. تقریباً سه دهه از انتشار اولین نسخه از این بازی می‌گذرد. اوج هنرنمایی‌های Toki و محبوبیتش به واسطه جذابیت‌های فوق العاده‌اش بر روی کنسول سگا بود. جایی که توانست سطح بازی‌های Side-Scroller را چند پله ارتقا دهد و با گیم پلی دو بعدی و حتی اکشنش، ساعت‌ها گیمر را پای کنسول قدیمی مخیکوب کند.  حالا نسخه بازسازی شده و تحسین برانگیز این عنوان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. برای بررسی بازی Toki با وب سایت تک سیرو همراه باشید.

داستانی که Toki روایت می‌ کند در عین سادگی، جذاب و درگیر کننده است. بازی روایتگر زندگی یک میمون جنگلی به نام Toki است که همراه با معشوقه‌اش به نام Miho در دریاهای جنوبی (South Seas) زندگی می‌کند. اما کام زندگی آن‌ها زمانی تلخ می‌شود که یک جادوگر به نام Vookimeldo معشوقه Toki را به اسارت می‌گیرد. توکی حالا باید برای نجات جان Miho دل به دریا بزند تا بتواند زندگی‌اش را به حالت زیبا و بی دغدغه‌ قبلش برگرداند. اما داستان زمانی جذاب می‌شود که Vookimeldo با یک جادوی خاصی تمام انسان‌های جزیره را به حیوانات درنده وحشی تبدیل می‌کند. حتی سایر حیوانات نیز خوی وحشیانه به خود می‌گیرند. توکی اما از این جادو در امان می‌ماند و حتی قابلیت‌های جدید فانتزی‌وار پیدا می‌کند. روایتی که داستان بازی ارائه می‌دهد بر پایه غافلگیری‌ها و چالش‌های پیش روی توکی است. در انواع و اقسام لوکیشن‌های موجود در South Seas گونه‌های خاصی از حیوانات وحشی آماده نبرد با توکی هستند تا بلکه از ورود او به مقر فرمانروایی Vookimeldo جلوگیری کنند. خلاصه آن Toki که علی رغم ساختار داستانی ساده‌ای که دارد، روایت عاشقانه زندگی یک میمون ماجراجو در نوع خودش جالب به نظر می‌رسد. 

بیشترین محبوبیت Toki برای Nintendo Switch به واسطه گیم پلی بسیار اعتیادآور آن است که صدالبته نقش چشمگیری در انقلاب بازی‌های Side-Scroller دو بعدی داشت. همانطور که می‌دانید نقش اصلی این بازی را یک میمون ایفا خواهد کرد و طبیعتاً اصلی‌ترین مکانیسم آن حالت پلتفرمینگ بازی است. توکی مثل نسخه‌های قدیمی تارزان از روی درختان پرش کند و بین شاخه‌های آن جابه جا شود. نکته جالب این جاست که همین پرش‌ها و عبورها نسبت به نسخه اولیه بازی کاملاً دگرگون شده و می‌توان گفت از نو طراحی شده‌ است تا بلکه با سلیقه‌ گیمرهای امروزی نیز سازگاری داشته باشد.

گیم پلی Toki حتی از نظر اکشن نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. به طور کلی دو مکانیسم برای نبرد با دشمنان طراحی شده است. در حالت اول شما باید مستقیماً به نبرد با دشمنان بروید. یعنی درست مثل شخصیت ماریو روی سر آن‌ها بپرید. البته این مکانیسم ریسک‌های زیادی را به همراه دارد. چرا که تنوع و حجم دشمنان زیادی در بازی وجود دارد که از قضا بسیاری از آن‌ها در برابر پرش‌های سنگین Toki آنچنان آسیب پذیر نیستند. برای همین احتمالاً از حالت دوم نبرد که مبارزه از راه دور است، استفاده خواهید کرد. جایی که Toki می‌تواند با پرتاب اشیا از خجالت دشمنانش در بیاید. به جرئت می‌توان گفت این قسمت از بازی، جذاب‌ترین و اعتیادآورترین قسمت از بازی است. چرا که تنوع بسیار زیاد دشمنان در کنار آسیب پذیری آن‌ها نسبت به پرتاب اشیا آن‌قدر جذاب طراحی شده است که چه گیمر نسل قدیمی و چه نسل جدید را ساعت‌ها در خود غرق می‌کند. ناگفته نماند در طول هر مرحله با باس فایت‌هایی روبرو خواهید بود که میزان سختی بازی را چند درجه ارتقا می‌دهند. خصوصاً آن که از نظر تاکتیک نبرد کاملاً متفاوت هستند و باید برای هر کدام تاکتیک خاصی اتخاذ کنید.

حتی همان نسخه 30 سال پیش Toki برای Nintendo Switch نیز از نظر بصری یکی از بهترین‌های آن زمان حساب می‌شد. سازندگان به خوبی اهمیت طراحی هنری بازی را درک کرده‌اند و تک تک محیط‌های بازی را درست مانند یک تابلوی نقاشی به تصویر کشیده‌اند. کمتر بازی دو بعدی را می‌توان پیدا کرد که تا این حد به جزئیات بصری محیط اهمیت بدهد. طراحی کارتون مانند و بی‌نظیر درختان، کوه‌ها و حتی دشمنان آن‌قدر جذاب است که شاید مثل ما برای مدت کوتاهی بی‌خیال تکان دادن شخصیت اصلی بازی بشوید و فقط و فقط به جذابیت‌های هنری و محیط بازی نگاه کنید.