نقد و بررسی بازی Life Is Strange: True Colors

یکی از عناوین بازی که شاید برای شما هم به عنوان یک گیمر جذاب باشد، بازی Life Is Strange: True Colors است که در واقع تلاشی از سوی کمپانی سازنده برای بازگشت به روزهای باشکوه گذشته است. در واقع یک بازی بسیار با کیفیت در ژانر جنایی شناخته می شود که با استقبال زیادی همراه بوده و ما در این پست قصد داریم به بررسی بیشتر این بازی بپردازیم.

هفته سوم شهریور ماه بود که بازی Life Is Strange: True Colors معرفی شد و در واقع شرکت دونت ناد که به عنوان سازنده قسمت دوم بازی شناخته می شد، دیگر وظیفه توسعه بازی برای قسمت های جدید را نداشته و در واقع تیم دک ناین به عنوان شرکت ادامه دهنده این سری شناخته می شود. این مسئله احساس می شود به دلیل عدم موفقیت این شرکت در ساخت قسمت دوم Life is Strange توسط دونت ناد بوده و همچنین عملکرد ضعیف دوباره این شرکت در ساخت قسمت Twin Mirror باعث شد که این وظیفه ساخت این بازی به عهده شرکت Deck Nine سپرده شود. همین مسئله باعث شده است تا محبوبیت این بازی بسیار زیاد شود. ما در ادامه با شما همراه خواهیم بود تا به نقد و بررسی تخصصی تر این بازی بپردازیم.

داستان بازی Life Is Strange: True Colors چیست؟

زمانی که شما وارد بازی می شوید، داستان بازی روایتگر زندگی دختری به نام الکساندرا چن است. چالش الکساندرا در زندگی، عدم وجود والدین و در نتیجه آن عدم امکان کنترل کردن قدرت خاصی است که به صورت مادرزادی دارد. وی در سال های درازی در یک یتیم خانه زندگی کرده است و توانایی خاص وی، امکان دریافت احساسات از افراد دیگر است. در واقع اگر کسی در مقابل الکساندرا احساس غم، شادی، ترس، خشم و عصبانیت داشته باشد، می تواند احساس خود را به الکساندرا منتقل کند. برای مثال در صورتی که یک دعوای شدید جلوی چشمان این دختر روی دهد، ممکن است به دلیل دریافت تمامی احساس خشمی که در جلوی چشمان وی روی داده است، باعث بروز آسیب به خود وی یا دیگران شود.

با توجه به این مسئله، الکساندرا از یتیم خانه خارج شده و به دنیای بیرون می رود. در ابتدای راه وارد شهر Heaven Springs شده و با برادرش گابریل ملاقات می کند. در این ملاقات به محل زندگی گابریل، جد، استف، ایتان و مک زندگی می کند که در محلی دور افتاده از سایر مردم در حال زندگی است. زندگی در ابتدای راه برای وی بسیار خوشایند است ولی نباید از یاد برد که در ادامه داستان بازی Life Is Strange: True Colors متوجه می شوید که الکساندرا وارد یک ماجرای دراماتیک می شود.

در واقع می توان گفت که داستان بازی بسیار جذاب است و همین مسئله باعث می شود تا بسیاری از افراد علاقمند به ادامه دادن این بازی باشند. نباید از یاد برد که بازی در سبک درام و ماجراجویی طراحی و ساخته شده است و شدیدا به دلیل داستان جذابی که دارد توصیه می شود که گیمر ها و پلیر ها آن را تجربه کنند. قصه خوب این بازی قطعا برای شما جذاب خواهد بود.

به طور کلی می توان گفت که همانطور که از سری بازی های Life is Strange انتظار می رود، قصه بازی بسیار جذاب است و برای شما بسیار با کیفیت خواهد بود. همچنین مولفه هایی که در بازی استفاده شده است، همگی شما را درگیر خواهد کرد. در کنار این مسئله نباید از یاد برد که شخصیت های تعریف شده در این بازی بسیار جذاب هستند و همین مسئله باعث می شود تا بسیاری از گیمر ها با این بازی ارتباط خوبی برقرار کنند.

همه چیز در داستان به صورت کاملا در چارچوب ادامه پیدا می کند و مشخص کننده آن است که نویسنده داستان، کاملا در خصوص این بازی فکر کرده است و همه چیز یک داستان کاملا خوب را دارد. با توجه به توضیحات بیان شده، اگر بخواهیم در مورد داستان بازی اطلاعات بیشتری را در اختیار شما قرار دهیم، ممکن است داستان بازی اسپویل شود. اما در نهایت اگر بخواهیم در خصوص داستان بازی سخن نهایی را بگوییم باید بگوییم که شخصیت پردازی در بازی Life Is Strange: True Colors به خصوص برای الکس و سایر شخصیت های مکمل بازی همچون رایان، استف و جد بسیار جذاب است و به خوبی انجام شده است و قطعا شما می توانید با کاراکتر ها ارتباط خوبی را برقرار کنیم.

بررسی گیم پلی بازی Life Is Strange: True Colors

به طور کلی می توان گفت که گیم پلی بازی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های بررسی به شمار می رود و برای بسیاری از تیم های فعال در حوزه بازی سازی به عنوان یک چالش به شمار می رود. برای مثال تیم بازی سازی باید بتواند معما ها را به خوبی وارد گیم پلی بازی کند و همچنین گیم پلی باید به گونه ای باشد که برای گیمر حوصله سر بر نشود و در واقع مانند یک فیلم خطی نباشد و گیمر را به خود درگیر کند. با توجه به توضیحات بیان شده باید گفت که بازی Life Is Strange: True Colors در خصوص گیم پلی تا حدودی موفق و البته در برخی از مواقع ناموفق بوده است. بازی در واقع بسیار شبیه به یک فیلم تعاملی است ولی باز هم گیم پلی در وضعیت خوبی قرار دارد.

اگر بخواهیم به مشکلات گیم پلی بازی Life Is Strange: True Colors بپردازیم باید بگوییم که دیالوگ ها تقریبا تنها راهی است که شما سرگرم شوید و در کنار این مسئله باید گفت که جای خالی چالش های بازی می تواند بسیار احساس شود و همین مسئله باعث می شود که شما احساس خستگی از گیم پلی بازی شوید. البته نباید از یاد برد که معمای خاصی هم در گیم پلی وجود نخواهد داشت و تمامی این مسائل باعث می شود که گیم پلی بسیار جذابی را نتوانیم از بازی Life Is Strange: True Colors انتظار داشته باشیم.

اگر بخواهیم گیم پلی بازی را برای شما توضیح دهیم، باید بگوییم که همه چیز به قدم زدن در محیط های محدود و تعامل با وسایلی که دور و بر شما هستند و در نقشه بازی نیز وجود دارند خلاصه می شود و الکساندرا در مورد این وسایل توضیحاتی را در اختیار شما قرار می دهد. هیچ معمایی در بازی وجود ندارد ولی قصه بازی تا حدی این موضوع را پوشش می دهد و به گونه ای روند خطی و داستانی بازی پیش می رود که در نهایت بازی ارزش یک بار امتحان کردن را خواهد داشت. حتی برای بسیاری از گیمر ها، با توجه به داستانی که در بازی بیان می شود، بازی Life Is Strange: True Colors ارزش چندین بار از ابتدا بازی کردن را خواهد داشت. در کنار این مسئله نباید از یاد برد که روال بازی بسیار جذاب است و ماهیت کلی بازی آن است که داستان به کندی پیش برود.

اما این مشکل گیم پلی باعث شده است که تیم سازنده بازی تصمیم بگیرد در چپتر شماره سه بازی که به نام Monster of Mortal شناخته می شود، تغییراتی را در گیم پلی بازی ایجاد کند و همین مسئله باعث می شود که این بازی دوباره روند متفاوتی را در پیش بگیرد و برای جذب بیشتر کاربران بسیار مناسب خواهد بود. اما دوباره از چپترهای بعدی شاهد یک روند یکنواخت هستیم که همین مسئله باعث می شود تا بازی افت پیدا کند. اگر بخواهیم بهترین مسئله موجود در بازی را بیان کنیم، نباید از دیالوگ های بیان شده صرف نظر کنیم و همچنین باید بگوییم که گیمر بعد از چند چپتر بازی کردن، به کلی با روند یکنواخت بازی آشنا خواهد شد.

در سال گذشته دونت ناد که مسئولیت ساخت Tell Me Why را در سری LIS را بر عهده داشت، به خوبی از معماها در گیم پلی استفاده کرد و در نهایت جذابیت بازی بدون اغراق چندین برابر شده بود. این در حالی است که اگر باز هم به گذشته باز گردیم و سری True Colors را بررسی کنیم، باز هم مانند بازی Life Is Strange: True Colors به یک گیم پلی یکنواخت خطی و بدون معما و با چالش های بسیار کم برخورد می کنیم. در واقع به نظر می رسد که شرکت سازنده بازی بیشتر به دنبال ساخت یک فیلم تعاملی بوده است و بازی حال حاضر این شرکت را نمی توان به معنای واقعی کلمه یک بازی کامپیوتری دانست.

زمانی که از گیم پلی صحبت می شود، گیمر انتظار دارد که چالش بر سر راه داشته باشد، استدلال و استنتاج کند و در نهایت با هوش خود بازی را به سرانجام برساند که این مسئله در بازی Life Is Strange: True Colors به خوبی دیده نمی شود و شما همواره باید وظایفی را انجام دهید که از پیش به شما دستور داده شده است. اما باز هم نباید از یاد برد که قصه بازی در انتها بسیار جذاب می شود. در نهایت نیز در خصوص گیم پلی بازی Life Is Strange: True Colors باید گفت که اصولا به دلیل عدم استفاده از چالش ها و یک روند یکنواخت فیلم مانند باعث می شود که بازی آن طور که باید لذت بخش از دید پلیر نباشد.

بررسی جلوه های بصری و صوتی بازی Life Is Strange: True Colors

از دیگر قسمت های بسیار مهمی که در خصوص بازی های کامپیوتری باید بررسی شود را می توان جلوه های بصری و صوتی دانست. با بررسی بازی Life Is Strange: True Colors به این نتیجه می رسید که این بازی از این لحاظ حرف های زیادی برای گفتن دارد ولی از لحاظ نرخ فریم موجود در بازی، ایراد هایی وجود دارد که البته قابل چشم پوشی است. همچنین بخش فنی که در این بازی بیشتر به چشم می آید، استفاده از انیمیشن های بهبود داده شده صورت ها برای شخصیت های بازی نسبت به سری های قدیمی بازی به شمار می رود.

جلوه های دیداری در این بازی بسیار واقع گرایانه ترسیم می شود و همین مسئله باعث می شود که بازی Life Is Strange: True Colors نسبت به نسخه های قدیمی LIS یعنی Twin Mirror و Tell Me Why به عنوان یکی از جذاب ترین گزینه های پیش رو باشد. انیمیشن های صورت مورد استفاده در بازی به خوبی احساسات را بیان می کنند و همین مسئله باعث شده است تا بسیاری از منتقدان بازی، تیم سازنده بازی را تحسین کنند. چشم های شخصیت ها به خوبی حرکت می کنند، فرم های صورت جزئیات بسیار زیادی را در خود جای داده اند و حتی زمانی که شخصیت ها و کاراکترهای بازی Life Is Strange: True Colors حرفی برای گفتن ندارند، احساسات خود را به خوبی ابراز می کنند.

زمانی که به صداگذاری بازی و موسیقی های مورد استفاده در بازی Life Is Strange: True Colors دقت می کنیم، متوجه خواهیم شد که تیم دوبلاژ کار را بسیار با کیفیت انجام داده اند و دوبلاژ به خوبی انجام می شود. باید بدانید که دوبله شخصیت اصلی بازی (الکساندرا) توسط اریکا موری انجام شده است و این کار با حساسیت و کیفیت فوق العاده ای صورت گرفته است. پلیر با وجود کیفیت بسیار بالای دوبلاژ به مشاهده قسمت های داستانی بازی جذب می شود و احساسات را به خوبی درک خواهد کرد. در کنار دوبلاژ، بحث صداگذاری موسیقی نیز با بهترین کیفیت انجام شده است و آهنگسازی بسیار خوبی را شاهد هستیم. همچنین خرید لایسنس بسیاری از موسیقی های مطرح جهانی و اجرای آن ها در هنگام بازی باعث شده است تا بازی Life Is Strange: True Colors از لحاظ صداگذاری، موسیقی و انیمیشن نمره قبولی را دریافت کند.

نتیجه گیری بازی Life Is Strange: True Colors

به طور کلی باید گفت که بازی Life Is Strange: True Colors یکی از بهترین و تاثیرگذار ترین بازی های سری Life Is Strange به شمار می رود که به تازگی منتشر شده است و شما می توانید این بازی داستان محور را خریداری کرده و از آن لذت ببرید. باید گفت که این بازی برای کسانی که به سبک درام علاقمند هستند یکی از بهترین گزینه های پیش رو به شمار می رود و با روایت بسیار جذابی که دارد می تواند قصه ای جذاب از خودشناسی و عدالت خواهی را برای شما به وجود بیاورد. کاراکتر های بازی بسیار دوست داشتنی هستند و پلیر می تواند به دنیای Life Is Strange وارد شود.

بازی Life Is Strange: True Colors که جدید ترین سری بازی های LIS به شمار می رود و گیمر را با خود در دنیای خشم، غم و خوشحالی همراه می سازد. بازی Life Is Strange: True Colors اما از لحاظ سبک ادونچر این بازی مشکلاتی را دارد که باعث می شود دک ناین از لحاظ بخش های مختلفی انتقاد هایی را داشته باشد. در نظر داشته باشید که این بازی بیشتر به یک فیلم تعاملی می ماند و به عنوان یک بازی کامپیوتری کامل شناخته نمی شود.

بازی Life Is Strange: True Colors از لحاظ انیمیشن در چهره ها و صداگذاری و موسیقی بسیار جذاب بوده و همواره به عنوان یکی از بهترین گزینه های پیش روی شما به شمار خواهد رفت. پس در صورتی که به دنبال یک بازی درام هستید، بازی Life Is Strange: True Colors می تواند بهترین گزینه پیش روی شما باشد.